روزنامه همدلی
1396/09/18
گزارش «همدلی» از علت بیگانگی مردم با قانون و قانونگریزی مفرط: مردم در تبعیت از قانون شبیه حاکمانشان میشوند
محسن فیضاللهی ـ سعدی شیرازی در باب اول گلستان سعدی در سیرت پادشاهان با بیان ظریف و سخنانی ادیبانه، بر مسئولیتپذیری حاکمان که میتواند الگوی رفتاری قرار گیرد، نقدی وارد کرده است که بسیار هوشنواز است. وی آروده است:«آوردهاند که نوشینروان عادل را در شکارگاهی صید کباب کردند و نمک نبود. غلامی به روستا رفت تا نمک آرد. نوشیروان گفت نمک به قیمت بستان تا رسمی نشود و ده خراب نگردد. گفتند: از این قدر چه خلل آید؟ گفت: بنیاد ظلم در جهان اوّل اندکی بوده است. هرکه آمد برو مزیدی کرده تا بدین غایت رسیده.اگر ز باغ رعیت ملک خورد سیبی / بر آورند غلامان او درخت از بیخ
به پنج بیضه که سلطان ستم روا دارد / زنند لشکریانش هزار مرغ بر سیخ»
چرا وجود قانون را لمس نمیکنیم؟
از زمان انعقاد قانون اساسی مشروطیت که دارای صفت و موقعیت «مهمترین سندِ حقوقیِ معتبر و قانونیِ موردِ اجماعِ جامعه ایرانی» بوده است، ما شاهد قانونگریزی مفرطی هستیم که مستعد آن است که در ابعاد مختلف تحلیل و بررسی شود و در این راه دستکم باید چه در حوزه نظری و چه در حوزه عملی، در روانشناسی اجتماعی مردم تامل کرد و علت بیگانگی مردم ایران با قانون اساسی را توضیح داد. همانطور که در جامعه هویداست - و شاید آنقدر مصادیق عینی برای خوانندگان وجود دارد که مثالهای نگارنده ضرورتی نداشته باشد- از صدر تا ذیل، از مشروطیت تا الآن، انسان ایرانی دارای گرایشی مفرط به قانونگریزی بوده است؛ چه هنگامی که قانون اساسی مشروطیت و متمم آن بهعنوان قرارداد اجتماعی و معیار برای مردم و حکومت منعقد شد و چه قانون اساسی 1358 و قانون اساسی 1368 که به تعبیر اهل فن، شکل مترقیتر قوانینِ گذشته است.
پرسش اصلی اینجاست که چرا با اینکه چند سده از تنظیم قانون اساسی میگذرد، هنوز آن را لمس نکردهایم و کسی آن را بایسته و شایسته در عرصه عملی معیار نمیداند؟
مسئولیتپذیری یا مسئولیتگریزی؟
پاسخهای بسیاری به این سوال داده شده است که هرکدام از زوایه یا ایستادنگاه خود به آن پرداختهاند. شاید پاسخ این سوال را بتوان در دو چیز -به صورت عام یا کلی- پیدا کرد؛ یک: قانون اساسی و دوم: روانشناسی اجتماعی مردم ایران. در اینجا منظور از قانونگریزی یعنی تمایل فرد برای انجام امور از طریق نابهنجار و استفاده از روشهای غیررسمی. وقتی شخص برای رسیدن به هدفها، خودش را مقید به پیروی از قانون نمیداند و با هر وسیلهای میخواهد به هدفش برسد، در واقع آن شخص قانونگریز شده است؛ چون تمام توجه خود را به هدف و منافع فردی خود دوخته است.
یکی از علتهای قانونگریزی را نبود فرهنگِ مسئولیتپذیری در بین ایرانیان دانستهاند. در فرهنگ عمومی ما متاسفانه قبول مسئولیت جایگاه ارزشی خود را به مسئولیتگریزی داده است. گریز از مسئولیت و بیرون کشیدن خود از وضعیت دشواری که در به وجود آمدنش ما مقصریم، در جامعه ما به زرنگی تعبیر میشود که ریشه این مسئولیتناپذیری در عوارض کارکرد غلط و یا دستوپاشکسته فرآیند جامعهپذیری نهفته است. در این راستا، گروههای مرجع جامعه اعم از خانواده و مدرسه و رسانههای جمعی، همگی از بنیانهای ارزشآفرینی در جوامع هستند که باید مسئولیتپذیری را در یک جامعه نظاممند به اعضا آموزش دهند.
عافیتطلبی از خلقیات ایرانیان است
بیشتر محققانی که در زمینه خلقیات ایرانی کار کردهاند، از خلقیات ما ایرانیان را تنبلی که ریشه تاریخی دارد، و همچنین منفعتطلبی میدانند که خود این خلقیات منجر به مسئولیتگریزی خواهد شد.
قبول مسئولیت یکی از موضوعات مهم و کلیدی در پایداری نظم اجتماعی است که در تمام نظامهای اجتماعی قابل توجیه و توجه است. این در حالی است که در جامعه ایرانی به دلایل اجتماعی، ارزش زرنگی بیش از مسئولیتپذیری است و این زرنگی نیز توسط همه تشویق میشود.
برخی از کارشناسان بر این باور هستند که «متاسفانه در هم تنیدن مناسبات بوروکراتیک ما با سازوکارهای قدرت در سیاست که مبتنی بر منکوبکردن رقیب سیاسی است، فرهنگ مسئولیتپذیری را در بخش رسمی ما با آفات فراوانی روبهرو کرده است.»
چرا فرهنگ عذرخواهی را به ضرر خود میدانیم؟
با توجه به اتفاقاتی که در سطح جامعه رخ داده است، از واقعه ساختمان پلاسکو تا دیگر وقایع، ما چنین رویکردی را در بین مسئولان ندیدهایم؛ چرا که هر مسئولی میپندارد عذرخواهی و احیانا استعفا، هیچ کارکردی بهجز محروم کردن خود و نزدیکانش از مناسبات قدرت در حوزه مورد علاقهاش ندارد. لذا با درایتی خاص، مسئولیت اتفاق ناخوشایند را به مسئولان قبلی، نداشتن بودجه، کمبود امکانات اجرایی و خلاصه هزار عامل ناپیدا، ارتباط میدهد. بنابراین در حوزه هیچ مسئولی، چنین فرهنگی نه موضوعیت دارد و نه جا افتاده است.
قوانین بد یا قوانین خوب
برخی از کارشناسان و حقوقدانها مشکل قانونگریزی را در وضع قوانین بد توسط قانونگذار میدانند و بر این باور هستند که قوانین به گونهای وضع شده است که راه دور زدن آن بسیار ساده است یا قوانین به گونهای وضع شده است که به صورت خاص منافع حاکمان در آن لحاظ شده است. در حالی که اولین اصل، یعنی اصل نوزدهم قانون اساسی چنین بیان میکند:«مردم ایران از هر قوم و قبیلهای که باشند، از حقوق مساوی برخوردارند و رنگ و نژاد و زبان و مانند اینها سبب امتیاز نخواهد بود.» بنابراین با توجه به این اصل، نژادپرستی و برتریجویی قومی و قبیلهای در هر شکل و شیوهاش مردود و باطل است و هیچکس نباید به بهانه اینگونه اختلافات، ادعای برتری بر دیگران را در مواجهه با قانون ابراز کند و همچنین در بند نهم از اصل سوم قانون اساسی بیان شده است که دولت جمهوری اسلامی ایران برای رسیدن به اهداف اصل دوم، مکلف به رفع تبعیضات ناروا و ایجاد امکانات عادلانه برای همه در تمام زمینههای مادی و معنوی میباشد. یا در جایی دیگر، در بند ششم از اصل سوم قانون اساسی یکی دیگر از وظایف دولت را محو هرگونه استبداد و خودکامگی و انحصارطلبی مقرر کرده است. بنابراین بر مبنای آنچه گفته شد، ملت ایران باهم برابر و یکسان بوده و هیچکس را بر دیگری امتیازی نیست و تمامی مردم ایران در برابر قانون مساوی و برابر بوده و هیچکس حق ندارد مانع حمایت قانون از حقوق آحاد ملت شود و یا خود را برتر از دیگران بداند. برابر بند چهاردهم اصل سوم قانون اساسی، دولت موظف است همه امکانات خود را برای تامین حقوق همهجانبه افراد از زن و مرد و ایجاد امنیت قضایی عادلانه برای همه و تساوی عموم مردم در برابر قانون به کار گیرد. اکنون میتوان به این پرسش دست زد که آیا متولیان امور و حاکمان وقت جامعه در تقویت نظم اجتماعی به اصول قانون اساسی که مورد وثوق همه است، پایبند هستند یا خیر؟ آیا مسئولان بالادستی تابعیت کاملی از قانون اساسی دارند؟ اگر دارند، چرا در هر مجلسی لیست بلندبالایی از قانونگریزیهای دولتهای وقت تهیه میشود و در صحن علنی گزارش آن را به رئیسجمهور ارائه میکنند؟ این قانونگریزی نشان از چیست؟ آیا مردم شبیه حاکمانشان نمیشوند؟ آیا رئیسجمهور و دستگاه دولت، الگوی خوبی برای ترویج پایبندی به قانون اساسی نیست؟ و بسیاری از این پرسشها که تا کنون بیپاسخ مانده و در ذهن هر ایرانی نقش بستهاند.
پربازدیدترینهای روزنامه ها
سایر اخبار این روزنامه
مردم زلزلهزده کرمانشاه حدود یک ماه بعد از زلزله: بیایید وضع توالتهایمان را ببینید
تعیین بیتالمقدس بهعنوان پایتخت اسرائیل، بازی با آتش است
ظریف: اتحادیه اروپا نباید توانایی خود را دستکم بگیرد
کمانچه و چوگان در میراث جهانی یونسکو ثبت شدند
خطر ورشکستگی در بزرگترین سازمانی که باید حافظ امنیت و آرامش خاطر جامعه باشد فاجعه سقوط تامین اجتماعی میرود به بحرانی ملی تبدیل شود
به بهانه سفر وزیر خارجه انگلیس به ایران سازوکار نومحافظهکاری برای حفظ نظام سلطه
گزارش «همدلی» از علت بیگانگی مردم با قانون و قانونگریزی مفرط: مردم در تبعیت از قانون شبیه حاکمانشان میشوند
پاسخهای «مهدی شاهپیری» به پرسشهای «همدلی» درباره نمایش تازهاش «آبجی» خودِ زنها خودشان را سرکوب میکنند
اعتراض فلسطینیها به اقدامات ترامپ سرکوب شد جنون صهیونیستی آمریکا
مردم فلسطین را تحقیر کنید؛ سرمایه جریان مییابد! شگرد جدید ترامپ
ولیالله شجاعپوریان همهپرسی؛ راهحل غده سرطانی منطقه
درباره مسئولانی که محیط زیست و انگیزه محیط زیستی را با هم از بین میبرند وقیحان باوقار؛ مدیران بیعیار
وقوع بهمن در آلپ ایران جان گرفت

