درجات فروکاسته دانشگاه‌ها

گزاف نيست اگر در مجموع گفته شود، امروز حال و روز دانشگاه‌هاي ما خوب نيست و حتي در سيطره انفعال و بي‌تدبيري‌هاي ‌جاري، چندان رو به بهبودي و فرهيختگي هم نمي‌رود! امروز از هر سو چوب حراج به مدارک دانشگاهي زده شده و همه به سهم و زعم خود و به هر تقدير در پي تصاحب و تمليک مدارک کذايي دانشگاهي‌اند!‌ منزلت و اعتبار دانشگاه‌ها به ساختار علمي، منصه پويش‌ها و فرايند پژوهش‌هاي آن وابسته است. روشن است وقتي همه چيز در سطح شعار و صورت‌ها فرو مي‌ايستد و در هر کوي و برزن چاپ پايان‌نامه‌ها، کتاب‌ها و مقالات داخلي و خارجي مزايده و بيزينس مي‌شود و آن‌گاه که کپي‌برداري‌ها و انتحال و سرقت از ژورنال‌ها و مجلات علمي و پژوهشي از دانشگاه‌هاي کشورهاي ديگر سر به رسوايي مي‌زند و آنجا که تنبل‌ترين فرد، صاحب مدارک بالاي دانشگاهي مي‌شود، پيداست کزين ميان چه خواهد برخاست!  تازه کثيري از پروژه‌ها و پژوهش‌هاي معتبر صورت‌گرفته دانشگاهي نيز کمترين نسبت و وجاهتي با نيازها و حاجت‌هاي اصلي کشور ما برقرار نکرده و نمي‌کند! به لحاظ نرم و ضوابط و استانداردهاي جهاني، رتبه‌بندي‌ها و وضعيت عمومي آموزشي و پژوهشي، در حال ريزش و فروکاستن است! وظيفه دولت اعتدال و وزير جديد آن در آموزش عالي، بيش از آن است که در بادي امر به نظر مي‌آيد. دولت بايد با گاه‌شمار و در شتابي موزون و اهتمامي مضاعف جلوي اين فاجعه را بگيرد. البته- جز مواردي استثنائي- موقعيت نگران‌کننده دانشگاه‌هاي کشور في‌نفسه براي خود علل و موجبات آشکار و پنهاني دارد که واکاوي و تشريح همه سويه‌هاي آن در مقال مجمل کنوني نمي‌گنجد! فقط همين قدر اينجا مي‌توان گفت؛ بي‌هيچ ترديد، مسير رشد و توسعه همه‌جانبه جوامع انساني قهرا از رهگذر دانشگاه‌هاي معتبر آن مي‌گذرد. پاره‌اي از مشکلات و مسائل پروبلماتيک کنوني دانشگاه‌ها به علت وجود اشخاصي است که امروز غالبا از صف و صنف مسئولان ادارات متوقعانه به اتاق صدور مدارک درآمده و براي خود مدارک بالايي آن هم در رسته‌هاي نخبه دست‌وپا كرده‌اند! 
 سال‌ها پيش که مسئوليت يکي از واحد‌هاي دانشگاهي کشور را بر عهده داشتم، بالحس و الاعيان مي‌ديدم که چگونه افرادي شاغل و گاه بازنشسته و برآمده از ادارات و سازمان‌هاي ديگر با استفاده از لابي‌ها و ويژه‌خواري ممتد خود ضرورتا با اعمال تهديد و بعضا تطميع! به دانشگاه مي‌آيند و دفعتا يا تدريجا، کرسي رياست و سکان مسئوليت‌هاي کلان آن را برعهده مي‌گيرند و به طرفة‌العيني نيز به درجه استادي تمام واصل و نائل مي‌شوند و بالطبع، ده‌ها پژوهش بي‌مايه و کتاب‌هاي بنجل هم از خود در سطح کشور به نمايش و همايش مي‌گذارند! تحقيقا، محور اصلي توسعه داخلي و بيروني هر کشوري پرنسيب‌هاي دانشگاه‌هاي آن کشور است. دانشگاه‌ها براي اثرگذاري در رشد و توسعه پايدار جامعه با متد و فرايند طبيعي خود جلو مي‌روند. با وجوه آسيب‌شناسانه، براي برون‌رفت از آشفتگي موجود بايد هرچه زودتر و سريع‌تر، با برگشت به تعهدات و اتخاذ جهاد علمي، کاستي‌ها و ناراستي‌هاي پيش‌رو را رفع و پايگاه جهاني دانشگاه را مجددا تحصيل كرد.  نمي‌توان سطوح و صنوف علمي دانشگاه را به ملعبه و مضحکه گرفت! دانشگاه براي اينکه بر طريق معهود خود باز افتد و فرايندها و فونکسيون‌هاي منطقي خود را دقيقا و عميقا سپري كند، بايد اداره آن به دست عالمان و پژوهشگران عالي‌رتبه بيفتد، کساني بسيار که بيش از ديگران اهليت و دغدغه نجات دانشگاه و ارتقاي آن را در سر مي‌پرورانند. مي‌گويند روزي فيلسوف آلمانی به دولت زمانه خود چنين نامه‌اي نگاشت؛ گر عالي‌جنابان بگذارند، دانشگاه خود، کار خود را بهتر از هر کس ديگر مي‌تواند انجام دهد.