پشیمان‌شده‌ها از رأی به روحانی نادان هستند!


سرویس سیاسی-
روزنامه‌های زنجیره‌ای در برخورد با موج ایجاد شده در فضاهای مجازی مبنی بر اظهار پشیمانی از رای دادن به دولت تدبیر و امید رفتاری سراسیمه و گاه متضاد از خود نشان داده‌اند، این در حالی بود که پیش از این همواره روزنامه‌های زنجیره‌ای بنابر اتاق فکر خود در برخورد با موضوعات مهم مواضعی تقریبا یکسان اتخاذ می‌کردند. روزنامه اعتماد در نخستین اظهارنظرها «سلبریتی‌های پشیمان» را «رای‌جمع‌کن‌هایی» نامید که فاقد صلاحیت برای اظهار‌نظر سیاسی هستند.
رسول منتجب‌نیا در مصاحبه با روزنامه آرمان در پاسخ به این سؤال که «اخیرا در فضای مجازی کمپینی ایجاد شده تحت عنوان «پشیمانی از رأی به آقای روحانی»، به‌نظر شما چه جریاناتی پشت این قضیه هستند و با توجه به اینکه تنها 4 ماه از عمر دولت گذشته، آیا برای چنین اظهاراتی زود نیست؟» گفت: «قطعا این مسئله قصاص قبل از جنایت است و هنوز نمی‌توان درباره عملکرد دولت قضاوت کرد. 3 یا 4 ماه بیشتر از دولت نگذشته و ما نمی‌توانیم دولت را ضعیف یا ناکار‌آمد معرفی کنیم. حتی وزرا و استانداران هنوز خود را نشان نداده‌اند و اکنون دولت در حال برنامه‌ریزی است. بنابراین اکنون قضاوت درباره کارآمدی یا ناکارآمدی دولت خیلی زود است. ثانیا این سخن که ما پشیمان هستیم یا رأی خود را پس گرفتیم حرف بسیار غلط و غیرمنطقی است. ما زمانی به آقای روحانی رأی دادیم که اگر به رقیب او رأی می‌دادیم اوضاع کشور به هم می‌ریخت. ما به آقای روحانی رأی دادیم چون خیرالموجودین بود. او را می‌شناختیم و تجربه کرده بودیم که می‌تواند آرامش را برقرار کند، امید را به جامعه بازگرداند سیاست داخلی، خارجی و اقتصاد را سامان دهد و یقین داشتیم که دیگران نمی‌توانند و اوضاع را به هم می‌ریزند. پشیمان بودن از رأی به آقای روحانی یعنی آرزوی رأی به رقیب او و این نادانی است که کسی میان آقای روحانی و رقبا بخواهد شخص دیگری را ترجیح دهد.»
منتجب‌نیا با توهین به شعور مخاطب، این طور القا می‌کند که دولت روحانی تازه آغاز به کار کرده و برای قضاوت زود است! این در حالی است که اکنون قریب به 5 سال از آغاز به کار دولت روحانی سپری شده است. دولت در سال ۹۲ مدعی بود ویرانه‌ای با خزانه‌ای خالی تحویل گرفته و هرگاه پرسیده شد پس اثر آن تدبیرها و امیدها کجاست، می‌گفتند فعلاً مشغول آواربرداری هستیم و عمران و آبادانی و اقدام و عمل بماند برای دولت بعد!


از سوی دیگر منتجب‌نیا، پشیمانی از رأی به روحانی را نشانه نادانی و بی‌منطقی دانسته است. در روزهای گذشته نیز مدعیان اصلاحات، شرکت‌کنندگان در کمپین پشیمانی از رأی به روحانی را دسیسه‌گر، جوگیر و فاقد دانش عمیق معرفی کرده بودند.
کمپین «پشیمان هستیم» مردمی است
روزنامه آفتاب یزد در گزارشی نوشت: «بعد از موج «پشیمان هستیم» سعی شد به طور موازی موج دیگری با عنوان «ما پشیمان نیستیم» به راه افتد، موجی که البته باز هم قرار بود از سوی برخی از سلبریتی‌ها مثل باران کوثری، همین طور اصلاح‌طلبان و هواداران حسن روحانی به راه افتد. اما در عمل آنچه روی داد این بود؛ کمپین «ما پشیمان نیستیم» هرگز به مانند «ما پشیمان هستیم» فراگیر نشد. نکته‌ای که می‌توانست بیانگر یک موضوع باشد؛ اینکه حتما مردم پشت این کمپین مخالف روحانی بوده‌اند تا دسیسه.»
این روزنامه زنجیره‌ای در ادامه نوشت:«در حالی‌که بسیاری از چهره‌های اصلاح‌طلب و همین‌طور نزدیکان روحانی عملا تلاش داشتند تا نشان دهند که این کمپین، برنامه‌ریزی شده از سوی جناح راست برای هجمه به حسن روحانی است اما شواهد نشان می‌دهد که ماجرا چیزی فرای این است... پرواضح است که فراگیری کمپین «پشیمان هستیم» را نمی‌توان به حساب یک جریان کوچک گذاشت، که اگر این بود روحانی چند روز بعد از این موج، از ایرانیان نمی‌خواست تا بر سر پیمانشان با او باقی‌مانده و به وی پشت نکنند. انکار مردمی بودن این جریان چیزی جز فریفتن خود نیست.»
در روزهای گذشته، رئیس ‌دولت اصلاحات در اظهار نظری توهین‌آمیز، شرکت‌کنندگان در کمپین «ما پشیمانیم» را بازیگران «دسیسه هدفمند و برنامه‌ریزی شده» نامید. این اظهارنظر با واکنش منفی افکار عمومی مواجه شد.
نکته قابل تامل اینجاست که پیش از ابراز پشیمانی سلبریتی‌ها از رای به روحانی، این مدعیان اصلاحات بودند که «ما پشیمانیم» را کلید زدند. برای نمونه روزنامه زنجیره‌ای آفتاب یزد-9 آذر 96- در مطلبی نوشته بود: «مرکز ثقل دولت دوم آقای روحانی و بزرگ‌ترین مشکلات و چالش‌هایی که با آن روبرو است به مسائل اقتصادی بازمی‌گردد. از همین رو نوری برای مشاهده موفقیت اقتصادی دولت دوازدهم به چشم نمی‌خورد. بنابراین چه آقای اسحاق جهانگیری و چه فرد دیگری که در دولت آقای روحانی شریک باشند باید توجه کنند که این شراکت یک سرمایه‌گذاری سودده و پرمنفعت برای کسی که می‌خواهد بعدها نامزد ریاست جمهوری شود نخواهد بود، چرا که عدم موفقیت دولت دامن همه را خواهد گرفت و این «همه» شامل آقای اسحاق جهانگیری هم خواهد بود.بنابراین عقل سلیم و منفعت شخصی و سیاسی آقای معاون اول حکم می‌کند که او کناره بگیرد و شریک در ضرر و زیان‌های سیاسی دولت دوم آقای روحانی نشود.»
مدعیان اصلاحات به خوبی می‌دانند که کارنامه دولت در حوزه اقتصاد و حل مشکلات معیشتی مردم، خالی است. این جریان در به وجودآمدن این وضعیت سهم بسزایی دارد و بایستی پاسخگو باشد ولیکن با بی‌مسئولیتی در صندلی مدعی و طلبکار نشسته و خود را برای 1400 آماده می‌کند!
عده‌ای تازه‌کار در مجلس و شورای شهر!
روزنامه اعتماد در گزارشی مفصل به حضور چهره‌های موسوم به اصلاح‌طلب در مجلس و شورای شهر پرداخته و از آنها با عنوان «تازه‌کارهایی» که «آمده‌اند تا مشق سیاست کنند» یاد کرده است.
در بخشی از این گزارش آمده است: «اصلاح‌طلبان تازه‌كار از خرداد ٩٥ كار خود را در پارلمان آغاز كردند و فراكسيون نيم‌بند اميد تشكيل شد. انتقادها كم‌كم بالا گرفت و در روزهاي پس از تحليف دوره دوم رياست‌جمهوري حسن روحاني به اوج خود رسيد. گلايه‌ها از عملكرد غيرتشكيلاتي نيروهاي اميد بود. آنهايي كه كم‌تر تجربه كار تشكيلاتي و حزبي داشتند و بنا به شرايطي تحميلي راهي قوه مقننه شدند. اوج نشو و نماي اين رفتار غيرتشكيلاتي هم در راي دادن به كابينه روحاني بود.»
این گزارش می‌افزاید: «از آن سو شوراي شهر تماما اصلاح‌طلب تهران به عنوان نمونه‌اي كوچك از كشور هم با سهميه جوانان كه در مواردي با سهميه زنان هم‌پوشاني پيدا مي‌كرد راهي خيابان بهشت شدند و گرچه ٤ ماه بيشتر از فعاليت آنها در پارلمان شهري نمي‌گذرد اما آشفتگي و ناهماهنگي در اين پارلمان هم كم از مجلس يك سال و اندي اخير ندارد.»
این نوشتار در ادامه آورده است: «اصلاح‌طلبان جديد، نيروهاي غيرتشكيلاتي كه هنوز در حال مشق سياست‌ورزي هستند وارد ميدان شده‌اند و خواه‌ناخواه تك‌تك كنش‌ها و واكنش‌هاي آنان به پاي جريان اصلاحات نوشته مي‌شود. اما آيا اين نيروهاي تازه‌نفس و البته تازه‌كار مي‌توانند به مزيتي براي جريان اصلاح‌طلبي مبدل شوند و در قامت كادرهاي تازه‌كار خودي نشان دهند يا كم‌تجربگي آنها اعتماد بدنه اجتماعي نه تنها به اين چهره‌ها بلكه به روسا و كل جريان اصلاحات را خدشه‌دار خواهد كرد؟ در يك كلام اين لايه جديد، فرصت اصلاح‌طلبان است يا تهديدي براي آنها؟ كادرسازي‌اي كه با تحميل شرايط براي آنها رخ داد يا حضور بدون چارچوب و اصول عده‌اي تازه‌كار؟»
پشیمانی که به عبور منتهی شد!
مدعیان اصلاحات و حامیان دولت این روزها در حالی سعی می‌کنند با جار زدن تداوم حمایت‌ و پشتیبانی‌شان از روحانی موج پشیمانی از رأی به وی را به حاشیه ببرند که این موضوع بین اصلاح‌طلبان از حد پشیمانی بالاتر رفته و ناکارآمدی‌ دولت در حل نابسامانی‌ها این موج را در سطح جامعه نیز به جنبشی فراگیر تبدیل کرده است.
روزنامه ایران دیروز در گفت‌وگو با یکی از فعالان اصلاح‌طلب نوشت: «آقای روحانی از نظر گفتمانی به جریان اصلاحات بسیار نزدیک شد به همین دلیل حمایت جریان اصلاحات از آقای روحانی دوام پیدا کرد. اصلاح‌طلبان در انتخابات امسال برای اینکه کشور باز هم دچار گرفتاری‌ها و تخریب‌های مشابه دولت نهم و دهم نشود، همچنین برای بهبود اوضاع با همان انگیزه و مبانی اصلاح‌طلبان از آقای روحانی حمایت کردند. امروز هم اتفاق خاصی نیفتاده که بگوییم پشیمانیم. من هر چه فکر می‌کنم، متوجه نمی‌شوم باید از چه پشیمان باشیم؟... هیچ مبنا و دلیلی برای پشیمانی اصلاح‌طلبان وجود ندارد. یک ورزشکاری گفته من پشیمانم، این چه نسبتی با اصلاح‌طلبان دارد؟»
خوب است به گوینده این اظهارات، یادآور شد که موضوع فراتر از پشیمانی است! چراکه اصلاح‌طلبان مدت‌هاست پروژه عبور از روحانی را کلید زده‌اند. به اظهارنظرهای زیر توجه کنید:
محمدرضا عارف: در انتخابات آینده با دولت ائتلاف نمی‌کنیم. روزنامه شرق: آیا روحانی آمادگی تنها ماندن را دارد؟ بهزاد نبوی: هیچ ائتلاف و توافقی بین ما و روحانی نبوده است. مرتضی مبلغ: از همان ابتدا هم هیچ رابطه سازمانی یا منسجم تشکیلاتی بین اصلاح‌طلبان و آقای روحانی وجود نداشت. غلامرضا ظریفیان: روحانی انتظارات اصلاح‌طلبان را برآورده نکرده و چپ‌ها به دلیل روی کار آمدن ترامپ در آمریکا بود که از روحانی حمایت کردند! مرتضی حاجی: مسئول عملکرد روحانی خودش است نه ما! علی صوفی: جریان سیاسی که موجب پیروزی رئیس‌جمهور شده است، هیچ‌گونه وابستگی به روحانی ندارد. روزنامه اعتماد: اطرافیان روحانی پَرت و مجاهد شنبه‌اند.
دشمن فرضی و سرپوش بر شکاف
بر زمین ماندن وعده‌های روحانی و عمیق شدن رکود، گرانی، بیکاری و تعطیلی مراکز تولیدی حامیان دولت را بر آن داشته تا ایجاد دشمن فرضی، شکاف ایجاد شده بین مدعیان اصلاحات و دولت را کتمان کنند و طرح آن را گردن رقیب بیندازند.
روزنامه ایران در یادداشتی نوشت: «به نظر می‌رسد جریانی در تکاپو است تا با دامن زدن نزاع کاذب میان دو نماد اعتدالی و اصلاحاتی دولت، آن را دولتی گسیخته و پراکنده از یکدیگر معرفی کند و با تلقین این نکته به جامعه که دولت درگیر جنگ قدرت است، از اعتبار اجتماعی آن بکاهد تا در آینده از آن بهره‌برداری سیاسی کند و این در حالی است که چهره‌های شاخص اعتدال و اصلاحات بارها و بارها بر شائبه هرگونه اختلاف خط بطلان کشیده‌اند و بر صمیمیت و دوستی تأکید نموده‌اند اما ظاهراً برخی منافع خود را در دودستگی در دولت می‌دانند...»
در بخش دیگری از این یادداشت آمده است: «عقلای اصلاحات و اعتدال و معتدلین اصولگرا هم دست رقیب را خوانده و با بهره‌گیری از تاریخ، اجازه تکرار تاریخ را به آنها نخواهند داد.»
فرافکنی آشکار در این یادداشت در حالی است که مطرح‌کننده اختلاف در دولت و پیشنهاد دهنده خروج جهانگیری از دولت روزنامه‌های اصلاح‌طلب و شماری از مدعیان اصلاحات بودند.
آرمان روز پنجشنبه 23 آذرماه سال جاری گزارشی را با عنوان «جهانگیری برود می‌ماند» را منتشر کرد و زیر تیتر زد: «کناره‌گیری معاون اول او را در سیاست و 1400 مانا می‌کند.»
این روزنامه در گزارش مذکور نوشت: «صادق زیباکلام استاد دانشگاه تهران در مراسم روز دانشجو در دانشگاه امیرکبیر می‌گوید: «به نظرم جهانگیری باید کنار بکشد و خود را برای انتخابات ۱۴۰۰ آماده کند.»»
آرمان همچنین نوشته بود: «...یک فعال سیاسی اصلاح‌طلب [فیاض زاهد] در ارتباط با کنش سیاسی معاون اول رئیس‌جمهور در آینده اظهار داشت: من نخستین کسی بودم که پیشنهاد خروج آقای جهانگیری
از دولت را دادم.»
یکی به نعل؛ یکی به میخ!
روزنامه بهار زنجیره‌ای روز گذشته در مطلبی موج «من از رای‌ام پشیمانم» و «اشتباه کردم به روحانی رای دادم» را واکنشی هیجان و ناشی از نگاه رمانتیک به مسایل اجتماعی، سیاسی و صندوق رای! دانست و نوشت : «گمان می‌کنیم گاه با رفتن یکی و آمدن دیگری می‌توانیم بهشت برین را برای شهرستان، شهر و استان محل زندگی خود بسازیم. در بسیاری از مواقع باور داریم از این به بعد در بر روی پاشنه‌ای متفاوت چرخ خواهد خورد و... کاری هم نداریم که به صورت سلسله‌وار سیاست‌ها شهرها تابع سیاست‌های استان و استان تابع و کارگزار سیاست‌های ابلاغی مرکز و یا همان تهران است، اساسا در چنین نگاهی ساختارها و نهادهای موجود جایشان را به بازی و قدرت افراد می‌دهند و بس، در صورتی که شناخت نهادها از این رو مهم است که قدرت افراد را براساس قدمت و جایگاه نهادها تعریف کنیم
و نه برعکس.»
این روزنامه در حالی سعی دارد ناکارآمدی دولت را در حل مشکلات مردم توجیه و دلیل آن را ناکافی بودن اختیارات رئیس‌جمهور جلوه دهد که همین جریان رسانه‌ای زنجیره‌ای حامی دولت وعده‌های رنگارنگ انتخاباتی رئیس‌جمهور را تیتر می‌کردند و امروز که صدای اعتراض مردم نسبت به ناکارآمدی دولت درآمده به فکر این افتاده‌اند که عدم ظرفیت اختیارات رئیس‌جمهور را بهانه کنند.