جایگاه فزاینده زنان درجامعه

درطول قرن ۲۱، بخصوص درچند دهه گذشته، جايگاه زن درجامعه ايران دچارتحول اساسي شده است. ازمنظر ديني، نگاه قرآن وسيره اهل بيت به جايگاه زن نگاهي‌جنسيتي نيست. قرآن از نفس واحد در مورد بشر سخن گفته است و هر نفس، نقش‌هاي متفاوتي را در عرصه اجتماع پيدا مي‌کند. از اين روست که مرد و زن هرکدام جايگاه مخصوص به خود را در جامعه دارند. زن و مرد درجامعه به لحاظ اعتقادي داراي اشتراکات فروان و در برخي موارد داراي نقش متفاوتي هستند که اين نقش متفاوت، ويژگي خاصي براي زن به وجود مي‌آورد. در بستر تاريخي، فرهنگي و نگاه تربيتي و سنتي جامعه، قضاوت‌ها و نگرش‌هاي خاصي درخصوص زنان انباشته شده که با مباني اعتقادي و انساني همخواني دارد. تحولات جامعه جهاني نشان مي‌دهد اگرنگاه سنتي نسبت به جايگاه زن، براساس تحولات تغيير نکند، درچنين وضعيتي مشکلاتي به وجود مي‌آيد و همان‌طور که رياست محترم جمهور اشاره داشتند، «اگر برخي از حالت سنتي قرون پيش خارج نشوند، زنان آنها را به زور خارج مي‌کنند». به عنوان نمونه، در دوران گذشته نگاه مردسالارجامعه اجتماعي ايران، فعاليت زنان را در يک محدوده خاصي به رسميت نمي‌شناخت. درگذشته زن کامل، شخصي بود که حداقل ميزان حضور موثر را درجامعه داشته باشد و نقش زن در نقش مادر و همسرخوب، تعريف مي‌شد. اما بعد از پيروزي انقلاب با تحولاتي که درجامعه ايران به وجود آمد، مشخص شد که نگاه گذشته، دقيق نبود و بخش عظيمي ازجمعيت جامعه به دلايل گوناگون خانه‌نشين شده بود و مردم به اين نتيجه رسيدند که فقدان حضور زنان در عرصه اجتماع به معناي عدم استفاده از يک نيروي عظيم و توانا درجامعه است. همچنين زنان درعرصه مديريتي پاکدست‌تر از مردان هستند و توانايي ويژه‌اي در موضوعاتي مانند آموزش و نقش خوبي در توسعه نيروي انساني دارند. درنتيجه در اين شرايط، زن توانست بخش عمده‌اي از عقب‌افتادگي‌هاي خود را جبران کند و به سوي جايگاه واقعي خود حرکت کند. در موضوع تحصيل و حضور دردانشگاه‌ها نيز درحال حاضر شرايط برابري بين زن و مرد به وجود آمده است و زنان در علوم مختلف از جمله علوم انساني ظرفيت‌هاي خوبي را براي جامعه ايجاد کرده‌اند. اگرظرفيتي‌که ايجاد شده، ناديده گرفته شود و موقعيت براي استفاده از اين ظرفيت ايجاد نشود و اين دسته ازکنشگران اجتماعي که از سنت‌هاي غلط گذشته رها شده‌اند، مسير را براي فعالت خود بسته ببينند، در يک شرايط غيرطبيعي درجايگاه خود درجامعه حضور پيدا خواهند کرد، اما اگر شرايط طبيعي حضور‌آنها درجامعه فراهم شود، اين حضور درعرصه‌هاي مختلف مفيد خواهد بود. زنان معلم، استاد، مدير، مي‌توانند نقش خوبي ايفا کنند. نرخ حضور زنان توانمند در عرصه‌هاي تصميم‌گيري نرخ مطلوبي نيست .درسال آينده انتخابات رياست‌جمهوري و شوراي شهر برگزار خواهد شد. براساس نظر موسسان انقلاب بايد عرصه براي ورود زنان به مديريت کلان کشور فراهم شود. و در شوراهاي شهر هم با توجه به انبوه زنان توانمند لازم است سهم قابل توجهي را براي زنان در نظر گرفته شود؛ هرچند زنان بايد با نگاهي مشارکت‌جويانه پا به عرصه بگذارند تا نرخ حضور آنها درجامعه افزايش يابد. اگر اين کنشگران اجتماعي در عرصه‌هاي‌گوناگون حضور موثر داشته باشند، در کاهش آسيب‌هاي اجتماعي وتنظيم روابط اجتماعي تحولات اساسي به وجود مي‌آيد. بايد از ظرفيت زنان جامعه استفاده کرد و استفاده از اين ظرفيت را در برنامه‌هاي توسعه‌اي تا حد قابل قبولي افزايش داد.
* فعال سياسي اصلاح‌طلب