روزنامه ایران
1396/10/26
فراخوان گفتوگوی ملی
اسحاق جهانگیری هم به منادیان «گفتوگو» پیوست. معاون اول رئیس جمهوری دیروز با احصای مشکلات، چالشها و به تعبیر دقیقتر ابرچالشهایی که بر کشور سایه انداخته، راه چاره را «وحدت»، «انسجام» و به راه افتادن «گفتوگوی ملی» دانست و با تأکید بر اینکه «هیچ جریانی قادر نیست جریان دیگر را حذف کند»، گفت: «عقل حکم میکند که همه دست به دست هم دهیم؛ چرا که وقت برای پرداختن به گلهها، مشکلات و نقدها زیاد است؛ اما در حال حاضر نیازمند نمایش وحدت و انسجام بزرگ در داخل کشور هستیم.»
سخنان صریح و غیراستعاری معاون اول رئیس جمهوری، اگرچه نیازمند رمزگشایی نیست، اما حاوی کلیدواژههایی قابل تأمل از جمله «راهاندازی گفتوگوی ملی» برای ایجاد اتحادی اصیل بین بازیگران سیاسی است؛ موضوعی که از یک دهه پیش تاکنون، از سوی چهرههایی چون حجتالاسلام ناطق نوری، غلامحسین کرباسچی دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی، رسول منتجبنیا دبیرکل حزب اعتماد ملی و این اواخر از سوی شماری از اعضای فراکسیون «امید» مجلس شورای اسلامی مطرح شده است.در آستانه انتخابات سال 88 ناطق نوری، پیش از آن که رنجور و پریشان از درشت گوییهای احمدینژاد، کنجنشینی کند، با تأکید بر اینکه «یک گروه به تنهایی نمیتواند کشور و جامعه را اداره کند» پیشنهاد داد نیروهایی که چهار اصل «اسلام»، «انقلاب»، «امام» و «رهبری» را قبول دارند، دور هم جمع شوند و «دولت وحدت ملی» تشکیل داده و کشور را اداره کنند. ایدهای که به مذاق احمدینژادیهایی که میخواستند زنجیره ریاست جمهوری او را هشت ساله کنند، خوش نیامد و تا توانستند بر شیخ نور تاختند. همین بی مهریها، نامهربانیها و عدم پشتیبانی جدی از سوی جریانهای سیاسی بود که به گفته ناطق نوری باعث شد این تئوری در نطفه خفه شود. اما انتخابات پرحاشیه سال 88 و رویدادهای پس از آن، سبب شد بارها و بارها این پیشنهاد واگویه شود. هر چند که فضای سیاسی چهار سال دولت دوم احمدینژاد، چنان سنگین و به تعبیری «چراغهای رابطه» آنچنان تاریک بود که چنین پیشنهاداتی به «شوخی» بیشتر میمانست؛ و شاید اگر نامههای سرگشاده مرحوم حبیبالله عسگراولادی با چهرههای اصلاحطلب نبود، تعاملها روی ساعت صفر میماند. چه جریان پیروز در انتخابات و همپیمانان سیاسی آنها، چنان پهنای میدان را تسخیر کرده بودند که جریان مغلوب، جز در مراسم ختم یا عروسی مجالی برای همنشینی با یکدیگر نیز نداشتند. پیروزان انتخابات که رقیب خود را مترادف با دشمنی خطرناک میدانستند و معرفی میکردند، هدف از موضوعاتی چون «وحدت ملی» یا «گفتوگوی ملی» را ترفند سیاسی اصلاحطلبان برای بازگشت به قدرت توصیف می کردند و به محض طرح آن، بر طراح و حامیاش میتاختند.انتخابات ریاست جمهوری سال 92 اما ورق را برگرداند؛ پیروزی حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم، نقطه عزیمت نیروهای حذف شده به دستگاههای حکومتی شد. انتخابات مجلس شورای اسلامی، مجلس خبرگان رهبری و شوراهای اسلامی شهر و روستا، موازنه قدرت را به سود اصلاحطلبان تغییر داد و این جریان سیاسی که در نهادهای انتخاباتی قدرت، دست بالا را داشتند، فضا را برای بازطرح ایده «وحدت ملی» یا «گفتوگوی ملی» مهیا دیدند. چنان که رئیس دولت اصلاحات بعد از پیروزی اصلاحطلبان و اعتدالگرایان در انتخابات مجلس شورای اسلامی، زمان را برای «آشتی ملی» مناسب دانست. اگرچه تغییر معادله قدرت، اصلاحطلبان و اعتدالگرایان را از «مغضوب»، به «مسئول» بدل کرده، اما ابتر ماندن پیشنهادهایی که تاکنون در این زمینه مطرح شده، نشان میدهد موانع بر سر این راه، از اراده بخش قابل توجهی از مسئولان و جریانهای سیاسی، بزرگتر است؛ موانعی سیاسی، فرهنگی، جناحی و گاه شبه ایدئولوژیکی.
به اعتقاد ناظران انگیزه مخالفان «گفتوگوی ملی»، یکی نیست؛ برای نمونه بخشی از این جریان به تعبیری «کاتولیک تر از پاپ» هستند و باوجود حضور رقبای خود در صحنه آن هم از مسیر سختگیرانه تأیید صلاحیت، معتقدند پای میز مذاکره نشستن، مشروعیت بخشیدن به جریانی است که آنها تا زمان اعلام برائتشان از برخی موضوعات، به رسمیت نمیشناسندشان. ادبیات بخشی از احزاب و گروههای سیاسی حامی رقیب حسن روحانی در انتخابات، که حتی رأی مردم را به «حلال» و «حرام» تقسیم میکردند، نشانههای واضحی از تفکر حاکم بر این گروه را به جامعه نشان میداد. طیفی که حتی نوگرایی و تعامل داخلی بین همه نحلههای درونی خود را برنمیتابد و علی لاریجانی و ناطق نوری را به همان چوبی میراند که اصـــــــلاحطلبان دوآتشه را و با «نواصولگرایی» به همان میزان مخالفند که با «گفتوگوی ملی». زنجیره رسانهها، تریبونهای پرشمار و دستگاه عریض و طویل تبلیغی این طیف با آمیختن منافع و مصالح جناحی خود به مفاهیم ارزشی و اعتقادی، بیشترین سهم را در سنگاندازی در مسیر «گفتوگوی ملی» داشتند.با اندکی تساهل و تسامح میتوان این گروه را طرفداران «مونولوگ» یا تکگویی دانست؛ طیفی که یا به مصلحت یا به اعتقاد، منجر به خلق گفتمانی شده که اصلیترین شاخصهاش خود را برتر دانستن و به دنبال صدور خود بودن است. طبیعتاً در این گفتمان، دیگری یا حرفی برای گفتن ندارد و یا حرفهایش ارزش شنیدن ندارد و تنها میتواند تابع و مصرف کننده تفکر و ذهنیتی باشد که به او تزریق میشود. گفتمانی استوار بر سلطه جویی، نادیده گرفتن فهم دیگری و برداشت دلخواهانه از واقعیتها که تاکنون جز به خلق مشکلات تازه منجر نشده است.
نقطه مقابل این گروه، طرفداران «گفتوگو» هستند؛ این گروه معتقدند هیچ کدام از جریانهای فکری و سیاسی، برتری تعریف شدهای بر دیگری ندارد و حل موضوعات قبل از هر چیز به فهم واقعی از مسائل نیاز دارد؛ فهمی که نتیجه مستقیم دیالوگ است و هیچ وقت در یک رابطه یکسویه حاصل نمیشود.تاکنون این چهرههای سیاسی و حزبی بودند که میخواستند «گفتوگوی ملی» را از ساحت حرف به عرصه عمل بیاورند و با آن گرههای کشور را با دست باز کنند، اما به گفته همین افراد توان اجرایی کردن چنین ایدهای، جز از عهده دولت برنمیآید. این گروه با اشاره به بضاعت اندک و دامنه محدود نفوذ و تأثیرگذاری احزاب و جریانهای سیاسی، معتقدند محافلی چون «خانه احزاب» یا دانشگاهها، در خوشبینانهترین حالت میتواند مکانی برای تمرین گفتوگو باشد نه دیالوگی جدی که از آن فهم مشترک از موضوعات و تفاهم بر راه حل حاصل شود.
حال یکی از اعضای بلندپایه دولت، منادی «گفتوگو» شده است؛ معاون اول رئیس جمهوری که در ماههای اخیر زمزمههای بسیاری از میانداریهای او میان یک جریان سیاسی و مسئولان ارشد نظام شنیده شد. او دیروز در جشنواره علوم پزشکی رازی، شرایط بین المللی، وضعیت منطقه و مشکلات کشور در حوزههای مختلف را برشمرد و راه حل را انسجام و گفتوگوی ملی دانست. اظهارات او هفتهای پس از آن مطرح شد که برخی از شهرستانها و مراکز استانهای کشور، در جریان اعتراضهایی که خیلی زود به اغتشاش کشیده شد، شاهد طرح مطالبات و خواستههای مردم در موضوعات مختلف بودند. آن گونه که مسئولان اطلاعاتی و امنیتی، انتظامی، قضایی به کرات گفتهاند، در ناآرامیهای اخیر هم آشوبگران حضور داشتند و هم مردمی که از برخی فشارهای اقتصادی، اجتماعی و... به تنگ آمده بودند. در این اثنا رئیس جمهوری بارها و بارها ضمن تأکید بر حق مردم برای اعتراض و مطالبه، خواستار شنیده شدن صدای مردم از سوی همه مسئولان اعم از دستگاه اجرایی شده است؛ صدایی خسته از مشکلات، دعواهای جناحی و معطل ماندن برنامهها در اصطکاک میان نهادهای تصمیم گیر.«گفتو گوی ملی» بعد از 10 سال هنوز یک ایده بر زمین مانده است؛ اما به اعتقاد ناظران میتوان این دیالوگ را از موضوعاتی که حساسیت کمتری بر روی آن وجود دارد، میان بخشهایی که کمتر از گفتوگو گریزان و رویگردان هستند آغاز کرد و سپس به سطوح عمیقتر و گستردهتری تسری داد؛ چرا که «سرچشمه شاید گرفتن به بیل/ چو پر شد نشاید گذشتن به پیل».آنگونه که ناظران میگویند، در این میان صدا و سیما که اتفاقاً به پسوند «ملی» متصف است، میتواند بازیگر مؤثری در «گفتوگوی ملی» باشد. در جریان ناآرامیهای اخیر، این رسانه از سوی چهرههای ارشد سیاسی از جمله رؤسای دو قوه مجریه و مقننه، به پمپاژ یأس و نارضایتی در جامعه متهم شد؛ حال باید منتظر ماند و دید آیا «رسانه ملی» به وظیفه «ملی» خود در این برهه عمل خواهد کرد و میشود از قاب تلویزیون، شاهد گفتوگو میان تفکرها و سلیقههای سیاسی مختلف شد؟
یادداشت
اختلاف سلیقه را به رسمیت بشناسیم
حسن رسولی
فعال سیاسی
اصلاحطلب
علت اصلی بروز ناآرامیهای اخیر، وجود نارضایتی در لایهها و طبقات گوناگون جامعه است. هر کدام از این لایههای اجتماعی مطالبات و درخواستهای متفاوتی دارند، اما چون احساس میکنند نمیتوانند به این خواستهها برسند، ابتدا نارضایتی به صورت ذهنی ایجاد میشود و سپس در یک فرصت مناسب، آنچه در زیر پوست جامعه میگذرد، در قالب ناآرامی بروز میکند. بنابراین میتوان ریشه ناآرامیهای اخیر را سیاسی دانست، زیرا معترضان احساس میکردند، نمیتوانند خواستههای خود را تأمین یا صدای خود را به گوش دیگران برسانند. از این رو، یکی از مهمترین راهکارهای کاهش نارضایتیها به عنوان اصلیترین زمینه بروز ناآرامی، هم افزایی سیاسی است. به هر میزان که احزاب، گروهها و شخصیتهای مؤثر سیاسی کشور به هم نزدیک باشند و انسجام بیشتری داشته باشند، طبعاً توان متقاعدکنندگی حکومت برای دفاع از عملکرد خود و مجابسازی مردم نسبت به کمبودها نیز افزایش مییابد. آنچه میتواند جریانها را به هم نزدیک کند، گفتوگوی ملی است. گفتوگوهای عمومی میان جناحهای سیاسی به انسجام، وحدت و همگرایی بیشتر حول منافع ملی کشور منجر میشود. از سوی دیگر گفتوگوی ملی موضوعی است که مدتها پیش از سوی نیروهای اصلاحطلب در مجلس مطرح شد. جریان اصلاحات از ابتدا و حتی در ماجرای اخیر در جهت حفظ و صیانت از استحکام ملی و شکلگیری یک گفتوگوی ملی تأکید داشتهاند. فراکسیون امید نیز تاکنون اقدامات بسیاری برای تحقق این امر انجام داده است. آنچه باعث کندی تحقق این گفتوگوی ملی است، آمادگی نداشتن جریان اصولگرا بویژه طیف تندروی این جریان است. این طیف سیاسی با خود همه چیز پنداری، عادت کرده است که دیدگاهها، مواضع و رویکرد خود را معادل کل نظام تعریف کند. در چنین شرایطی، هر جریان فکری ولو جبهه ریشهداری مانند اصلاحات که در اصل دفاع از ارزشهای انقلاب اسلامی، قانون اساسی و رهبری و وحدت ملی اتفاق نظر دارند، غیرخودی تلقی میشوند.
تا زمانی که این جریان از موضع برابر و مساوی آماده گفتوگوی ملی با جریان اصلاحطلب نباشد، این پروژه در حد یک ایده باقی میماند. اما اگر دو جریان عمده سیاسی کشور یکدیگر و نیز اختلاف سلیقه را به رسمیت بشناسند، در این صورت میتوان روی نقاط مشترک که عمدتاً حوزه منافع ملی است، به گفتوگو نشست.
مجلس پیگیر گفت و گوست
محمدعلی وکیلی
عضو هیأت رئیسه
مجلس
اتفاقات اخیر بار دیگر ثابت کرد که جز گفتوگو راه دیگری پیش روی کشور نیست و اساساً نمیتوان راهکار دیگری را به رسمیت شناخت. ضرورت گفتوگو درحالی بار دیگر خود را نشان داد که فراکسیون امید مجلس شورای اسلامی از ابتدای شکلگیری خود، طرح گفتوگوی ملی را به دیگر فراکسیونهای مجلس ارائه داد. فراکسیون امید در پس این ایده سایر فراکسیونها را دعوت کرد تا درباره موضوعات مهمی که به منافع ملی مربوط است، گفتوگوی درون مجلسی شکل بگیرد. همچنین مطرح شد که در گام بعدی، دامنه گفتوگوها فراتر از مسائل مجلس گسترده شده و دیگران در خارج از مجلس هم به فرایند گفتوگو دعوت شوند. با تلاشهای فراکسیون امید در دو سال گذشته، هسته اولیه این گفتوگو در مجلس شکل گرفته است. اکنون اما ناآرامیهای شکل گرفته، ضرورت این نیاز را بیش از پیش عیان کرده است. با توجه به تجربه دو سال گذشته و نیز ضرورتهایی که امروز مشخص شد، ما امیدواریم که همه جریانهای حاضر در مجلس با حسن نیت بیشتری به گفتوگو به عنوان تنها چاره برون رفت از مشکلات پیش رو تمکین کنند. این گفتوگو میتواند حول موضوعات مختلفی باشد که در نهایت خروجی و تصمیمهای مشترکی حاصل شود. موضوعات مربوط به حوزه منافع ملی، یا لوایحی که نیازمند نگاهی فراجناحی و ملی است یا صدور بیانیههای مشترک میان فراکسیونها، گامهایی است که تاکنون در این مسیر برداشته شده است. این تجربه نشان میدهد مجلس میتواند فراتر از مسائل جناحی به مسائل ملی ورود داشته باشد. استقبال سایر فراکسیونها و شکلگیری هسته اولیه هم تأیید کرد که گفتوگو در کشور ما امری ممکن و شدنی است. البته اکنون همه دریافتهایم که مشکل گفتوگو فقط مربوط به ساحت سیاست نیست، بلکه نیاز،نیاز جامعه و ساحت عمومی هم هست. به این معنی که بخش مهمی از مشکلاتی که در ساحت عمومی ایجاد شده، محصول عدم گفتوگو است، سوء تفاهمهایی که قربانیان زیادی گرفته است. اکنون ما شاهد یک پوست اندازی در جامعه هستیم، اما این پوستاندازی زمانی به هدفی مشخص و بدون خسارت نائل میشود که با گفتوگو همراه باشد.
گفتوگو با نسل چهارم ضروری است
غلامعلی دهقان
عضو شورای مرکزی
حزب اعتدال و توسعه
شرایط خطیر خاورمیانه به همراه ضرورت استمرار آرمانهای بزرگ انقلاب اسلامی، میطلبد همه جناحهای سیاسی و فراتر از آن، همه نخبگان فکری برای حفظ دستاوردهای انقلاب اسلامی هم راستا شوند. مهمترین دستاورد انقلاب اسلامی، استقلال سیاسی و این واقعیت است که تصمیمهای مهم مملکتی در حوزه جغرافیایی ایران اتخاذ میشود. این درحالی است که در عصر قاجار یا پهلوی، تصمیمهای کشور براساس رویکردهای ابرقدرتها اتخاذ میشد. بنابراین عقلانیت حکم میکند که همه ظرفیتها برای نهادینه شدن این آرمان و دستاورد بسیج شود. امروز ایرانیان نه تنها میتوانند درون مرزهای خود تصمیم بگیرند، بلکه این فرصت را یافتند که در بیرون از مرزها نیز اثرگذار باشند و نقش آفرینی کنند. همه این موارد میطلبد که عقلا و نخبگان جامعه در یک مفاهمه ملی یا به تعبیر دیگر در یک گفتوگوی ملی، بیش از گذشته به ایران عزیز فکر کنند. درون یا هنگام شکلگیری این گفتوگوی ملی، ضروری است که به شکاف نسلی هم توجه داشته باشیم. زیرا اکنون یک فاصله ذهنی میان نسل اول انقلاب و نسل چهارم که میتوان آنان را متولدان دهه 70 به بعد نامید، احساس میشود. برای رفع و ترمیم این شکاف، لازم است تا در یک تعامل دوجانبه و تعاطی افکار با نسلهای قبلی انقلاب، آنان بیشتر از گذشته از آرمانهای انقلاب بدانند تا آنان نیز هم انگیزه و هم فرصت مشارکت در سازندگی و آبادانی کشور را کسب کنند. اینکه بخش قابل توجهی از معترضان در تجمعات اخیر در این رده سنی قرار دارند، حاوی پیام مهمی است. پیام این است که امروز باید بیش از گذشته با این نسل چهارم به گفتوگو نشست، سخنان آنان را شنید و به درد دل آنان گوش کرد. همچنین در ابعاد اقتصادی باید برای همه آنان شغل ا یجاد کرد و در یک کلمه امید نسلهای گذشته را به این نسل هم منتقل کرد و یأسی که در اثر برخی تبلیغات مسموم در اذهان این بخش از جامعه ایرانی شکل گرفته، باید با تدبیر زدوده شود.
گفتوگوی ملی ضرورتی ندارد
حجتالاسلام
حسین ابراهیمی
عضو شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز
ریشه اعتراضهای اخیر معیشتی بود. بنابراین زمینههای بروز این اعتراضها عمدتاً به حوزه اقتصادی و عملکرد قوای کشور بویژه قوه مجریه مربوط میشود. شواهد نشان میدهد که مردم از مشکلات مربوط به صندوقهای اعتباری ناراضی و خسته هستند. اینکه آغاز اعتراضها در خراسان بوده، مؤید همین مطلب است. این صندوقها مشکلات زیادی را در زندگی مردم ایجاد کردهاند و به همین دلیل بود که رهبر معظم انقلاب نیز در سخنان خود از تعبیر «زخم» در پیکر جامعه استفاده کردند. بنابراین، رفع این چالشها با چنین ماهیتی، نیازمند گفتوگو و همفکری سران سه قوه است تا از دل آن راهکارهای رفع مشکلات اقتصادی و معیشتی جامعه حاصل شود. مطابق آنچه گفته شد، اکنون نمیتوان گفت که زخم موجود در جامعه سیاسی است یا مشکل سیاسی وجود دارد تا از دل آن به یک گفتوگوی ملی قائل باشیم. گفتوگوی ملی تنها در شرایطی است که مشکل سیاسی در جامعه وجود داشته باشد. اما مشکلات مردم اقتصادی است و نه سیاسی. مشکل سیاسی تنها مربوط به وقایع سال 88 است که طی آن برخی تحت تأثیر عوامل گوناگون و خارجی فتنهای را ایجاد کردند. مسأله سیاسی، این است که این افراد باید خود را اصلاح کرده و از مردم عذرخواهی کنند. غیرازاین، نه تنها مسأله سیاسی وجود ندارد، بلکه مسأله اعتراضهای اخیر هم غیرسیاسی و درباره مسائل معیشتی و اقتصادی است. با این توضیحات، گفتوگوی ملی هم ضرورتی ندارد. آنچه مورد نیاز است، کمک همگان به دولت برای حل مشکلات مردم است. مضافاً اینکه درباره فتنه هم نمیتوان گفتوگو کرد، زیرا فتنه خط قرمز نظام است. اما سران سه قوه میتوانند و باید درباره مشکلات کشور با هم گفتوگو کنند تا هر یک به تناسب ظرفیت و ملزوماً خود راهکارهای برون رفت از مشکلات فعلی را ارائه کند. بحث درباره گفتوگوی ملی، در نهایت به گفتاردرمانی ختم میشود، آن هم در شرایطی که مسائل کشور از جنس دیگری است و با گفتار حل نمیشود. کشور اکنون در زمینه سیاسی در بهترین شرایط قرار دارد که برگزاری یک انتخابات باشکوه بهترین دلیل برای آن است.
طرح«تحول سلامت» به هیچ وجه از دستور کار دولت خارج نمیشود
دکتر اسحاق جهانگیری صبح دیروز در بیست و سومین جشنواره تحقیقات علوم پزشکی رازی، جان باختن 32 نفر از فرزندان عزیز کشورمان در آب های ساحلی چین و ژاپن را تسلیت گفت و افزود: این عزیزان در حال خدمت به کشور آن هم خدمات بسیار مهم، سخت و طاقت فرسا بودند.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی معاون اول رئیس جمهوری، جهانگیری افزود: دریانوردان عزیز کشور گاهی اوقات هفتهها و ماهها از خانواده هایشان دور هستند و برای حمل و نقل کالاها و صادرات و واردات کشور در اقیانوسها در حال رفت و آمد هستند.
وی ادامه داد: این واقعه تلخ حادثهای غیره منتظره بود و در نخستین برخورد نفتکش، انفجار عظیمی به وجود آمد و من شخصاً در نخستین لحظههای دریافت این خبر ناگوار با سفیر جمهوری اسلامی ایران در چین تماس گرفتم و اعلام کردم آنچه در توان جمهوری اسلامی ایران است به کار گرفته شود تا از امکانات کشور چین برای نجات این عزیزان استفاده شود.
دکتر جهانگیری افزود: البته وزارت امور خارجه نیز اعلام کرد که از همه کشورهایی که میتوانستند کمک کنند، درخواست کمک شده است.
معاون اول رئیس جمهوری خاطرنشان کرد: متأسفانه با وجود آنکه از نظر کارشناسی گفته میشد که با انتشار گازهای سمی ناشی از این انفجار امید زنده ماندن دریانوردان کشورمان وجود ندارد، نخواستیم که امیدمان را حتی برای دسترسی به پیکرهای پاک این عزیزان قطع کنیم اما پس از تلاشهایی که انجام شده متأسفانه کشتی غرق شد و به پیکرهایشان نیز دست پیدا نکردیم.
وی افزود: به خانوادههای این عزیزان که شهدای خدمت ایران و جمهوری اسلامی ایران هستند و نیز به ملت ایران این واقعه تلخ را تسلیت میگویم.
دکتر جهانگیری در ادامه سخنان خود تولید علم و فناوری را یکی از راهبردهای اصلی کشور دانست و گفت: با اتخاذ این راهبرد در سال های اخیر دانشمندان کشور به صحنه آمدند و رتبه ایران را در تولید علم و فناوری بالا بردند.
معاون اول رئیس جمهوری با بیان اینکه همه سیاستهای توسعهای کشور زمانی موفق خواهد بود که به توسعه علم و فناوری متکی باشد، اظهار داشت: اداره کشور از طریق فروش منابع طبیعی دشوار است و در سال های آینده غیرممکن خواهد بود. باید به روشهای دیگر رو آوریم که یکی از مهمترین روشها اتکا به مغز دانشمندان و نیروی انسانی کشور است.
دکتر جهانگیری با قدردانی از مسئولان برگزارکننده جشنواره تحقیقات علوم پزشکی رازی خاطرنشان کرد: خوشبختانه این جشنواره در طول سال های گذشته از اعتبار و مرجعیت علمی ممتازی برخوردار شده و هر سال به صورت منظم برگزار شده است.
معاون اول رئیس جمهوری خاطرنشان کرد: خوشبختانه بخش پزشکی ایران به نقطهای رسیده که هر ایرانی و هر مسئولی به آن افتخار میکند. زمانی یکی از دغدغههای کشور این بود که بیماران کلیوی و سایر بیماران را به خارج از کشور اعزام کنیم اما امروز توانمندی پزشکی ایران به نقطهای رسیده که بسیاری از بیماران کشورهای منطقه ترجیح میدهند برای درمان به مراکز پزشکی ایران مراجعه کنند.
وی همچنین با اشاره به طرح تحول سلامت، گفت: این طرح در شرایطی اجرا شد که کشور در شرایط تحریم و محدودیت منابع مالی قرار داشت اما با اتکا به توانمندی و فرصتهای موجود در کشور این طرح در دستور کار قرار گرفت و دستاوردهای خوبی همچون رضایت مندی مردم و کاهش هزینههای درمان را به همراه داشت و در قالب این طرح بسیاری از پزشکان در اقصی نقاط کشور حضور یافتند.
دکتر جهانگیری ادامه داد: در یکی دو سال گذشته بهدلیل محدودیت منابع مالی دریافتی برخی فعالان عرصه پزشکی با تأخیرهای طولانی روبهرو شد اما دولت به این موضوع توجه ویژه دارد و طرح تحول سلامت همواره از اولویتهای دولت خواهد بود.
معاون اول رییس جمهوری طرح تحول سلامت را کاری بزرگ و پراهمیت دانست و با تاکید بر اینکه اجرای این طرح نیازمند ریسک و شجاعت در تصمیم گیری بود، گفت: اطمینان میدهم که طرح تحول سلامت به هیچ وجه از دستور کار دولت خارج نخواهد شد و جزو اولویتهای دولت خواهد بود.
معاون اول رئیس جمهوری در ادامه سخنان خود با اشاره به اینکه جامعه، دولت، نظام و کشور ما امروز با مسائل و تنگناهای مختلفی روبهروست، تصریح کرد: البته فرصتهای بسیار خوبی در اختیار کشور قرار دارد که اگر بخوبی از این فرصتها استفاده کنیم میتوانیم از تنگناهای موجود عبور کنیم.
وی خاطرنشان کرد: امریکاییها و بخصوص رئیس جمهوری فعلی این کشور که مردم امریکا میگویند بهدلیل تعادل نداشتن باید به مراکز درمانی مراجعه کند، در یک سال گذشته فشارهای متعددی را با هماهنگی صهیونیستها و برخی کشورهای عرب علیه ملت ایران وارد کردند اما به فضل الهی تاکنون در تمامی این اقدامات شکست خوردهاند و آخرین اقدام آنها این بود که تصمیم گرفتند موضوع نارضایتی و اعتراضهای برخی از مردم کشور را به شورای امنیت ببرند و این در حالی است که دهها برابر این تظاهرات و جمعیتها در امریکا و کشورهای دیگر اتفاق میافتد که البته امری طبیعی است اما اصلاً در سطح بینالمللی مطرح نمیشود.
دکتر جهانگیری افزود: در شورای امنیت سازمان ملل 14 عضو شورا ازجمله اعضای دائم اروپایی و غیراروپایی در خصوص این موضوع صحبت کردند و جلسه را علیه امریکا ادامه دادند که چرا چنین موضوعی را به شورای امنیت آورده است.
معاون اول رئیس جمهوری با بیان اینکه امریکا تلاش میکند فضای ایران را ناامن و نامطمئن جلوه دهد، افزود: آنها میدانند مسأله اصلی ملت ایران بیکاری و مسائل معیشتی است و راه حل بیکاری و رشد اقتصادی کشور هم ایجاد آرامش، ثبات و امنیت در کشور است تا از این طریق سرمایهگذاری و اشتغالزایی صورت گیرد.
وی ادامه داد: سرمایهگذاران بیش از آنکه به منابع مادی نیاز داشته باشند نیازمند فضای آرام و با ثبات هستند.
دکتر جهانگیری با اشاره به اینکه بر اساس پیشبینیهای انجام شده در برنامه ششم توسعه سالانه باید 65 میلیارد دلار منابع خارجی جذب کشور شود و امریکا میخواهد زهر خود را بریزد و اوج خباثت خود را نشان دهد و میگوید اگرچه آن را امضا میکنم اما ایران کشوری مناسب برای سرمایهگذاری نیست.
معاون اول رئیس جمهوری با تأکید بر اینکه راه حل مسائل کشور وحدت، انسجام و راهاندازی گفتوگوی ملی است، گفت: هیچ جریانی قادر نیست جریان دیگر را حذف کند زیرا وقتی که یک فرد حذف شود فرد دیگری از آن جریان جای او میایستد. عقل حکم میکند که همه دست به دست هم دهیم چرا که وقت برای پرداختن به گلهها، مشکلات و نقدها زیاد است اما در حال حاضر نیازمند نمایش وحدت و انسجام بزرگ در داخل کشور هستیم.
قدردانی وزیر بهداشت از محققان
در ادامه این مراسم وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی ضمن ابراز تأسف از فوت هموطنانمان در کشتی نفتکش افزود: در حالی هموطنان ما در این حادثه جان باختند که میزان تلفات کشور در تصادفات 1.5 برابر این میزان است، ضمن آنکه ما تلفاتی را بر اثر آلودگیهای هوا و نزاعهای خیابانی داریم.
دکتر سید حسن قاضیزاده هاشمی با تأکید بر اینکه ایران در علم و فناوری یکی از مهمترین محورهای مطرح است، ادامه داد: ولی متأسفانه در عمل، کمتر برای حوزههای پژوهش و تحقیقات هزینه کردیم و با وجود اینکه در اسناد بالادستی کشور که مهمترین آن سیاستهای ابلاغی رهبر معظمانقلاب بوده است و باید 2درصد از اعتبارات کشور در امر پژوهش هزینه شود، ولی در عمل این میزان کمتر از حد مصوبات است.
وزیر بهداشت با انتقاد از کمبود اختصاص اعتبارات پژوهشی در کشور اضافه کرد: با توجه به آمارهای منتشر شده، از همه محققان بهخاطر تعصب ملی و علاقهمندی به پیشرفت کشور تشکر میکنم، چرا که این محققان تلاشهای زیادی را برای اعتلای کشور انجام دادهاند.
در این مراسم با حضور معاون اول رئیس جمهوری از نفرات برگزیده بیست و سومین جشنواره تحقیقات علوم پزشکی رازی قدردانی شد.
جهانگیری : طرح سلامت در شرایطی اجرا شد که کشور در شرایط تحریم و محدودیت منابع مالی قرار داشت اما با اتکا به توانمندی و فرصتهای موجود در کشور این طرح در دستور کار قرار گرفت و دستاوردهای خوبی همچون رضایت مندی مردم و کاهش هزینههای درمان را به همراه داشت و در قالب این طرح بسیاری از پزشکان در اقصی نقاط کشور حضور یافتند.
هیچ جریانی قادر نیست جریان دیگر را حذف کند زیرا وقتی که یک فرد حذف شود فرد دیگری از آن جریان جای او میایستد. عقل حکم میکند که همه دست به دست هم دهیم چرا که وقت برای پرداختن به گلهها، مشکلات و نقدها زیاد است اما در حال حاضر نیازمند نمایش وحدت و انسجام بزرگ در داخل کشور هستیم.
قاضی زاده هاشمی : با توجه به آمارهای منتشر شده، از همه محققان بهخاطر تعصب ملی و علاقهمندی به پیشرفت کشور تشکر میکنم، چرا که این محققان تلاشهای زیادی برای اعتلای کشور انجام دادهاند.
سایر اخبار این روزنامه
کمیسیون تلفیق جدول بحث برانگیز 17 را حذف کرد
روحانی نگفت <امام زمان(عج)هم قابلنقد است>
فراخوان گفتوگوی ملی
اجرای قانون؛ مطالبه اصلی مردم
دیگر صفحهها
داغ ماندگار
نفوذ اپوزیسیون خارجی و دلواپسان داخلی بهآرشیو محرمانه <جام جم>
صادرات گندم ۶ برابر شد
دویدن به سوی مرگ
گفتوگوی ملی شرط لازم رسیدن به تفاهم
کمیسیون تلفیق جدول بحث برانگیز 17 را حذف کرد
وزیر کشور: تنشهای اجتماعی خلق الساعه نیستند
سوریه: حضور نیروهای ترکیه و امریکا در سوریه تجاوز است
روحانی نگفت <امام زمان(عج) هم قابلنقد است>