بی‌توجهی سازمان‌یافته نفس مردم را گرفته؛

فاطمه بیک‌پور- «خوزستان نمی‌تواند نفس بکشد، نفس خوزستان بند آمد، خوزستان در حال نابودی است، خوزستان تعطیل شده، خوزستان را ببینید، خوزستان رها شده، خوزستان کار ندارد، آب ندارد، هوا ندارد، تولید ندارد و فقط کارت بانکی سایر استان‌های مملکت شده»؛ اینها جملات و حرف‌ها و گلایه‌هایی است که ظرف چند سال گذشته آنقدر از هموطنان‌مان در این استان پهناور شنیده‌ایم که گاهی با خود می‌گوییم خسته نمی‌شویم از این همه بی‌توجهی به مردم و نابودی تدریجی منبع اصلی ثروت کشور؟ همه ساله در این ایام توفان‌های شدید ریزگرد و گردوغبار به مردم هجوم می‌آورد و بر جان‌شان چنبره می‌زند‌. رنگ آسمان یکپارچه خاکی می‌شود‌ به‌طوری‌که وقتی عکس‌ها و تصاویر شهرهای دارای ریزگرد را می‌بینیم، گویی منطقه‌ای بیابانی است که سال‌هاست کسی از آن گذر نکرده‌. همان قدر متروک، همان قدر مظلوم و همان قدر نادیده گرفته شده‌. هر سال چندین روز وسط زمستان، خوزستان تعطیل می‌شود و مردم در خانه حبس می‌شوند و معیشت و اقتصاد و تولید و صنعت و همه چیز متوقف می‌شود و ریه‌های بیشتری است که از تک و تا می‌افتد و بیماران تنفسی بیشتری است که به آمار آسم و سرطان و بیماران قلبی اضافه می‌شوند‌. سایر استان‌ها کم و بیش برف و باران می‌بارد و دیدن روی آسمان نه‌چندان آبی، حسرتی می‌شود در دل این مردم رنج‌دیده و همیشه تلاشگر‌. نوشتن از ریزگردهای خوزستان تکرار مکررات است‌ اما نوشتن از درد مردم تکراری نمی‌شود‌. در این میان مردم چشم‌شان به نمایندگان‌شان در مجلس است که بتوانند متحد شوند و بودجه بیشتری برای کنترل معضلات خانه و سرزمین‌شان جذب کنند‌. نه حتی حل کردن که فقط بتوانند کمی آن را کنترل کنند و مرهمی بر زخم‌های مردم این خطه شوند‌. همین چند روز قبل بود که ناگهان خبر آمد بودجه ریزگرد خوزستان وسط توفان ریزگردها در این استان حذف شد‌. همهمه و اعتراض و خشم بود که روانه این خبر شد‌. اینکه موضوع از چه قرار بود و چه اتفاقی برای این بودجه و به‌طور کل وضعیت بودجه این استان رخ داده، با نماینده ایذه در مجلس گفت‌وگو کردیم‌.
هدایت‌الله خادمی، نماینده ایذه و باغملک در مجلس در این زمینه به «جهان‌صنعت» می‌گوید: دولت قبل از انتخابات مصوبه‌ای کلی با رقم بودجه‌ای بسیار بالاتر از بودجه صرف، ریزگردها را در خصوص حل مشکلات ریزگردها، ساماندهی فاضلاب، بازسازی زیرساخت‌های برق و طرح انتقال آب به شمال شرقی خوزستان برای خوزستان ارائه داده بود‌. حالا که لایحه بودجه را دولت به مجلس ارائه داده، در این جداول تقسیم‌بندی شده که چقدر قرار است برای ریزگردها هزینه شود‌. وی در خصوص اینکه طبق آن مصوبه چه میزان فقط برای ریزگرد‌های خوزستان بوده اظهار بی‌اطلاعی کرده و ادامه می‌دهد: چیزی که به عنوان لایحه بودجه به مجلس ارائه شده، باید از منابع صندوق توسعه ملی برداشت شود‌. برداشت از صندوق توسعه ملی دست دولت نیست و باید به اذن رهبری باشد‌؛ امری که علی ساری نماینده اهواز هم در گفت‌وگو با «جهان‌صنعت» بر آن صحه گذاشت‌. قرار بود بخشی از پول نفت از این صندوق خارج نشود و صرف موارد بیهوده نشود و بماند برای هزینه‌های بخش خصوصی و تولید و اشتغال‌. به همین دلیل دسترسی برداشت آن را به دولت ندادند تا مانند باقی پول‌ها از بین نرود‌. بر همین اساس وقتی بودجه ریزگردهای خوزستان برای بررسی به کمیسیون تلفیق آمد، به دلیل همین عدم اجازه دولت در برداشت، بودجه منابع خوزستان هم کنار گذاشته شد و مسکوت ماند‌. در واقع از جدول بودجه‌ها کنار رفت‌. ظرف چند روز اخیر که بار دیگر توفان ریزگردها نفس مردم خوزستان را بند آورده است و خبر حذف بودجه ریزگردها جنجال و اعتراضات زیادی بین خوزستانی‌ها و مردم در شبکه‌های اجتماعی ایجاد کرده، موافقت رهبری برای برداشت 150 میلیون دلار از صندوق توسعه ملی اعلام شد‌.
خادمی تاکید می‌کند: این مبلغ مربوط به آن مصوبه پیش از انتخابات برای خوزستان نیست‌. رقم بسیار پایین و ناچیزی است‌. اما به گفته وی همین هم غنیمت است و با کلی تلاش نمایندگان توانستیم آن را برگردانیم‌. در واقع بودجه ریزگردها کامل برنگشته، فقط بخشی از آن زنده شده است که چنانچه همین هم به موقع جذب شود می‌توان بخش کوچکی از مسایل را حل کرد اما مشکل بسیار فراتر از این حرف‌ها و مبالغ است‌.
بودجه‌های اصلی کشور به استان‌های وزرای دولت می‌رود


پرسش اصلی اینجاست که اساسا چرا بودجه مربوط به مساله ضروری و حساسی همچون ریزگردهای خوزستان باید از صندوق توسعه ملی که برداشت آن پیچیده است و دست دولت نیست انجام شود و در ردیف سایر بودجه‌های عادی مربوط به استان‌های دیگر نیست؟ خادمی در پاسخ به این سوال می‌گوید: دلیل آن این است که بودجه‌های اصلی و بدون پیچیدگی برداشت، عمدتا به سمت استان‌هایی می‌رود که در دولت مسوولیت دارند‌. خوزستانی‌ها هیچ نقش و سهمی در دولت ندارند‌. در واقع دولتمردان از چندین سال پیش کاری به سایر استان‌ها ندارند و فقط بخشی‌نگری را در پیش گرفته‌اند‌ به این ترتیب که فقط به استان خودشان توجه می‌کنند و بیشترین منابع کشور به سمت سایر استان‌ها از جمله تبریز و کرمان می‌رود‌.
نوبت به آبرسانی ما که شد گفتند پول نداریم از خارجی‌ها منابع جذب کنید
مثلا یکی از مشکلات اصلی استان نبود آب در ایذه است که می‌توان گفت بخش زیادی از اعتراض‌های اخیر هم به دلیل همین مشکل آب بوده‌. آب کارون به اندازه 300 کیلومتر در شهر ما جریان دارد، اما حق‌آبه کارون را به ما نمی‌دهند‌. برای صنعت و سایر موارد این حق‌آبه را به شهرهای دیگر می‌دادند، ما کلی تلاش کردیم تا قانع‌شان کنیم به ایذه هم آبرسانی کنند، اما به ما که رسید گفتند پول نداریم‌. باید از طریق جذب سرمایه خارجی پول برای طرح آبرسانی ایذه جذب کنید‌. به همین دلیل باید به سمت جذب فاینانس بروید‌. ما هم رفتیم در این شرایط نامناسبی که ایران در دنیا دارد، توانستیم یک فاینانس را جذب کنیم، اما آن قدر سیستم اداری مشکل‌دار و پیچیده است که هنوز نتوانسته‌ایم سرمایه را به‌طور کامل جذب کنیم‌. هفته دیگر برای فاینانس انتقال آب با این شرکت جلسه داریم‌. در واقع اگر بتوانیم از این طریق مشکل آب ایذه را حل کنیم،مشکلات زیادی برطرف می‌شود اما اگر نتوانیم مشکل آب را حل کنیم، ظرف یکی دو سال آینده بحران بزرگ‌تری ایجاد می‌شود و همه اهالی آنجا به دلیل امکان‌ناپذیر بودن زندگی باید از آنجا مهاجرت کنند‌.
درهای کشور را به روی ایذه بستند
نماینده ایذه در مجلس خاطرنشان می‌کند: دولت‌ها، ایذه و باغملک را از جغرافیای صنعتی ایران کنار گذاشته‌اند‌. به همین دلیل هیچ صنعتی وارد این شهرها نشد و مسوولان دولتی و نمایندگان هم در این سال‌ها دل‌شان به حال وضعیت مردم این شهر نسوخت‌. تا ما تلاش و پیگیری کردیم، صنعت ما را تحریم کردند‌. در واقع کاری که یک کشور استبدادی می‌توانست با ما انجام دهد، آقایان مسوول با ایذه کردند‌. در واقع به درهای شهر قفل زدند! در حالی که ما خاک بسیار حاصلخیزی برای کشاورزی داریم‌. از آن طرح‌ها هم در کنار صنعت ما را کنار گذاشتند‌. مردم منطقه من همه بیکارند‌. به جز پخت نان هیچ کار دیگری نمی‌توانند بکنند‌. حالا هم به ما می‌گویند برای طرح‌های آبرسانی پول نداریم‌. خادمی گلایه می‌کند که برای طرح‌های انتقال آب در سایر استان‌ها هزینه‌های هنگفت صرف می‌کنند، اما به ما که می‌رسد می‌گویند از خارجی‌ها سرمایه جذب کنید‌. مگر با این وضعیت چند خارجی وارد کشور ما برای سرمایه‌گذاری می‌شوند؟
باید در دولت لابی داشته باشیم. ما هیچ لابی‌ای نداریم
این نماینده مجلس تاکید می‌کند: هر استان باید در دل دولت لابی داشته باشد تا بتواند برای استانش و مشکلاتش بودجه و منابع جذب کند‌. ما هیچ لابی‌ای در دولت نداریم‌. سال‌ها قبل نگاه دولت‌ها به همه کشور به صورت یکپارچه ملی بود، اما حالا منافع ملی اهمیتی ندارد‌. خوزستانی‌ها در شکل‌گیری دولت‌ها این همه نقش داشتند، اما حالا به خود خوزستان اهمیتی نمی‌دهند که یک مشکل ریزگرد آن تبدیل شده به معضل اصلی زندگی ساکنان‌. انرژی و صنعت و نفت و عمده کشاورزی برای خوزستان است،اما یک وزیر جهاد کشاورزی یا وزیر نیرو یا حتی معاونان آنها هم خوزستانی نیستند،چون مافیایی در دولت تشکیل شده که به کل کشور ضربه می‌زنند‌. او یادآور می‌شود به همراه همه نمایندگان استان خوزستان در حال لابی‌های خود برای جذب بودجه بیشتر برای استان خوزستان هستند‌. حتی برخی مناطق جنگی را در بودجه ندیده‌اند و هیچ منابعی برای آنها در نظر نگرفته‌اند‌.
خوزستان کارخانه تولید ثروت کشور است که اگر تعمیر نشود کل کشور ضرر می‌بیند
به گفته خادمی، خوزستان کارخانه تولیدی محل درآمد ایران است، اما برای خودش هزینه نمی‌کند‌. شما به هر حال باید به کارخانه رسیدگی و آن را تعمیر کنید تا بتواند به تولید ثروت بپردازد‌. با این گرمای 60 درجه تابستان اخیر، با خشک شدن تالاب‌ها و صدبرابر شدن کانون ریزگردها، با این وضعیت ریزگردهایی که در عرض یک روز صدها نفر به بیمارستان مراجعه می‌کنند، چطور می‌توان کار کرد و به تولید ثروت ادامه داد؟ باید وضعیت درست شود یا نه؟ چنانچه خوزستان درست نشود صنعت و تولید و پرواز هواپیماها و آموزش و و همه چیز لغو می‌شود و همه کشور ضرر می‌کنند‌. این‌طور نیست که فقط خوزستان را رها کنند و بگویند خب آنها نابود می‌شوند‌.
انگار با بیل خاک به حلق‌مان می‌ریختند
الان ریزگردهای خوزستان از سطح استان فرتر رفته و آقایان بدانند تا پایتخت هم خواهد رسید‌. همین حالا من یک روز رفتم اهواز برای بررسی وضعیت‌. گویی با بیل خاک به حلق‌مان می‌ریختند! هر چه بعد از برگشت مسواک می‌زدم و دوش می‌گرفتم هنوز خاک در حلقم بود این فقط یک روز اهواز است‌. مسوولان از این وضعیت چقدر خبر دارند؟ خوزستانی‌ها در این هوا نفس می‌کشند و زندگی می‌کنند‌. نماینده ایذه در مجلس در نطق اخیر خود عنوان کرده بود: این خاک‌ها و ریزگردها را بریزید بر سر کسانی که باعث بیکاری و بدبختی جوانان خوزستان شدند‌. در مورد مدیریت آب هم که 30 سال است در دست گروهی خاص است و مافیای خود را دارد نیز در صحن مجلس سخنرانی کرد و پس از آن بود که رییس‌جمهور رییس سازمان حفاظت محیط‌زیست و وزیر را به خوزستان فرستاد تا از وضعیت آنجا گزارش دهند‌.
«سوءمدیریت» خوزستان را نابود کرد
هژیر کیانی*- متاسفانه نگاه بهره‌کشی از ادوار مختلف دولت‌ها روی استان خوزستان بوده است. این استان همیشه به دلیل موقعیت استراتژیک و ملی‌اش مورد توجه قرار گرفته اما کسی با این رویکرد که این استان هم نیاز به احیا و مراقبت دارد نگاه نمی‌کند. بدون توجه به جمعیت خوزستان شرکت‌های خصوصی و دولت‌ها هر کاری که خواستند در این استان انجام دادند و حالا خوزستان تبدیل به یک منطقه صنعتی شده است.وقتی با چنین رفتارهایی مواجه هستیم باید با پیامد آن که مهاجرت است هم رو‌به‌رو شویم. به دلیل تاسیسات زیاد و غیراستاندارد حرارتی روی حاصلخیزترین جلگه ایران در پنج سال گذشته 200 هزار نفر مهاجرت کردند. انتقادی که در اینجا وارد است این است که دولت می‌گوید ریزگرد‌ها از خارج از ایران هم وارد می‌شود و باید برای این مساله هم چاره‌ای اندیشید، ما می‌گوییم شما اول به منشا ریزگردها در ایران توجه کنید و بعد به دنبال حل آن در خارج از ایران باشید. از طرفی نمی‌توانیم این تغییرات اقلیمی را ناشی از تغییرات طبیعی بدانیم چون این تغییرات به دلیل سوءمدیریت و اشتباهات وزارت نیرو بر منابع آب رخ داده تا جایی که حاصلخیزترین جلگه ایران خشک شده است. همچنین انتقال آب رودهای کارون و دز هم در ایجاد ریزگردها بی‌تاثیر نبوده است. با این حساب کاشتن نهال می‌تواند در جلوگیری از بروز ریزگرد‌ها موثر باشد اما به این شرط که با وجود حرارت و تبخیر بالا و حق‌آبه‌های محدود بتوانیم نهال را به ثمر برسانیم.این نکته را هم باید در نظر گرفت که باید نهال‌کاری و مالچ‌پاشی با نظارت مردم و پیمانکاران دانش‌‌آموخته و فنی صورت گیرد. امروز بحث نهال‌کاری پیش کشیده شده در حالی که در ابتدا باید به این سوال پاسخ داد که مگر در هورالعظیم درختکاری داشتیم که حالا با درخت کاری مشکلش را از بین ببریم؟ مشکل محدودسازی حق‌آبه‌هاست که باید حل شود تا بقیه مشکلات هم از بین برود.در پایان لازم به یادآوری است که خوزستان هم مثل سایر زیستگاه‌ها نیاز به مدیریت درست دارد و لازمه کار برداشتن این نگاه بهره‌کشی از استان است. اگر به خوزستان توجه نشود این استان می‌میرد. در شهرهایی که حتی نفس کشیدن هم سخت است چطور می‌توان زندگی کرد؟ تنها راه مردمان این استان کوچ و مهاجرت است. بعد از جنگ تحمیلی بزرگ‌ترین ضربه به خوزستان را سوءمدیریت به این استان زد و با این احوال پیش‌بینی اینکه تا چند سال آینده می‌توانیم در این استان زندگی کنیم محال است.
*دبیر انجمن دوستداران طبیعت استان خوزستان و پژوهشگر
سایر اخبار این روزنامه