چرا صهیونیست ها از پیروزی انقلاب اسلامی به شدت بیمناک بودند؟

سیزدهم بهمن‌ماه سال 1357 و یک روز پس از بازگشت امام خمینی(ره) از پاریس به تهران، خبرگزاری «رویترز» از نگرانی مقامات رژیم صهیونیستی درباره این رویداد تاریخی خبر داد. بر مبنای این گزارش، صهیونیست‌ها این بازگشت را خطری بزرگ برای موجودیت خود می‌دانستند؛ به ویژه آن‌که کمتر از پنج ماه قبل از آن، انور سادات، رئیس جمهور مصر و مناخیم بگین، نخست‌وزیر رژیم اشغالگر قدس، با میانجیگری کارتر، رئیس جمهور آمریکا، پیمان جنجالی «کمپ دیوید» را امضا کرده بودند. امّا فراتر از این موضوع، به عنوان دلیلی برای وحشت صهیونیست‌ها از بازگشت پیروزمندانه امام(ره)، باید به دیدگاه رهبر انقلاب به ماهیت نامشروع رژیم صهیونیستی و اعلام خطر همیشگی درباره اقدامات آن، در سال‌های پیش از پیروزی انقلاب نیز، توجه داشت.
 شاه و رژیم صهیونیستی؛ دشمنان همزاد انقلاب
به گزارش مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، مبارزه با رژیم صهیونیستی و روشنگری دراین‌باره، از بن‌مایه‌های محتوایی انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی(ره) محسوب می‌شود. این مؤلفه از جنبه‌های گوناگون، در پیوند با اسلام‌خواهی، استبدادستیزی، استقلال‌طلبی، امت‌محوری و عزت‌خواهی موجود در ایدئولوژی انقلاب اسلامی و سیره و عملکرد رهبر آن قرار داشت. امام خمینی(ره) از همان روزهای آغاز نهضت، در سال 1342، مسئله فلسطین را در کنار مسائل داخلی کشور، به عنوان معضلی تاریخی و مهم معرفی کرد و رژیم صهیونیستی را دشمن بزرگ جوامع اسلامی و مردم مسلمان ایران به‌شمار آورد. این رویکرد آشتی‌ناپذیر، پا به پای اوج گرفتن انقلاب در سال 1357 به مرامنامه انقلاب و با کامیابی آن، به یکی از اصول سیاست خارجی نظام جمهوری اسلامی ایران بدل شد. در این نوشتار کوتاه، ابتدا رابطه نزدیک رژیم شاه و رژیم صهیونیستی را به اختصار مرور می‌کنیم، سپس از دریچه رویکرد سازش‌ناپذیر امام خمینی(ره) علیه رژیم صهیونیستی، در جریان هدایت انقلاب اسلامی که پس از پیروزی انقلاب، بدون هیچ تغییری به سیاست نظام بدل شد، نگرانی مقامات تل‌آویو از این سفر را تفسیر خواهیم کرد.
چرا ایران و شاه برای رژیم صهیونیستی مهم بود؟


برای درک بهتر رویکرد سازش‌ناپذیر امام خمینی(ره) علیه رژیم اشغالگر قدس، نخست باید نگاهی به عمق و گستره روابط صهیونیست‌ها با رژیم شاه داشته باشیم. آغاز روابط سیاسی ایران و رژیم صهیونیستی به اسفندماه سال 1328 و شناسایی دوفاکتوی این کشور توسط رژیم شاه باز می‌گردد. این اقدام دولت، در آن زمان، با مخالفت شدید مردم و محافل و شخصیت‌های مذهبی، به‌ویژه آیت‌ا... کاشانی همراه شد. دکتر مصدق، پس از این‌که سکان اداره کشور را به دست گرفت، در 15 تیرماه سال 1330، با توجه به مخالفت افکار عمومی و با عنایت به اصل موازنه منفی، رابطه با رژیم صهیونیستی را محدود کرد. با این حال، روابط ایران و این رژیم، پس از کودتای 28 مرداد 1332 دوباره به حالت قبلی بازگشت و گسترش پیدا کرد. این روابط تا هنگام پیروزی انقلاب و در حدود سه دهه، با قوت و گستردگی روزافزون در حوزه‌های نفتی، نظامی و کشاورزی تداوم داشت. در حوزه آموزش‌های نظامی، آن گونه که مطبوعات اروپایی نوشتند، در سال 1356، حدود 15 ‌هزار نظامی ایرانی در سرزمین‌های اشغالی فلسطین و زیر نظر نظامیان صهیونیست، آموزش دیده و تقریباً تمام فرماندهان عالی‌رتبه ارتش ایران به فلسطین اشغالی سفر کرده بودند؛ ضمن این‌که قراردادهای تسلیحاتی ایران با رژیم صهیونیستی در سال‌های پیش از انقلاب، به حدود دو میلیارد دلار رسید. از سوی دیگر آمریکا، در پی این بود که همکاری‌های تسلیحاتی و مستشاری شاه و رژیم صهیونیستی پررنگ‌تر شود. سفرهای پرتعداد ارتشبد طوفانیان که خود پرکارترین دلال اسلحه میان ایران و آمریکا بود و ارتشبد بهرام آریانا، به فلسطین اشغالی، از اواخر دهه 1340 تا زمان انقلاب، در این زمینه قابل اشاره است. سفر شیمون پرز (وزیر دفاع رژیم صهیونیستی) به ایران، در شهریور سال 1355 که به عقد شش قرارداد نظامی انجامید نیز، در همین زمینه انجام شد. رژیم پهلوی همچنین، عرضه‌کننده اصلی نفت به رژیم صهیونیستی بود. به طوری که در سال 1976، این رژیم 75 درصد مصرف مواد نفتی داخلی خود را که حدود 150هزار بشکه در روز می‌شد، از ایران تأمین می‌کرد.
ثبات نظر امام(ره) در عدم سازش با رژیم صهیونیستی
برای واکاوی ریشه‌های نگرانی و ترس مقامات رژیم صهیونیستی از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، به رهبری امام خمینی(ره)، باید به سال‌ها پیش از پاییز و زمستان پرحادثه 1357 بازگشت. دیدگاه هشدارآمیز امام(ره) درباره رابطه ایران و رژیم صهیونیستی به طلیعه نهضت در سال 1342 و حتی مدتی پیش از آن باز می‌گردد. از جمله ایشان در شهریورماه سال 1341 با نگاهی فرا مرزی و اعتقادمحور دراین‌باره می‌گویند:«من با هیچ یک از کشورهای مسلمان رابطه‌ای ندارم، ولی موقعی که اختلافاتی بین همان کشورهای اسلامی و حکومت یهود به‌وجود می‌آید، چاره‌ای جز جانبداری از حکومت های اسلامی ندارم ... ما با اسرائیل و بهائی‌ها نظر مخالف داریم و تا روزی که مسئولین امر دست از حمایت  از این دو طبقه برندارند، ما به مخالفت با آن ها ادامه می‌دهیم.» شاید اوج هشدارهای امام(ره) درباره ارتباط شاه با رژیم صهیونیستی، در سخنرانی معروف خردادماه سال 1342 باشد؛ سخنانی که به حوادث 15 خرداد و دستگیری ایشان انجامید. در آن روز امام خمینی(ره) با انتقاد از دستور ساواک به روحانیان و وعاظ، مبنی بر این‌که از شخص شاه و اسرائیل انتقاد نکنید، گفتند: «از اسرائیل حرف نزنید، از شاه هم حرف نزنید؛ این دوتا تناسبشان چیست؟ مگر شاه اسرائیلی است؟»  هوشیاری امام(ره) مبنی بر ضریب دادن به مقابله با رژیم صهیونیستی در کنار مبارزه با استبداد پهلوی، در دوران تبعید و زمانی که پایه‌های نظری و عملی انقلاب در حال شکل‌گیری بود نیز، ادامه یافت. ایشان، به‌ویژه در پیام‌هایی که در زمان جنگ اعراب و رژیم صهیونیستی، در سال 1973م (1352هـ.ش) خطاب به جوامع و حاکمان مسلمان صادر می‌کردند، بر اعتراض به همکاری شاه و رژیم صهیونیستی تأکید داشتند: «این شاه ایران است که دستان اسرائیل را در سراسر ایران باز گذاشته و اقتصاد ایران را به خطر انداخته است ... این شاه است که با افزایش استخراج نفت به مبارزه علیه کشورهای نفت‌خیزی که می‌خواهند از حربه نفت علیه آمریکا استفاده کنند، برخاسته است. اینجانب کراراً خطر اسرائیل و عمال آن را که در رأس آن شاه ایران است گوشزد کرده‌ام.» امام خمینی(ره) در گفت‌وگویی که یک ماه قبل از پرواز به تهران، با روزنامه «بالتیمور سان» آمریکا داشتند، به صراحت فروش نفت به رژیم صهیونیستی و آفریقای جنوبی را در دولت آینده ایران، تحریم کردند. به این ترتیب، زنگ خطر دیگری برای اقتصاد رژیم صهیونیستی، که به‌شدت به جریان صادرات نفت ایران وابسته بود، به صدا درآمد.
قرابت مبارزان فلسطینی و انقلابیون ایرانی
در حاشیه دیدار نماینده سازمان «الفتح» فلسطین با امام خمینی(ره) در مهرماه سال 1347 در نجف، ایشان با اشاره به این نکته که «مردان برجسته جنبش فتح و رزمجویانش، نیروهای عاصفه و دیگر فداییان آزاده، از مجاهدان راه خدایند و پشتیبانی و کمک به آنان با تمام نیرو و امکان، واجب است»، در حکمی تاریخی، جواز پرداخت بخشی از وجوه شرعی (زکات و صدقات) را برای تسلیح و تجهیز مجاهدان فلسطینی صادر کردند. امام(ره) همچنین، در گفت‌وگویی که در زمان اقامت در فرانسه با روزنامه «النهار» لبنان داشتند، بیان کردند: «بنای ما این است که در کنار برادران فلسطینی خود باشیم و هر وقت قدرتی پیدا کردیم، همدوش و همرزم آن ها باشیم.»الهام‌بخش بودن شخصیت و شیوه عمل امام خمینی(ره) برای مبارزان فلسطینی از یک‌سو و حضور برخی از انقلابیون ایران در اردوگاه‌های فلسطینی واقع در لبنان و فلسطین، برای آموزش های چریکی، از سوی دیگر، به قرابت رویکرد مبارزان ضداسرائیلی و انقلابیون ضدشاه انجامید. میشل سالومون، تحلیلگر صهیونیست، در مقاله‌ای برای روزنامه «هاآرتص»، مورخ 23 آبان 1350 نوشت: «در 1967 و 1968، سازمان‌های فلسطینی از کمک توده مردم ایران برخوردار بودند ... موفقیت اصلی [جنبش] الفتح در ایران استفاده از گرایش مذهبی دانشجویان و طلاب مذهبی قم و مشهد است که هنوز هم تحت تأثیر آیت‌ا... خمینی هستند. این دانشجویان، گاهی تظاهرات پرسروصدایی برای جهاد علیه یهودی‌ها راه می‌اندازند. افراد ساواک مطمئن هستند که این تظاهرات ضداسرائیلی، عملاً علیه شاه به‌عمل می‌آید.»
فرجام سخن
مجموعه گفتار و مواضع سازش‌ناپذیر امام خمینی(ره) در دوران مبارزه، درباره رژیم صهیونیستی، باعث شد طلیعه پیروزی انقلاب به مفهوم غروب اقبال و منافع این رژیم در ایران باشد. این نکته زمانی پررنگ‌تر می‌شود که بدانیم، بن‌مایه افشاگری علیه سیاست‌های رژیم صهیونیستی، به آموزه‌ای ثابت و مداوم در روند مبارزات امام خمینی(ره) و به تبع آن ملت ایران بدل شد. همچنین ارتباط میان انقلابیون ایرانی و مبارزان فلسطینی و الهام‌بخش بودن امام خمینی(ره)، به عنوان رهبری توانمند، و از سوی دیگر تامین منافع اقتصادی و نظامی رژیم صهیونیستی در سایه رژیم پهلوی، پیروزی انقلاب را به کابوس سران رژیم صهیونیستی تبدیل کرد. همین مسئله، باعث نگرانی و هراس صهیونیست‌ها از بازگشت پیروزمندانه امام خمینی(ره) به میهن بود.