سرپل بیم و امید

زیاد خوانده و شنیده بودم که در کار مدیریت بحران زمین‌لرزه‌ای که نزدیک به سه ماه پیش سرپل ذهاب و اطراف آن را تکان داد، ایرادات و اشکالاتی وارد است که کار امدادرسانی را با اخلال و اشکال مواجه می‌کند. توفیق رفیق نشد تا خود از نزدیک شاهد وضعیت موجود باشم تا اینکه هفته پیش چنین توفیقی نصیب شد. قصد این بود که مردم صبور و نجیب آن خطه را زیارت کنم و ضمن تحویل تعدادی کانکس به آنها، شاهد عینی آنچه در آنجا می‌گذرد، باشم تا اگر بنای راستی‌آزمایی و قضاوت باشد، با نگاهی میدانی چنین کنم. طرفه آنکه درمجموع انتقادات و ایرادات را وارد دیدم؛ چراکه کمبود کانکس همچنان مشهود است. طبق برآورد به‌عمل‌آمده، حدود چهار هزار خانواده هنوز زیر چادر زندگی می‌کنند که بعد از گذشت نزدیک به سه ماه از زمان وقوع زلزله پذیرفتنی نیست. در محلات سرپل ذهاب و سایر مناطق زلزله‌زده حمام به‌قدر کافی وجود ندارد. حمام، اولویت نخست بسیاری از مردم است تا حتی کانکس؛ چراکه در غیاب آن، احتمال ابتلا به بیماری‌های پوستی و واگیردار به‌شدت افزایش می‌یابد. وضعیت بهداشت محیط مناطق زلزله‌زده نیز نامناسب است. شست‌وشوی غیربهداشتی لباس‌ها و سایر وسایل در محلات مختلف این مناطق موجب جاری‌شدن فاضلاب شده و صحنه‌های را به وجود آورده که زیبنده محیط‌ زیست نیست. بیماری‌های جسمی و بی‌کاری، بسیاری از هم‌وطنان زلزله‌زده سرپلی را در معرض آسیب‌های روانی قرار داده است. ادامه این وضعیت موجب مشکلات مضاعفی می‌شود که مقابله با آن بیش از پیش سخت خواهد شد. 
با وجود مراتب نگران‌کننده پیش‌گفته که از کمبودها و کاستی‌ها و مصادیقی از سوءمدیریت و توزیع نامناسب امکانات و حتی بی‌عملی‌ها و بدعهدی‌ها حکایت می‌کند، چیزی که امیدوار‌کننده و درس‌آموز است صبر و شکیبایی مردم است که به گمانم از نجابت ذاتی آنها نشئت می‌گیرد. این مردم صبور و حلیم به دلیل قرارگرفتن در منطقه‌ای مرزنشین که از جنگ هشت‌ساله هم آسیب فراوانی دیده، مانند فولاد آبدیده شده‌اند. آنها توقع زیادی ندارند و خود را تا سرحد امکان با شرایط نامناسب موجود تطبیق داده‌اند، طوری‌که به‌عنوان‌مثال، با وجود کاستی‌های زیاد بهداشتی، خیلی تمیز و نظیف ظاهر می‌شوند. 
خلاصه کلام؛ آنچه تاکنون گذشته و مصداق فعل ماضی شده است را باید از آن گذشت و آنچه که در پیش است را باید غنیمت داشت و برایش طرحی نو درانداخت. عجالتا آنکه دمای هوا در منطقه سرپل ذهاب معمولا از اردیبهشت‌ماه رو به افزایش می‌گذارد و در تابستان به حدود 50 درجه سانتی‌گراد می‌رسد. در این دما زندگی در کانکس هم طاقت‌فرسا می‌شود، مگر آنکه به امکانات سرمایشی مجهز شوند. با توجه به وضعیت موجود و آهنگ آرام کمک‌رسانی و اسکان موقت زلزله‌زدگان، بیم آن می‌رود که تحویل باقی‌مانده کانکس‌ها و تجهیز آنها به وسایل سرمایشی وقتی جامه عمل بپوشد که گرمازدگی و مشکلات دیگر به سراغ عزیزانمان بیاید و خدای‌ناکرده موجب جان‌باختن آحادی از آنها، به‌ویژه کودکان و سالمندان شود. راقم این سطور ضمن ارج‌نهادن به زحمات و خدمات مسئولان ذی‌ربط محلی و کشوری با وجود ضعف‌ها و کاستی‌های مندرج در این نوشتار گزارش‌گونه، امیدوار است ایشان اهتمام و تلاش بیشتری در جهت کاستن از درد جانکاه مردم مظلوم این منطقه مرزنشین به خرج دهند تا این عزیزان ضمن برخوردارشدن از مسکن موقت مناسب و امکانات خدماتی و رفاهی لازم، شاهد ساخته‌شدن مسکن دائمی خود در حداقل زمان ممکن و استقرار در آن باشند.