روزنامه اعتماد
1396/11/26
نگاهي فراسوي مسائل اقتصادي
«فرهاد حسنزاده» سالهاست در حوزه كودك و نوجوان مينويسد. حال چه به عنوان نويسنده كتاب و چه به عنوا ن روزنامهنگار. او سالها براي كودكان و نوجوانان نوشت. پرونده كاري او نشان ميدهد كه تاكنون بيش از ۸۰ اثر چاپ شده دارد و البته بيشمار گزارش، نقد و طنز براي كودكان و نوجوانان در مطبوعات. او براي سال 2018 از سوي شوراي كتاب كودك براي نامزدي جايزه هانس كريستين آندرسن و جايزه آستريد ليندگرن انتخاب شده است. حال اين روزنامهنگار كهنهكار حوزه كودك و نوجوان از شرايط اين روزهاي مطبوعات اين قشر سني ميگويد. قشري كه ناديده و فراموش شدهاند و چراغ مطبوعات كودك صرفا به همت وعلاقه تعدادي محدود روشن است.فضاي كودك و نوجوان را چگونه ارزيابي ميكنيد؟ به عبارت ديگر ما ميتوانيم مدعي باشيم در حال حاضر كه مطبوعات كودك و نوجوان داريم؟
اگر بخواهيم به شكل حرفهاي و جدي به مطبوعات نگاه كنيم بايد بگويم كه منهاي نشريه دوچرخه، نشريه ديگري به اسم مطبوعات كودك و نوجوان نداريم. آن چيزي كه به اسم مطبوعات وجود دارند و به مخاطب خاص ارايه ميشود، عمدتا جُنگ هستند. جُنگهاي ادبي، شعر، داستان، جدول، معما البته گاهي ممكن است كه گزارشهايي باشند كه اين گزارشها يا تازه و بهروز نيستند يا عمدتا يك مطلب خواندني مناسب براي كودكان و نوجوانان است.
اگر هفتهنامه «دوچرخه» را به عنوانمثال خوب در نظر بگيريم، ميبينيم كه اين نشريه هم داستان، هم معما و هم كاردستي دارد. در حقيقت ميخواهم بدانم كه مرز ميان نشريه اين قشر سني با جنگي كه به آن اشاره كرديد در كجاست؟
عمدتا در خبرهاي مرتبط با فضاي زندگي و زيستي كودكان و نوجوانان است. خبرهايي كه نگاه رو به آينده دارد كه فلان برنامه اجرا خواهد شد يا خبرهايي كه مرتبط به اتفاقات گذشته است. يا مطالبي كه جنبه گزارشي دارد و ميتواند جنبه تقويمي و مناسبتي هم داشته باشند؛ مثلا جشنواره فيلم كودك و نوجوان يا جشنواره كتاب است. يا اتفاقات روز و حتي اتفاقات ناگوار مثل زلزله است كه با زبان و قلم نوجوان گزارشهاي تهيهشده و كودكان ميتوانند آن را بخوانند.
چندي پيش با دوستي كه در نشريات كودكان كار ميكند صحبت ميكردم، معتقد بود كه كودكان ديگر نشريه نميخوانند بهعبارتديگر نيازي به نشريه ندارند.
اتفاقا معتقدم كودكان و نوجوانان بيشتر به نشريات مختص خودشان نياز دارند. بزرگترها ميتوانند اين كمبود را از طريق فضاي مجازي و دسترسي به فضاي مجازي كه دارند جبران كنند؛ اما قشر سني كودك امكان دسترسي به فضاي مجازي را ندارند.
در حال حاضر كه همه به فضاي مجازي دسترسي دارند.
ممكن است عدهاي خاص كه نيمه مرفه هستند به اين فضا، موبايل، تبلت دسترسي داشته باشند. دسترسي به فضاي مجازي در فضاي شهري مصداق دارد. اما در شهرستانها دسترسي به فضاي مجازي سختتر است. به همين دليل نياز بچهها به خواندني و مجله بيشتر از بزرگسالان است.
در سالهاي نه چندان دور، مجله «كيهان بچهها» بهشدت ميان خانوادهها و كودكان رواج داشت؛ اما اين موفقيت و اين استقبال هرگز تكرار نشد.
درگذشته رسانهها محدود بود و با مجله «كيهان بچهها» دسترسي ما را با خواندن آسان و نياز به مطالعه را برطرف ميكرد. اين همان كاركرد رسانه است كه فارغ از نگاه سياسي و سليقههاي مديريتي بهخوبي انجام ميشد. اين كاركرد در سالهاي بعد در «دوچرخه» و «سروش نوجوان» هم تكرار شد. در دورهاي يك عده با همدلي همديگر فضايي را ايجاد كردند و مطالبي را توليد كردند كه براي مخاطبان خاص خودشان جذاب بود تا ديگران را هم به اين سمت بكشند. اين نشريات فراتر از عملكرد يك نشريه عمل ميكردند؛ مثلا نمايشگاه كتاب راه ميانداختند. يادم ميآيد مجلات «سروش نوجوان» و «سلام بچهها» از اين ابتكارات عمل زياد داشتند.
شرايط الان با آن دوره قابلمقايسه نيست به دليل تعدد رسانههاي مختلف. آيا فكر ميكنيد كه ميشود در اين شرايط رسانه جذاب براي اين قشر سني توليد كرد؟
بله. بايد بشود. نميگويم در حال حاضر شرايط به اينگونه هست، اما به دليل نياز بيشتر كودكان و نوجوانان به خواندن نشريات بايد از اين فضاها به وجود بيايد. خصوصا اينكه يكي از خصلتهاي مطبوعات كودكان و نوجوانان علاقهمندي و آمادهسازي كودكان براي خواندن كتاب است چراكه تنوع مطالب، جنبه سرگرميكنندگي مطبوعات باعث ميشود كه كودكان به خواندن علاقهمند بشوند و به خواندن كتاب روي بياورند.
اين روزها شرايط مطبوعات كودكان و نوجوانان چندان خوب نيست. دلايل متعددي دارد؛ ازجمله اينكه كساني كه براي اين قشر مينويسند متخصص و آگاه به اين رشته نيستند.
بله. در دانشگاهها و جاهايي كه تخصصي مطبوعات تدريس ميكنند، به شكل تخصصي رشته يا گرايش مطبوعات كودك و نوجوان نداريم كه اساتيد اين رشته بخواهند آن را آموزش بدهند. بهعبارتديگر آنچه كه الان ما در مطبوعات داريم بيشتر تجربي است. اگر جاهايي موفق بودند از بازخورد مخاطبانشان نكاتي را گرفتهاند و اين روند را تقويت و ادامه دادهاند. در حال حاضر اگر مطبوعاتي در اين حوزه فعال است بيشتر مطبوعاتي هستند كه بر پايه نهادهاي دولتي بناشدهاند و نيازي ندارند كه به عناصر جذابيت براي مخاطب و به نياز مخاطب فكر كنند. به عنوانمثال مجلات «رشد» كه حدود 30 تا منتشر ميشود با بودجه آموزشوپرورش تامين ميشود. البته اين نشريات در مدارس فروخته ميشود و هزينه خودشان را درميآورند. از سوي ديگر تيراژ بالايي دارند ولي شكلي كه كار ميكنند حرفهاي نيست و با استانداردهاي مطبوعات هماهنگي ندارند. فقط روي كيفيت اشعار و داستان كار ميكنند. شايد اين امر به اين دليل است كه اين افراد كارشان مطبوعات و رسانه نيست.
شايد هم مطبوعات كودك و نوجوان را جدي نميگيرند. گويي كار براي بزرگسالان در مطبوعات بهتر ديده ميشود.
ممكن است اين نگاه هم باشد. گاهي ديده ميشود كساني در اين حوزه مينويسند كه حرفهاي اين كار نيستند؛ حتي در مطبوعات بزرگسال هم نتوانستند وارد يا موفق شوند به همين دليل به مطبوعات كودكان و نوجوانان ميآيند و كارشان را با كودك و نوجوان شروع ميكنند.
بهعبارتديگر مطبوعات كودك و نوجوان پلي براي ورود به دنياي جدي مطبوعات محسوب ميشود؟
حركت معكوس است. معمولا افراد توانايي توليد مطلب خوب و رقابت ندارد، اما كارشان را نوشتن براي كودك و نوجوان شروع ميكند.
هرچه كار تخصصيتر ميشود، كار سختتر ميشود، به همين دليل كار براي كودك و نوجوان سختتر است.
البته كار خوب كردن سختتر است. كار بيكيفيت كردن ساده و آسان است. اين اتفاق در ادبيات كودك و نوجوان هم ميافتد. طرف ميبيند كه يك قصه را براي كودكش خوب تعريف ميكند و به نظرش ميآيد كه ميتواند بنويسد و به او احساس نويسنده بودن دست ميدهد و سپس كتاب را چاپ ميكند و به همين سادگي نويسندگي ميشود.
نكتهاي در نشريات كودك و نوجوان به چشم ميخورد اين است كه گويي اين رسانهها نميتوانند مستقل باشند. حتي نشريه «دوچرخه» وابسته به روزنامه همشهري است. گويي مساله سرمايه و برگشت سرمايه از مشكلات اصلي نشريات اين رده سني است.
يكي از آفتهاي مطبوعات كودك و نوجوان اين است كه ما نميتوانيم نشريه خصوصي مستقل به دليل دنياي رقابت و فروش داشته باشيم. نهادهايي كه وارد توليد و انتشار نشريات كودك و نوجوان ميشوند ميخواهند بابت هزينههاي كه كردهاند منفعتهايي ببرند. ممكن است اين منفعت صرفا معنوي باشد و بخواهند خطوط فكري خودشان را در مطالب بگنجاند و اين مطالب را به بچهها منتقل كند. شايد همين موضوع يكي از دلايل عدم جذابيت اينگونه نشريات باشد. چرا كه مطالب موردنياز و موردعلاقه بچهها نيست به همين دليل هم خوانده نميشود و نشريات بازگشت ميخورد. البته فكر ميكنم كه چند سالي هست كه نشريات خصوصي كودك و نوجوان راه افتاده است. «قلك»، «نبات» براي كودك با سرمايه خصوصي توليد ميشود و هزينههاي را از طريق آگهي و قيمت گران تهيه ميكنند.
تهيه نشريه كودك و نوجوان گرانقيمت براي خانواده سخت است.
خانوادههاي كه شرايط مالي خوبي دارند ميتوانند اين نشريات را تهيه كنند.
در صحبتهاي تان به اين اشاره كرديم كه خانوادههايي كه درآمد خوبي دارند بچههايشان موبايل و تبلت دارند و درگير فضاي مجازي شدند، صحبت از كودكان و نوجواناني شد كه در شهرستانها هستند و دسترس به اينترنت ندارند و شايد هم شرايط مالي خوبي نداشته باشند.
اين عدم تعادل وجود دارد. كساني كه شرايط مالي خوبي دارند دسترسي به فضاي مجازي هم دارند.
با توجه به اين شرايطي كه در موردش حرف زديم، نگراني شما در مورد مطبوعات كودك و نوجوان شامل چه مواردي ميشود؟
نگاه اقتصادي مديران ما به نشريات كودك و نوجوان يكي از معضلات نشريات كودك و نوجوان است؛ چرا كه آنها براي توليد و انتشار اين مجلات به دنبال توجيه اقتصادي ميگردند. آنها فكر ميكنند اگر نشريهاي براي كودكان و نوجوانان توليد ميكنند حتي بهصورت زمينه در بطن يك روزنامه چقدر سودآور است.
زماني انتشار «دوچرخه» سودآور بود، يادم هست كه فروش روزهاي پنجشنبه كه همزمان با چاپ «دوچرخه» بود فروش روزنامه همشهري بيشتر ميشد.
بله، ولي در حال حاضر با تغييرات جديد در همشهري نگاه به ضمايم روزنامه تغيير كرد. برخي از ضمايم حذف شدند و هنوز تغييرات ادامه دارد. دوچرخه هم در معرض اين تغييرات بوده و شايد هم هنوز هم باشد؛ نميدانم. يعني از ما خواستند كه ما برنامهاي براي دوچرخه بنويسيم، توجيه كنيم و توضيح بدهيم كه چه كارهايي قرار است انجام بدهيم. بهعبارتديگر با تغيير هر مدير تن و بدن ما ميلرزيد كه آيا دوچرخه را ميخواهند يا خير. اين روند خيلي بد است.
دليل اين نگاه صرفا اقتصادي است؟
بله، به دليل نگاه اقتصادي است كه به نشريه نوجوان دارند كه آيا اين نشريه سوددهي دارد يا خير؟ درحالي كه نشريه دوچرخه براي موسسه همشهري بايد حكم اشانتيون را داشته باشد و هديهاي براي نوجوانان باشد تا بچهها با خواندن آن گرايش به خواندن و مطالعه كتاب پيدا كنند، تا با خواندن مجله آنها علاقهمند به ادبيات، فرهنگ بشوند؛ يعني با انتشار يك مجله براي كودك و نوجوان بايد به فراي مسائل اقتصادي به آن نگاه كرد.
سایر اخبار این روزنامه
گشت دلار
وضعيت ويژه در بازار ارز
ظرفيتهاي رفراندوم در حوزه معيشت مردم
مهمان دوست كُهن
كميته چهارنفره دولت براي پيگيري حوادث بازداشتگاهها
گفتوگو با محمد قائد درباره كتاب «آدم ما در قاهره» / روزگار عبث و تنهايي عرفانچي دلتنگ امريكا در كرانه نيل
از شیربرنج تا آزادی!
نگاهي فراسوي مسائل اقتصادي
سفر به چشمه حيوان
خط جاري لحظهها
از نجابت اين اقليم
نگراني تشكلهاي محيط زيستي
اثر معكوس برخورد فيزيكي
تامين حقابهها؛ اولويت اول
نياز به قدم سريعتر وزير
رسانهها و گفتوگو ي ملي