بی‌سرانجامی سرمایه‌های اجتماعی

سجاد وجدانیان- یکی از مباحث کاربردی علم اقتصاد، سرمایه است. سرمایه به‌طور کلی بر دو نوع است؛ مادی و معنوی. هر دو نوع سرمایه ارزش اقتصادی دارند ولی در نحوه استفاده با هم تفاوت دارند. سرمایه‌های مادی به‌طور مستقیم و سرمایه‌های معنوی به‌طور غیرمستقیم در رشد اقتصادی تاثیر دارند. امروزه کشورهای توسعه‌یافته متکی بر سرمایه‌های معنوی خود مثل نیروی انسانی بهره‌ور هستند در حالی که کشورهای در حال توسعه و توسعه‌نیافته وابسته به سرمایه‌های مادی خود هستند. مثلا نفت به عنوان مهم‌ترین عامل حیات اقتصادی در کشورهای نفتخیز و عموما تک‌محصولی، سرمایه‌ای مادی است. کشورها برای رسیدن به توسعه به مفهوم واقعی نیاز به تمرکز بر سرمایه‌های معنوی خود دارند. یک قسمت از سرمایه‌های معنوی، سرمایه اجتماعی است. سرمایه اجتماعی منبع و ثروتی است که از گروه‌های اجتماعی به وجود می‌آید و بر تعاملات اجتماعی تاثیرگذار است. در صورت به‌کارگیری مناسب می‌توانند برای حل مشکلات استفاده شوند و به دلیل ماهیت سرمایه‌ای بودن‌شان می‌توانند منجر به رشد شتابان اقتصادی نیز شوند. سرمایه‌های اجتماعی بر ارزش‌های اجتماعی تاثیرگذارند و در قالب‌های متفاوتی چون مشارکت‌های مردمی و گروه‌های خودیاری خود را نشان می‌دهند. ورزشکاران، بازیگران، کارگردان‌ها، اساتید دانشگاه یا حتی چهره‌های سیاسی که در عرصه‌های ملی و بین‌المللی به موفقیت می‌رسند و محبوبیتی پیدا می‌کنند، نمونه‌هایی از سرمایه‌های اجتماعی هستند. علی دایی، ترانه علیدوستی و اصغر فرهادی مثال‌هایی از سرمایه‌های اجتماعی هستند. در حالی که این سرمایه‌ها می‌توانند کمک‌یارهای اجتماعی مناسبی برای حل مشکلات اجتماعی و اقتصادی باشند نه‌تنها از این توان ارزش‌آفرینی اینها استفاده نمی‌شود بلکه بعضا موانعی هم پیش روی این سرمایه‌ها به وجود آورده می‌شود. مثلا به تازگی حساب مربوط به کمک‌های مردمی علی دایی مسدود شده است دقیقا برخلاف آنچه باید اتفاق می‌افتاد. همچنین باید متوجه بود که این سرمایه‌ها به همان اندازه که توان حل مشکل دارند، قادر به ایجاد مشکل هم هستند. مثلا این افرادی که امروز سران فتنه نامیده می‌شوند روزی روزگاری از چهره‌های پرطرفدار مردمی و از سرمایه‌های اجتماعی بوده‌اند. به دلیل اینکه اینها قبل از اینکه سران فتنه نامیده شوند، تبدیل به سرمایه اجتماعی شده‌اند، مساله حصر آنها همواره مورد بحث است. در همین خصوص به تازگی علی مطهری عنوان کرده که اگر تا پایان سال حصر رفع نشود، اعتراض می‌کنیم. این نمونه پیگیری‌ها به دلیل افراد حصر شده نیست بلکه به دلیل ماهیت سرمایه‌ای آنهاست. سرمایه‌های اجتماعی حتی اگر در جهت منفی حرکت کنند، باز هم قابل استفاده‌اند. مثلا سیدامامی به عنوان عضو هیات علمی دانشگاه امام صادق یک سرمایه اجتماعی بود که بنا بر اظهارات دادستان کل کشور در حال جاسوسی بوده است. حتی افسر اطلاعاتی آمریکا هم در سفر به ایران در منزل او استقرار می‌یافته است. آیا بهتر نبود با وجود این همه مدارک که سیدامامی را وادار به خودکشی کرد، او به اتفاق افسر اطلاعاتی آمریکا یکجا دستگیر می‌شدند؟ آیا در شرایطی که ترامپ همه قدرتش را به کار گرفته تا برجام را تغییر دهد، وجود یک افسر اطلاعاتی بازداشت‌شده مفید نبود؟ نتیجه اینکه امروز که دولت به شدت درگیر چالش‌های اقتصادی است، می‌تواند با استفاده از سرمایه‌های اجتماعی جلوی بحران‌های اجتماعی را بگیرد.
s.vojdanian@chmail.ir