در گفت‌و‌گوی همدلی با دو اقتصاددان درباره دستاوردهای اقتصادی برجام مطرح شد ایران بهشت پر ریسک سرمایه‌گذاری خارجی است

همدلی| رضا نحوی: پس از گذشت یکسال و اندی از اجرایی شدن برنامه جامع اقدام مشترک بحث ها برای بررسی موفقیت و یا عدم موفقیت دولت درباره دستاوردهای اقتصادی برجام بالا گرفته است.
به زعم کارشناسان، ایران بعد از آن که ثباتی 15ساله را بعد از انقلاب و دوران جنگ تجربه کرد، با وقوع تحریم های کمرشکن و سوءمدیریت داخلی وارد بحرانی 10 ساله شد که البته باوقوع برجام، این روند بحران‌زا تا حدودی متوقف شد. با این همه دستاوردهای اقتصادی برجام آن گونه که کارشناسان و مردم انتظارش را داشتند تا کنون ملموس نبوده است.
یکی از این انتظارات که در بودجه 96 هم حساب ویژه ای روی آن باز شده بود جذب سرمایه گذاری خارجی در فضای پسابرجامی است.
بازار ایران همیشه از تناقضی اساسی رنج برده است. از یک سو این بازار پتانسیل و جذابیت های بالایی برای سرمایه گذاران خارجی دارد و از سویی به خاطر داشتن معضلات برون زا و درون زا ریسک پذیری بالایی برای جذب سرمایه دارد. به‌خاطراین ویژگی های متناقض، شرکت هاى خارجى تنها حضورشان در ایران محدود مانده به سرمایه گذاری کوتاه مدت و نه بلند مدت. این نوع تعاملات هم آن گونه که باید کمکی به پایداری و بهبود شرایط اقتصادی، بیکاری و فساد اقتصادی در ایران نخواهد کرد.


در همین رابطه با دو اقتصاددان آقایان قاسم انصاری رنانی و محمود فراهانی به گفت و گو نشستیم که مشروح آن در ادامه از نظر شما می‌گذرد:
آقای انصاری رنانی مردم درباره دستاوردهای اقتصادی برجام بر دو راهی نظر موافقان و مخالفان این رخداد بزرگ قرار گرفته اند، اینکه آیا برجام دستاوردهایی در حوزه اقتصاد داشته یا نه. تحلیل شما در این باره چیست؟
قاسم انصاری رنانی: اینکه انتظار داشته باشیم برجام همه مشکلات را حل کند انتظاری بیهوده است. کاری که به لطف برجام برای ما ایرانی ها اتفاق افتاد این است ما را به ریل مراوده با دنیا برگرداند. این که برجام بتواند مصائب اقتصادی یا مشکلات اجتماعی را رفع کند یا از عدم شناخت ناشی می شود یا سخنی در راستای برآورده ساختن منافع حزبی است.
کاری که برجام کرد این بود که اتحاد خصومت‌آمیز بخشی از دنیا را درهم ریخت و به آنها فهماند که ما به دنبال مقابله با جهان نیستیم. به زعم من اگر انتظارات واقعی را بشناسیم خواهیم فهمید که برجام رسالتش را انجام داده و به ما این فرصت را داده تا با همدلی همت ها و افکار خود را معطوف کنیم به حل معضلات. اگر با این دید به برجام بنگریم خواهیم دید که حمله همه جانبه سیاسی و اقتصادی که آمریکا و متحدینش تدارک دیده بودند، متوقف شده است. محاصره اقتصادی شکست، فضای سیاسی علیه ایران بسیار بسیار ملایم شد و فرجه‌ای به ما داده شد تا با دنیا مراوده داشته باشیم تا از این طریق پول‌های بلوکه شده را آزاد کنیم. تا بتوانیم از قوانین و مراودات بانکی برای نقل و انتقال پول‌های‌مان استفاده کنیم، تا بتوانیم هواپیما و قطعات یدکی آن را خریداری کنیم و کشتی‌هایمان بتوانند آزادانه در آب های آزاد حرکت کنند. همچنین این امکان حاصل شد تا از بیمه جهانی استفاده کنیم، اگر این گونه به برجام بنگریم خواهیم دید که برجام به ما کمک کرده تا به ریل طبیعی قبلی برگردیم. خلاصه کلام برجام مانع اجرای سیاست زمین سوخته توسط امریکا شد.
عدم مراودات بانک‌های جهانی با ایران هسته اساسی انتقادات علیه دولت و برجام بوده است. به تازگی هم گاردین در گزارشی آورده است که بانک‌های بین الملل هیچ تمایلی برای مراوده با ایران و حتی مراوده با شرکت هایی که با ایران همکاری می‌کنند ندارند، این امر باعث شده که به لحاظ جذب سرمایه گذاری خارجی آن گونه که تصور می‌کردیم بعد از برجام اتفاق می‌افتد صورت نپذیرد. آیا آمریکا می خواهد از این طریق برجام را تضعیف کند تا اهرم تحریم های اقتصادی علیه ایران را همچنان در دست داشته باشد؟
ببینید اقتصاد جهانی بنای اصلی‌اش را از بعد از جنگ جهانی بر بازار آزاد بنا نهاده است و در این راه اصول خاص خودش را دارد. از این روسرمایه‌گذار خارجی جایی را برای سرمایه‌گذاری انتخاب می‌کند که اولا ثبات و امنیت اعم از سیاسی و اقتصادی وجود داشته باشد و ثانیا سرمایه‌اش تضمین شده باشد. من فکر می‌کنم بعد از همه آن چالش‌های سیاسی و اقتصادی خیلی زود است که دنیا ما را با آغوشی باز پذیرا باشد. هر روزه در بسیاری از رسانه‌ها اخباری می‌بینیم که برجام اتفاق افتاده ولی بعد از گذشت یک سال و اندی هنوز هیچ اتفاقی نیفتاده است یا چرا بانک های جهانی نمی خواهند با بانک های ما مراوده داشته باشند مگر برجام اتفاق نیفتاده است و... خوب این سخنان سخنانی بر پایه احساسات و نوعی هیجان‌زدگی است. در حالی که اگر می‌خواهیم از امکانات پسابرجامی به نحو احسنت استفاده کنیم، باید در عرصه‌های سیاست بین الملل و اقتصاد واقع نگر باشیم و واقع بینانه عمل کنیم.
اولین اصل واقع‌گرایی هم این است که بپذیریم برای بازگشت به بازارهای جهانی و مراوده با جهان نیاز به گذر زمان داریم. برجام در واقع سنگ بنای اعتماد اولیه بود. ما توانستینم هواپیما بخریم، درست است که آنها سود می کنند اما همین که آنها به ما هواپیما می‌فروشند و ما آنها را می خریم یعنی اینکه شرایط مبادله برای ما فراهم شده است. خرید هواپیما برای ما چیزی بیشتر از خرید هواپیما است یعنی اینکه راه و شرایط مبادله باز شده است، یعنی اینکه ایران دارد به بازارهای جهانی وصل می‌شود. با این همه بخشی از جامعه جهانی در این راه با اتخاذ تدابیری احتیاط‌آمیز در رابطه با ایران عمل می کند. ما هم باید عقلانی عمل کنیم به زعم بنده، یکی از اولویت‌های ما باید این باشد که اقتصاد را از چنبره رویکردهای ایدئولوژیک آزاد کنیم و این می تواند اولین قدم حیاتی باشد. البته تا آنجایی که ارزش‌های ما زیر سوال نرود باید زمینه های مبادله را آماده کنیم.
علی رغم اینکه جذب سرمایه گذاری خارجی به خوبی انجام نشده است سهم بخش خصوصی از جذب ناچیز سرمایه کمتر از 20 درصد اعلام شده است، می‌خواهم بپرسم کدام نهادها بیشترین سود را از جذب سرمایه‌های خارجی و برجام برده‌اند؟
بگذارید کمی راحت تر حرف بزنیم. اساسا ما چیزی به نام بخش خصوصی قدرتمند که جذب سرمایه کنند، نداریم . بخش خصوصی ما نحیف است و وظیفه دولت این است که بستر رشد بخش خصوصی را فراهم کند. واقعیت این است که بخش خصوصی ما توان رقابت با بخش‌های دیگر را برای جذب سرمایه‌گذاری خارجی ندارد. از سویی نهادهایی هستند که در همه این سال ها با رفتارهایی تهاجمی، بخش بزرگی از بدنه اقتصاد را صاحب شده‌اند، نهادهایی که از هرگونه نظارت و پاسخگویی سر باز می‌زنند و تقویت کننده انحصار در اقتصاد هستند. این هم بخش دیگری از معضل است. این که دیگر به برجام، به غرب و آمریکا باز نمی‌گردد این معضلی است درونی و اگر می بینیم که بخشی از دستاوردهای اقتصادی برجام زایل می‌شود به خاطر این مصائب درون زای اقتصاد ایران است. در رابطه با سوالتان باید بگویم نهادهای شبه دولتی بیشترین سود را از سرمایه گذاری ها برده‌اند.
آقای فراهانی به نظر شما اگر برجام اتفاق نمی‌افتاد، چه آینده‌ای پیش روی ما بود؟
محمود فراهانی: من اساسا با طرح چنین سوالاتی مشکل دارم. برخی برای اینکه از این دستاورد سیاست خارجی در مقابل منتقدان دفاع کرده باشند این گونه استدلال می کنند که اگر برجام اتفاق نمی افتاد چه فاجعه ای رخ می داد. من می خواهم بگویم که این برهان دارای اشکالات اساسی است.
می خواهم بگویم که این گونه طرح مسئله کردن اساسا غیر علمی و بر اساس حدسیات و گمانه‌زنی است چرا که برجام اتفاق افتاد. بی تردید برجام دستاورد بزرگی برای ما در فرایند توسعه بود هم در عرصه سیاست بین‌الملل که توانست منجر به گسترش روابط شود و هم در سطح بلوغ سیاسی داخلی که کمک کننده به ارتقای دیالوگ‌های حزب‌های مختلف شد. با این همه آیا شطرنج سیاست جهانی این گونه است که با یک امضاء همه مشکلات از سر راه برداشته می‌شود؟ تجربه به ما آموخته که نه، چنین نیست. در مناسبات بین‌لمللی مخالفان داخلی وخارجی برجام تلاش کردند تا برجام اتفاق نیفتد و اگر هم به وقوع پیوست دستاوردهایش به حداقل برسد.به همین خاطر می بینیم که دستاوردهای برجام در حوزه اقتصاد و نه سیاست خارجی حداقلی ماند. در سیاست خارجی دستاوردهای برجام خیلی خوب بود و آقای ظریف نقش خودش را به درستی ایفا کرد و من معتقدم نفس آمدن ترامپ هم در این رابطه کمک‌کننده بود.
با این حال شما اعتقاد دارید در حوزه اقتصاد نتوانستیم به خوبی سیاست خارجی از ظرفیت های برجام استفاده کنیم چرا؟
بعد از برجام در سطح دولت‌ها گفت و گوهای زیادی انجام شده و بخشی از قراردادها جذاب هم هست مثل قرارداد با بوئینگ و ایرباس که دستاورد کمی نیست، با این حال، آن حلقه ای که منجر به گردش اقتصاد و رونق اقتصادی شود هنوز هم مفقوده است.
همه ما انتظار داشتیم که با وقوع برجام سرمایه های خارجی به ایران سرازیر شود. حتی آن اوایل اروپایی‌ها رقابتی تنگاتنگ را برای کسب بازارهای ایرانی تدارک دیده بودند این امر منجر شد به اینکه در بستن بودجه 96 بر روی جذب سرمایه خارجی تاکید ویژه‌ای شود. با این همه هنوز اتفاق خاصی نیفتاده است چرا؟
در حال حاضر شرکت‌های بزرگ جهانی همه ریسک‌ها را محاسبه و نمره گذاری می‌کنند. در چنین شرایطی شرکت‌ها، نهادها و کلیت اقتصاد ایران هنوز در اول راه برای شفاف سازی مالی است. از این رو وضعیت پولشویی و شفافیت آن عددی را نشان نمی دهد که آنها را برای سرمایه‌گذاری در ایران متقاعد کند. آنها می‌دانند که اقتصاد ایران چه ظرفیت هایی دارد. ایران یک بهشت بکر و دست نخورده برای جهانی که اقتصادش در مرز بحران است محسوب می شود و این همه را می توان در گزارش‌ها و سخنان بسیاری از مقامات غربی دید.
ولی از سوی دیگر این ریسک ها آن قدر بالا است که طرف مقابل نمی‌تواند اعتماد کند. به خاطر همین هم هست که بسیاری به ایران آمدند مذکراتشان را انجام دادند ولی اقدامی انجام نداده و دست نگه داشته اند تا اطمینان حاصل کنند.
مهم ترین این ریسک‌ها کدام است؟
بسیاری از این ریسک ها برون‌زا است و نه درون ‌زا. دو تا ریسک خیلی مهم است. یکی ریسک‌های سیاسی است که نمودش را می‌توان در اقدامات و سخنان مخالفین داخلی دولت دید. این گروه در جاهایی از دولت قدرت بیشتری دارند. ریسک دوم فساد سیستماتیکی است که کلیت اقتصاد را تحت تاثیر قرار داده است و این دو ریسک نه در داخل اقتصاد که برون زاست. از این رو دولت نمی تواند عوامل برون زا را برای طرف خارجی تضمین کند. به همین خاطر می‌بینیم که بعد از برجام فقط سرمایه‌گذاری های کوتاه مدت انجام می شود تا در صورت دیدن کوچک ترین خطری، سرمایه گذار، سرمایه اش را خارج کند. این در حالی است که اقتصاد ما نیازمند سرمایه گذاری‌های بلند مدت و بنیادی است.با این همه نکته ای که در شرایط حال حاضر از اهمیت بالایی برخوردار است، انتخابات ریاست جمهوری سال آینده است. به نظر من بهترین حالت برای تداوم برجام و ادامه روند توسعه در گرو انتخاب مجدد دولت کنونی است.
‏reza64nahvi@gmail.com
سایر اخبار این روزنامه
واکنش سخنگوی شورای نگهبان به سوالی درباره حضور وزیر اطلاعات در جلسه رد صلاحیت هاشمی؛ گزارش همدلی درباره صنعت سرگرمی‌سازی بزرگسالان «شکرستان» یک جهان فانتزی ایرانی تحلیل فائزه هاشمی از تخریب‌ها شایعه و دروغ درباره هاشمی نتیجه نداد ولی‌الله شجاع‌پوریان آزمونی دیگر برای سنجش نهادمندی سیاسی انتخابات، غربی‌ها را وادار به مذاکره کرد دعوت انتخاباتی ظریف برای سال 96 انفجار مواد محترقه در اردبیل جان 7 نفر را گرفت؛ 8 نفر مجروح شدند به احترام شهدای پلاسکو، چهارشنبه‌سوری را خطرناک برگزار نکنید در گفت‌و‌گوی همدلی با دو اقتصاددان درباره دستاوردهای اقتصادی برجام مطرح شد ایران بهشت پر ریسک سرمایه‌گذاری خارجی است وابستگی امنیتی اعراب برگ برنده دونالد ترامپ بیداری هیولاهای نظامی - صنعتی آمریکا بهزاد نبوی روایت کرد ریشه حساسیت اصول‌گرایان به چریک پیر آن بانوی مشکین شیرازی حکایت همچنان باقی است دمکراسی کره جنوبی و مسئله فساد