روزنامه آرمان امروز
1396/12/15
دیروز «اضافه» نبودیم
آرمان: حتما شنیدهاید که میگویند، «حاشیه را رها کن و به متن بچسب»؛ کلمه حاشیه در ذهن بسیاری از ما به معنای موضوعی کم اهمیت یا حتی وقت گیر و اضافه، جلوهگر میشود. ترکیب حاشیه نشینی در شهرها هم ساختاری است به ظاهر اضافه و البته مملو از تبعیض، بیعدالتی، فقر و بزه. در زبان فارسی حاشیهنشینی تقریبا مترادف و جایگزین است با واژههایی چون آلونک، زاغهنشینی، ساخت و سازهای غیر استاندارد و غیرقانونی و محرومیت از تجهیزات و امکانات اولیه زندگی مانند آب، برق، فاضلاب و هر آنچه یک «زندگی» حداقلی را میسازد.آغاز ماجرای حاشیه نشینی در ایران
عناوین دیگر حاشیه نشینی در ادبیات شهری ایران کلمات زورآباد، حلبیآباد، حصیرآباد و گودنشین است. معمولترین تعریف از حاشیه نشینان، کسانی هستند که در قلمرو زندگی اجتماعی-اقتصادی شهرها بسر میبرند، لیکن در نظام اجتماعی آنها ادغام نشدهاند و از این رو، به عنوان شهروندان رسمی در جامعه پذیرفته نمیشوند یا لااقل خود، چنین احساسی دارند. این گسست از جامعه شهری، همراه با ویژگیهای زیست -حاشیهای همچون شکل وقوع مسکن، مهارتهای شغل و خصلت روابط اجتماعی، آنها را از شهروندان- متمایز میسازد. شروع این پدیده در کشور ما به دهه 40 و پس از اصلاحات ارضی بازمیگردد. در این زمان بسیاری از اراضی بزرگ کشاورزی به قطعات کوچکتر تبدیل شد و در اختیار کشاورزان قرار گرفت. عدهای که مایل به کار روی زمینهای کوچک نبودند؛ تصمیم به فروش زمینهای خود گرفتند. از این رو، با تصویب «نحوه انتقال اراضی به زارعان مشمول قوانین و مقررات اصلاحات ارضی» روند فروش زمینها افزایش یافت و هجوم روستاییان آغازی بر حاشیه نشینی شد. هم اکنون بر اساس آمار دولت قبل، در حدود 19 هزار روستا در کشور بین 3 تا 5 خانوار دارند. بر اساس آمار غیر رسمی و شاخصهای موجود در کشور، تعداد حاشیه نشینان در ایران، بیش از 12 میلیون نفر است که این تعداد، دائما در حال افزایش است. اکثر این افراد در حاشیههای شهرهای بزرگ مانند تهران، کرج، اصفهان، مشهد و... زندگی میکنند.
آمارهای موجود و عوامل پنهان
بر اساس آمار مرکز نظارت بر سکونتگاههای سازمان ملل متحد (UNCHS)-درسال 2003 - یک میلیارد از جمعیت بیش از 6 میلیاردی زمین، حاشیه نشین بودهاند. بر اساس پیشبینی همین مرکز، این عدد تا سال 2030 میلادی، دو برابر خواهد شد و در سال 2050 از جمعیت 9 میلیاردی زمین حدود 5/3 میلیارد نفر حاشیه نشین خواهند بود. بر اساس آمار دیگر، این جمعیت در قارههای آسیا، آفریقا و آمریکا که حاشیه نشینان بیشتری داشتهاند به ترتیب جمعیت حاشیه نشینان در سالهای 1990 و 2001 در جنوب آسیا 400 و 450 میلیون، در شرق آسیا 150 و 200 میلیون، در جنوب صحرای آفریقا 100 و 170 میلیون و در آمریکای لاتین و حوزه کارائیب 110 و 120 میلیون نفر بوده است. حاشیه نشینی با «کاهش استانداردهای زیستی مناطق روستایی» رابطه مستقیم دارد. پایین آمدن سطح دسترسیها و استانداردهای زیستی در مناطق روستایی، موجب مهاجرت روستاییان به حاشیه شهرها میشود. چندی پیش، رئیس جمهور در مناظرههای انتخاباتی خود «بیکاری و درآمد ناکافی» را از علل اصلی حاشیه نشینی برشمرده بود. از دلایل دیگر این پدیده، میتوان به «کمبود مسکن» و «گرانی غیر متعارف زمین» در شهرهای بزرگ، «رها شدن روستاها»، «برخی نگرشهای تمرکزگرا در دولت» به عنوان عامل افزایش امکانات در شهرهای بزرگ و گسترش شکاف طبقاتی را نام برد. همچنین رشد بالای جمعیت روستایی و «جاذبههای پرشمار شهری» باعث شده تا بسیاری روستاییان تلاش کنند خود را به مناطق شهری برسانند.
فقر فرهنگی
از مهمترین پیامدهای حاشیه نشینی «فرهنگ فقر و محرومیت نسبی» است. فرهنگ فقر نه به معنای نداشتن درآمد کافی، بلکه به معنای «انتقال سبکی از زندگی از نسلی به نسل بعد» است. خانههای خشتی و حلبی با پتوهایی که نقش در را برای ساکنانش بازی میکند، زنانی که با آبهای آلوده ظرف میشویند، کودکانی که در زمینهای گلی بازی میکنند و آمار بالای اعتیاد در مردان و بسیاری مسائل دیگر، بیش از آنکه نشان از زرق و برق و رفاه زندگی مدرن شهری داشته باشد، نشانگر «رشد توامان فقر و فقر فرهنگی» در اطراف شهرهای بزرگ است. از دیگر پیامدهای حاشیه نشینی، میتوان به افزایش جرایمی مانند سرقت، نزاعهای خیابانی، مزاحمت، تجاوز، خرید و فروش مواد مخدر و... اشاره کرد.
فقط نگاه میکنید!
در بسیاری از کشورهای دنیا برای کاهش پیامدهای حاشیهنشینی، حاشیه شهرها خود را به عنوان یک جامعه مستقل تعریف کردهاند. ساکنان این مناطق، برنامههای توسعه و پیشرفت محلات خود - همراه با دولت و سایر سازمانهای ذیربط- را، جلو میبرند. پذیرفتن این افراد و «دیدن آنها» بخش مهمی از مسیر حل مساله است. برای نگهداری ازاین مناطق، نیاز به سازماندهی جمعی برای توسعه زمین، ساخت سرپناه مناسب و استاندارد، تامین خدمات اساسی مانند بهداشت و آموزش با ساخت بیمارستانها و مدارس مناسب در این مناطق قلمداد میشود. علاوه بر این، برای تأمین امنیت و سلامت روانی در این مناطق، باید از افزایش جمعیت بیش از حد در مناطق یاد شده جلوگیری کرد و با انجام کارهای فرهنگی و آموزش به افراد، نحوه همکاری و برخورد با یکدیگر، ایفای نقش اساسی در بهبود روابط و شرایط منطقه را به خود حاشیه نشینان واگذار کرد. از سوی دیگر،«متوازن سازی الگوی توسعه»، «نوسازی نظام بهرهبرداری کشاورزی»، «توسعه روستایی و بهبود وضعیت معیشتی در روستاها»، از حاشیه نشینی میکاهد و تأمین مالی و شغلی روستایی نیز حتی میتواند باعث مهاجرت معکوس از حاشیه شهرها به روستاها شود. این امر سبب خواهد شد تا امنیت غذایی نیز که محصولات آن حاصل از دامداری و کشاورزی روستاییان است، تضمین شود.
تهران، بر مرز فاجعه
ایران به عنوان ششمین کشور پرجمعیت دنیا در سالهای 1335 تا 1380، افزایش جمعیت 9/3 برابری را تجربه کرده، درحالی که این رشد برای جمعیت جهان کمتر از 3/2 برابر بوده است. رشد جمعیت شهری در کشور ما طی 45 سال، بیش از 7برابر بوده که این میزان، برای شهر تهران، به طرز غیرمتعارفی بیشتر بوده است. همین طور، پدیده عجیب دیگری که در استان تهران وجود دارد، افزایش 5/7 درصدی جمعیت روستایی اطراف تهران است. یعنی در این پدیده پیچیده-که قطعا ارزش مطالعاتی جامعه شناختی بیشتری نیز دارد- «جمعیت» از شهرهای دیگر استانها به روستاهای استان تهران مهاجرت کردهاند.
حرف آخر: نهادهای موثر
اکنون باوجود همه این مسائل ، باید دید کدام ارگانها در کشور ما، آماده رویارویی با این پدیده هستند؟ کدام برنامه ملی برای مهار و کمکردن سرعت رشد حاشیه نشینی در نظر گرفته شده است؟ باید دید در زمانی که از دل کلمه «حاشیه نشینی» در اطراف شهری مانند تهران کلماتی مانند «گورخوابی» زاییده میشود، کدام نهاد و کدام مدیریت شهری قصد برنامهریزی برای آمایش سرزمینها و تقلیل نابرابریهای منطقهای را خواهد داشت؟ قطعا ساخت و بهبود زیرساختها و تجهیزات گسترده در حاشیه شهرها و سامان دادن به روستاها، تنها با باور بخش خصوصی و همدلی همه «نهادهای ذیربط غیردولتی» و تخصیص «بودجه کافی دولتی» برای این مناطق، امکان پذیر خواهد بود. به شرط آنکه ایدههای بخش خصوصی با هدف جذب سرمایه و امکانات آن، به کار گرفته شود و لااقل در حل معضل حاشیه نشینی که چندان از آن، «نان و آبی» گرم نمیشود، همه بخشهای حاکمیتی و دستگاههای دولتی، از آن دست بشویند و تمرکزگرایی را کنار بگذارند.
پربازدیدترینهای روزنامه ها
سایر اخبار این روزنامه
دیروز «اضافه» نبودیم
مونسان؛ميزبان لوور در تهران
احمدینژاد به پروندههای سری دسترسی پیدا کرد
گلايههاي عارفانه يا توجيه عامدانه؟
انتظار تغيير مردان اقتصادي كابينه
حجاري يك خيابان براي حجاريان
۸۰هزارمیلیارد تومان خرج آرایش ایرانیان!
لودریان: با موضع ترامپ در برجام مخالفیم
وعده دوباره براي رسيدگي به پرونده احمدينژاد
تشریک مساعی یا تقابل ایران و فرانسه
لزوم حمایت دولت از عقبه گفتمانی خود
اروپا را به سدی در مقابل آمریکا تبدیل کنیم