روزنامه ایران
1397/01/22
دیگر صفحهها
نگاهی به اکران نوروزی هنر و تجربه / رقص خاطرات سینما با نوای «ساز دهنی»سید رضا صائمی
شاید اینطور بهنظر برسد که اکران نوروزی و حاشیههای آن ویژه سینمای بدنه است و مردم در ایام نوروز بیشتر بهقصد تفریح و تفنن به سینما میروند و در واقع سینما رفتن یکی از انتخابهای آنها برای گذراندن اوقات فراغت است؛ نگاهی که البته چندان دور از واقعیت هم نیست. نباید از نظر دور داشت که رونق گرفتن گیشه سینماها در تعطیلات نوروز بیش از هر چیز مدیون حضور مخاطبانی است که غالباً برای تماشای فیلمهای کمدی به سینما آمدهاند و سرگرمی -برای شان- حرف اول را میزند، اما امسال گروه سینمایی هنر و تجربه نیز با رونق خوبی نسبت به سالهای قبل در اکران نوروزی مواجه شد و فیلمهای آن مورد استقبال مخاطبان قرار گرفت. مخاطبان جدی تری که فراتر از سرگرمی با خودآگاهی نسبت به سینما و کارکردهای شناختی آن، ایام نوروز را فرصت مغتنمی میشمارند تا بهپای فیلمهای هنری بنشینند و از تماشای آن لذت ببرند.
اقبال بلند فیلمهای کوتاه
امسال اما یک اتفاق فرهنگی هم در اکران گروه هنر و تجربه رخ داد که بر رونق این گروه افزود و آنهم اکران و نمایش چند فیلم کوتاه بود که مورد توجه مخاطبان قرار گرفت. این یک اتفاق فرهنگی و هنری خوشایند است که فیلم کوتاه که همیشه سینمای مهجوری بوده –آنهم در سینما و روی پرده- مورد توجه قرار بگیرد. از جمله اتفاقات مهم درباره این فیلمها شکلگیری فراخوان حمایتی از اکران نوروزی فیلمهای کوتاه بود که در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی شکل گرفت که هم کارکرد تبلیغی داشت و هم تحلیلی. به این معنا که هم درباره فیلم و تماشای آنها همچنین معرفی آنها فعالیتهای تبلیغی صورت میگرفت و گردانندگان این فراخوان مجازی تلاش کردند تا تعداد بیشتری از مخاطبان را با این فیلمها آشنا کرده و آنها را به تماشای فیلم در سینماهای هنر و تجربه تشویق و ترغیب کنند و هم در ارتباط با فیلم نقد و تحلیلهایی در این فراخوان منتشر میشد یا مباحثه و گفتوگو بین اعضای فراخوان درباره فیلمها صورت میگیرد که مجموعه این تمهیدات، هم به دیده شدن بیشتر فیلم و افزایش مخاطبان آن کمک میکند و هم به شناخت و درک بهتر و بیشتر از فیلم کوتاه و ویژگیهای آن. شاید بتوان این اتفاق و اساساً توجه مخاطبان سینما به فیلمهای کوتاه را مهمترین رخداد نوروزی گروه سینمایی هنر و تجربه دانست که چه بسا بتواند نقطه عطف و عزیمتی برای شکوفایی بیشتر این گونه سینمایی شود. سینمای هنر و تجربه در کنار نمایش و اکران فیلمهای خاص خودش به تبیین و تربیت مخاطب سینما هم کمک می کند و همه آن فیلمهایی که هویت سینمایی داشته اما متعلق به سینمای بدنه و جریان اصلی نیستند در این گروه مورد توجه قرار میگیرد و در همین نزدیک به 4 سالی که از تأسیس این گروه میگذرد شاهد رشد و توجه به انواع متفاوتی از سینما بودیم که پیش از این مجال و فرصت دیده شدن نداشتند نه فقط خود فیلم که اساساً شکل و ساختار سینمایی آن. موفقیت اکران نوروزی فیلمهای کوتاه در سال جدید را باید مصداقی از همین سیاست دانست که تداوم آن میتواند ظرفیتسازی خوبی برای رشد و توسعه فیلمسازی کوتاه و توجه بیشتر مخاطبان به آن شود.
در اکران نوروزی هنر و تجربه 5 فیلم کوتاه بهنمایش درآمد: «حیوان»: درباره مردی است که تلاش میکند خود را به آنسوی مرز برساند (کارگردان: بهمن ارک، بهرام ارک) «روتوش»: شوهر مریم جلوی چشم او جان میدهد و مریم فقط نگاه میکند (کارگردان: کاوه مظاهری) «وقت ناهار»: دختری برای تشخیص هویت مادرش به بیمارستان میرود اما مسئولان بیمارستان بهدلیل سن کم وی مانع ورود او به سردخانه میشوند (کارگردان: علیرضا قاسمی) «شب تولد»: احمد و علی دوست و شریک کاری هستند که در شب تولدشان بعداز اتمام کار در خارج از شهر برای بر پایی جشن به سمت خانه میروند اما... (کارگردان: امید شمس) «هنوز نه»: پدر و مادر هستی میخواهند تولد او را که خارج از ایران زندگی میکند تبریک بگویند... (کارگردان: آرین وزیری دفتری). تنوع سوژهها و پرداخت حرفهای آنها کمک کرد تا تماشای این فیلمها به یک تجربه دلنشین سینمایی در نوروز برای مخاطبان بدل شود.
کوپال و لوون هفتوان
از بهترین فیلمهایی که در اکران نوروزی گروه هنر و تجربه در سال 97 رخ داد بدون شک نمایش فیلم «کوپال» بود. فارغ از بحث محتوایی و ساختار سینمایی این فیلم که در نوع خودش یگانه است، حضور زنده یاد لوون هفتوان بهعنوان شخصیت اصلی این فیلم است که متأسفانه اجل به او مهلت نداد تا در زمان اکران عمومی این فیلم عمرش به این دنیا باشد. مرگ ناگهانی او چند روز مانده به عید همه سینماگران را شوکه کرده بود و مخاطبانی که او را با فیلم پرویز و دراکولا میشناختند. قطعاً نقش آفرینی ویژه او در کوپال نقش مهمی در دیده شدن این فیلم هم در جشنوارههای سینمایی داشت و هم در اکران نوروزی. جایزه بهترین فیلم از ششمین جشنواره بینالمللی فیلم براشوف کانادا، سی و چهارمین جشنواره بینالمللی بوگوتای کلمبیا، بیست و ششمین جشنواره بینالمللی برکلی امریکا، دوازدهمین جشنواره بینالمللی همیلتون کانادا، هفتمین جشنواره بینالمللی ویاوگای امریکا، دومین جشنواره بینالمللی فیکمای مکزیک، سومین جشنواره فیلمهای مستقل مونترال ازجمله جوایزی هستند که کوپال موفق به دریافت آنها شده است. جالب اینکه 22 تهیهکننده فیلمنامه«کوپال» را رد کرده بودند و ۲۷ بازیگر بهخاطر مسائل مالی و نداشتن تهیهکننده نه گفتند. این فیلم در اتفاقی نادر با یک پروانه ویدئویی به جشنواره فجر راه پیدا کرد و تا به امروز هم میهمان ۴۰ جشنواره جهانی بوده و ۱۳ جایزه بینالمللی کسب کرده است. «کوپال» قصه یک شکارچی و تاکسیدرمیست بهنام دکتر احمد کوپال است که درست قبل از تحویل سال نو دچار یک چالش غریب در زندگیاش میشود. آنچه این فیلم را جذابتر کرده است بازی درخشان زنده یاد لوون هفتوان است.
پاپ و بار دیگر احسان عبدی پور
احسان عبدیپور کارگردان جوان و بااستعداد جنوبی که با فیلم «تنهای تنهای تنها» توانسته بود هم نظر بسیاری از مخاطبان و هم منتقدان را به خود جلب کند، حالا با فیلم «پاپ» در اکران نوروزی گروه هنر و تجربه نیز خوش درخشیده و از جمله فیلمهای نوروزی این گروه بوده است. این فیلم بویژه در بین منتقدان و محافل رسانهای موجب بحثها و گفتوگوهای بسیاری شده است. «پاپ» روایتگر سه داستان از اعضای یک خانواده سیاهپوست در بوشهر در یک برش ثابت زمانی است که هر بار از یک طرف تعریف میشود. تهیه کنندگی، نویسندگی و کارگرانی این فیلم را خود عبدیپور به عهده داشته و از بازیگران بومی برای نقش آفرینی در این فیلم استفاده شده است. خودش درباره این فیلم میگوید: «پاپ» را آنطور ساختم که وسط یک گشنگی شبانه بالاخره تردیدت را پس میزنی پا میشی یک چیزی میسازی و میخوری. منتهی با یک یخچالی که هیچی توش نیست.ما هیچ نداشتیم، مجوز نداشتیم، ادوات رد کردن بروکراسی نداشتیم و همان همیشگی، پول هم نداشتیم! منتهی بعد از فیلم اولم یک کاویتاسیون کشنده و کشندهای بود که داشت زورش را میزد و سعیاش را میکرد که ببرتم. من از ترس بلعیده نشدن بود که پا شدم و دوروبریهام را بلند کردم و «پاپ» را ساختم.
دژاوو وآشنایی پنداری
همه ما در موقعیتهایی قرار گرفتهایم که احساس کنیم قبلاً این موقعیت را تجربه کردهایم. تجربهای که به آن «دژاوو» یا همان آشنایی پنداری میگویند. همان چیزی که از ذهنمان میگذرد و زیر لب میگوییم، «من این صحنه را قبلاً دیده ام؛ چقدر این صحنه برایم آشناست. «رایا نصیری همین تجربه را تبدیل به بستری دراماتیک برای روایت قصه خود کرده است. قصهای که روایتگر زندگی سارا و فرهاد است بعد از سالها جدایی همدیگر را ملاقات میکنند؛ آنها باید تصمیمی تازه بگیرند. رایا نصیری فیلمسازی را در مجتمع فیلمسازی تهران آموخته است. علاوه بر آن دورههای بازیگری را درکارگاه آزاد بازیگری و عکاسی را در انجمن سینمای جوان گذرانده است. او تاکنون در پروژههای مختلف سینمایی و تلویزیونی بهعنوان دستیار کارگردان و مدیر برنامهریزی فعالیت داشتهاست. نصیری چندین فیلم کوتاه داستانی ساخته و در حیطه مستندسازی نیز سالها فعالیت داشتهاست. از فیلمهای مطرح مستند او میتوان به «دخترم؛ باران؛ فرناز»، «کوچ خاک»، «چوب سرخ» و«عشق؛ گم شده» اشاره کرد. تجربه «دژاوو» غالباً با حسی از آشنایی و همچنین احساس غرابت همراه با وحشت و مرموز بودن همراه است و فیلم نیز در همین فضا و تجربه روایت میشود.
نمایش سازدهنی امیر نادری
از جمله اقدامات قابل توجه گروه هنر و تجربه نمایش فوقالعاده «سازدهنی» اثر خاطرهانگیز امیر نادری درسالن اختصاصی این گروه در سینمای فرهنگ بود. این فیلم سومین فیلم بلند سینمایی امیر نادری است که سال ۱۳۵۲ آن را کارگردانی کرد. قصه فیلم که تماماً در جنوب میگذرد، درباره امیرو پسرکی ساده و سرزنده است که حوالی بوشهر زندگی میکند. او به ساز دهنی یکی از بچههای هم محلیشان علاقهمند میشود. عبدالله در ازای کولی گرفتن از بچهها سازش را در اختیار آنها میگذارد. امیرو بیش از دیگران به عبدالله کولی میدهد و همین باعث سرزنش و تمسخر دیگران میشود در انتها امیرو دست به طغیان میزند و با پرتاب کردن ساز دهنی به دریا خود را خلاص میکند. مدیریت فیلمبرداری این فیلم را علیرضا زریندست برعهده داشته و سهراب شهید ثالث کارگردان آثار شاخصی چون «طبیعت بیجان» و «یک اتفاق ساده» آن را تدوین کردهاست. البته این فیلم یکبار هم در زمستان ۱۳۹۳ پس از گذشت حدود چهل سال از زمان ساخته شدن در گروه هنروتجربه نمایش داده شده بود. بازنمایش برخی از فیلمهای کالت سینمای ایران از جمله اقدامات خوب گروه هنر و تجربه است که حالا با نمایش ساز دهنی اکران نوروزی با یک خاطره سینمایی ناب پیوند خورد.
افتتاح سالن اختصاصی هنر و تجربه
از جمله اتفاقات مهم ایام نوروز در گروه هنر و تجربه که بیربط با مسأله اکران و نمایش هم نیست افتتاح نخستین سالن اختصاصی این گروه در سینما فرهنگ بود. مراحل ساخت نخستین سالن اختصاصی سینمای «هنر و تجربه» با ظرفیت ۶۴ صندلی در مجموعه سینمایی فرهنگ تهران به پایان رسید و شهروندان تهرانی میتوانند نسبت به تماشای تمامی فیلمهای اکران شده در «هنر وتجربه» اقدام کنند. مراسم رسمی افتتاحیه این سالن نیز بعد از پایان تعطیلات نوروزی سال ۹۷ در حضور محمد مهدی حیدریان رئیس سازمان سینمایی برگزار میشود. افتتاح این سالن کمی از بار مشکلات اکران در این گروه سینمایی را کم میکند و توسعه و گسترش آن میتواند در چرخه اکران سینمای ایران نقش مثبتی داشته باشد. این سالن سینمایی در واقع نخستین مخاطبان خود را در اکران نوروزی این گروه پذیرا شد تا آغاز سال جدید برای گروه هنر و تجربه یک اقدام رو به جلو در جهت اکران و نمایش فیلمها باشد.
گفتاری به مناسبت مبعث حضرت رسول اکرم(ص)/ چهار اصل «مدینه فاضله نبوی»
آیتالله حاج شیخ حسین عرب
استاد حوزه و دانشگاه
موضوع «بعثت» از ابعاد مختلفی قابل بحث و تحلیل است؛ نخست اینکه، حقیقت بعثت نقطه اوج ارتباط و اتصال عالم ناسوت و جهان طبیعت با عالم ملکوت و ماوراءالطبیعه است. دوم اینکه؛ بیشک بعثت مهمترین عامل تحولبخش انسان و حیات انسانی و عبور او از وضعیت ایستا و از مراحل مادون علمی، اخلاقی، فرهنگی به وضعیت عالی و مطلوب است. سوم؛ بعثت حضرت محمد(ص) در زمانی واقع شده است که جهان در بدترین شرایط اجتماعی و فکری و فرهنگی و اعتقادی قرار داشت. امیرالمؤمنین علی(ع) فضای عصر بعثت را چنین ترسیم کردهاند:
«او را هنگامی به رسالت فرستاد که در جهان رسولانی نبودند، زمانی طولانی بود که مردم بهخواب رفته بودند، فتنهها سر برداشته و کارها نابسامان بود، آتش جنگها شعله میکشید، روشنایی از جهان رخت بربسته و فریب و نادرستی آشکار شده بود، جهان مانند باغی بود که برگ درختانش به زردی گراییده بود و کسی از آن امید ثمره و میوهای نداشت، پرچمهای هدایت کهنه و فرسوده شده و عَلَمهای گمراهی پدیدار شده بود، دنیا در آن روزگار بر مردمش چهرهای دژم کرده و بر خواستاران خود ترشروی شده بود، میوهاش فتنه و غذایش مردار، در درون وحشت نهفته داشت و از بیرون شمشیر ستم آخته»
امیرالمؤمنین علی(ع) انحطاط زندگی «انسان قبل از بعثت» را بسیار گویا ترسیم کرده است؛ نه از اخلاق انسانی، مودت و دوستی خبری بود، نه به زندگی اقتصادی نسبی امیدی بود. سراسر حیات انسان قبل از بعثت را ناامیدی، اضطراب، ناامنی، خشونت و آشوب فرا گرفته بود.
«حقیقت وحی» عالیترین نوع آگاهی است که برای انسان ممکن میشود و این آگاهی از نوع «علم حضوری» است و نه علم حصولی. به این معنا که هنگام نزول وحی، پیامبری که به رسالت مبعوث میشود واقعیت وحی را با «علم حضوری» دریافت میکند.
اما اصول ماندگاری که در پرتو بعثت پیامبر عظیمالشأن(ص) رخ داده است را میتوان در 4 اصل کلی خلاصه کرد؛ اصولی که ارکان مدینه فاضله و آرمان شهر نبوی(ص) را میسازند و میتوانند خطوط کلی هر جامعهای باشد که خواستار پیشرفت و تحول است. در ادامه سعی میکنیم این اصول را تبیین کنیم.
واقعگرایی و حقیقتطلبی
انسان بهطور فطری خواستار حقیقت و واقعیت ناب است اما در طول زندگی آنگونه که تاریخ قطعی بشری نیز گواهی میدهد فطرت واقعگرای آدمیان دچار افت و آفتهای متعددی میشود که در موارد بسیاری به گوهر واقعیت ناب دست نمییازد. انبیا بهطور عام و پیامبر عظیمالشأن اسلام(ص) بهطور خاص، تمام تلاش خود را بر فلسفه بعثت قرار دادهاند: «رهاندن جامعه بشری از هرگونه عاملی که او را از واقعیت بازمیدارد.»
بدون شک، تحول در اندیشه و فرهنگ جامعه بشری مقدم بر تحولات اجتماعی و اقتصادی و سیاسی است و محال است انسانی که از درون و بیرون خود و واقعیت عینی عالم و آدم بیخبر است بتواند منشأ تحولات روبنایی اقتصادی یا اجتماعی و سیاسی شود یا آن را بپذیرد. قرآن کریم آنگاه که از هدف مشترک بین همه انبیا و رسالت همگانی آنان سخن به میان آورده است میفرماید: «در میان هر امتی فرستادهای برانگیختم (تا بگوید) خدا را بپرستید و از طاغوت (فریبگر) بپرهیزید» (نحل/۳۶)
کاملترین و آشکارترین واقعیت در منطق فطرت که همه انسانها او را در نهاد فطری خود میطلبند «خداوند» است و جامعترین لفظی که از رسیدن به این واقعیت محض و هستی کامل مانع میشود لفظ «طاغوت» است که شامل همه طاغوتهای درونی از جهل و تعصب و خرافهگرایی و بتپرستی درونی گرفته تا بزرگترین طواغیت بیرونی اعم از طاغوت قدرت، طاغوت ثروت، طاغوت انانیت، طاغوت حیلت و طاغوت جهالت را دربرمیگیرد.
تاریخ حیات برخی از انبیای سلف و نیز حیات طیبه پیامبر عظیمالشأن(ص) نشان میدهد که در زمان واحد با چندین طاغوت درگیر بودهاند و قرآن بخوبی شیوه مبارزه و برخورد آنان را با این مصادیق طاغوت بیان کرده است. بهعنوان نمونه حضرت موسی(ع) در زمان واحد با چنین طاغوتهایی مبارزه کرد: ۱- طاغوت قدرت یعنی فرعون ۲-طاغوت ثروت یعنی قارون ۳-طاغوت حیلت و فریب یعنی سامری ۴-طاغوت انانیت و خودپرستی و غرور و نخوت یعنی بلعم باعورا ۵-طاغوت جهالت عدهای که حقیقت الله را رها کرده و گوسالهپرست شدند؛ و شاید به همین دلیل است که حضرت موسی(ع) بیش از دیگر پیامبران سرگذشتش در قرآن کریم به تفصیل آمده است.
تلاش همه انبیا (ع) این بود که انسان را از «پندار» به «پدیده» و از پدیده به «پدیدارشناسی» و از پدیدارشناسی به «پدیدآورنده» و از پدیدآورنده به «پرستش» منحصر در او برسانند و این بزرگترین تحولی است که هر پیامبری به هر مقداری از آن دست مییافت به همان میزان در هدف، خود را موفق میدید، هرچند که ظرفیت و فرصت و میزان موفقیت انبیا(ع) و پیامبر(ص) وابسته به وجود شرایط و قابلیتهای موجود بوده است.
از نظر قرآن کریم یکی از راههای توفیق، رسیدن انسان به گوهر ناب حقیقت، حصول و تحصیل معرفت از طریق انسان و جهان بیرون از او است. لذا قرآن کریم بر عنصر تفکر و اندیشه در آیات انفسی و آفاقی تکیه دارد و اندیشه و تفکر در خلقت انسان و جهان را عامل رسیدن به گوهر یقین به حقیقت معرفی میکند: «در زمین و نیز در خود شما آیات یقینآور و معرفتآفرین به «حقیقت هستی» و «هستی حقیقی» وجود دارد، آیا نگاه نکرده و اندیشه نمیکنید.» (ذاریات/۲۰-۲۱)
پدیدههای سهمگین بشری در جهان قبل از بعثت، از قتل و نسلکشی گرفته تا از بین بردن فرزندان که در شبه جزیره سکه رایج بود همه ناشی از زشتی «پندار» به جای «پدیده» و واقعیت است. در شبه جزیره، بهدلایل فراوان از جمله فقر، فرزندکشی امری عادی تلقی میشد؛ فرزند دختر را مادون مقام انسان میدانستند و قربانی کردن فرزند پسر در پای بت را امری مقدس و راهی برای رسیدن بهکمال میپنداشتند. همه این وقایع از گرفتار شدن انسان قبل از اسلام در دام توهم و خرافهگرایی و جهالت مرکب حکایت دارد و مقاومت او در مقابل دعوت به حقیقت ناب توحید از روی تعصب کور صورت میگرفت. البته بودند کسانی که در نخستین مرحله، دعوت رسول خدا(ص) را اجابت کردند و در زمره موحدان و یکتاپرستان قرار گرفتند.
«صلح» یک ضرورت پایدار؛
«دفاع» یک اضطرار موقت
قرآن در فرصتهای مناسب نعمتهای بیشمار مادی و معنوی خداوند بر بندگانش را برشمرده است. وقتی واژه «نعمت» به کار میرود ذهن بیشتر به سمت نعمتهایی از قبیل جسم و فکر سالم و نعمتهای مادی و وفور آنها میرود؛ البته که همه اینها مصادیق نعمت است اما از جمله نعمتهای شایسته ذکر، نعمت «رفع خصومت بین انسانها» و «برقراری الفت و دوستی» است.
خداوند در قرآن کریم میفرماید: «همگی به ریسمان خدا چنگ زنید و پراکنده نشوید و نعمت خدا را یاد آرید آنگاه که با هم دشمن بودید پس میان شما الفت افکند پس به نعمت او برادر یکدیگر شدید و شما بر لب گودالی از آتش بودید پس شما را از آن برهانید. خداوند اینچنین نشانههای خود را برای شما روشن میکند شاید هدایت شوید.» (آل عمران/103)
این آیه و آیات متعدد دیگر از محکماتی است که باید مرجع متشابهات آیات جنگ و دفاع باشد. با وجود اینکه برخی به اشتباه تصور میکنند دین به خشونت و درگیری بین انسانها دعوت میکند به وضوح این آیه دلالت دارد که برادری بویژه برقراری الفت و دوستی بین کسانی که سابقه دشمنی با یکدیگر داشتهاند نعمت بزرگ خداوند است. از این آیه شریفه استنباط میشود «از جمله راههای رسیدن به سعادت واقعی، برقراری دوستی پایدار و صمیمی است» و هشدار میدهد «آنان که قبل از اسلام پیوسته به درگیری و دشمنی و دیگرکشی مشغول بودند بر لب پرتگاه آتش قرار داشتند» اشاره به این نکته است که خوشبختی دنیوی و اخروی انسانها در پرهیز از تفرقه و دوستی و محبت بین آدمیان است و تفرقه آتشی است که جز بدبختی و شقاوت نتیجهای ندارد.
در جای دیگر شاهد هستیم که حتی پس از طلوع نبوت حضرت خاتم(ص) و تشرف بسیاری از مردم به دین اسلام و اینکه بهطور طبیعی، عدهای به مخالفت و خصومت با اصل دین برخاستهاند، باز خداوند اصل را بر ختم نزاع و درگیری میگذارد و نوید روزی را میدهد که این عداوت به دوستی و محبت بدل شود؛
«امید آنکه خداوند میان شما و کسانی که (از کفار مکه) دشمنی داشتید دوستی قرار دهد و خداوند توانا است و خداوند بسیار آمرزنده و مهربان است. خدا شما را از جنگ با کسانی که با شما درباره دین نجنگیده و شما را از خانههایتان بیرون نکردهاند باز نداشته که به آنها نیکی کرده و با قسط و عدالت رفتار نمایید زیرا خداوند عدالتپیشگان را دوست دارد. خداوند شما را فقط از دوستی با کسانی بازداشته و منع میکند که بر سر دین با شما جنگ کرده و میخواهند شما را از خانههایتان بیرون کنند و با یکدیگر همراه و یار شدهاند بر اینکه شما را بیرون کرده و آواره سازند و هرکس با آنان دوستی کند ستمکار خواهد بود.» (ممتحنه/ ۷-۹)
در این آیات، اصل و قاعده روابط انسانی به وضوح بیان شده است اما یادآوری دو نکته، ضروری است:
نخست اینکه؛ منظور از دوستی و رابطه محبتمحور این نیست که عدهای در جامعه دینی بخواهند صاحب امتیاز فکری خاص و ویژهای باشند و بخواهند اعتقاد و ایده فکری یا سیاسی و اقتصادی خود را بر دیگران تحمیل کنند و هر کس بخواهد عقیدهای مخالف با آن ابراز دارد با پیکان تهدید به اینکه تو وحدت را بهم می زنی او را ساکت و خاموش کنند. متأسفانه در طول تاریخ از کلمه وحدت و دوستی و اتحاد سوءاستفادههای بسیاری شده است که در حقیقت همان «استبداد به رأی» است که در اسلام بشدت با آن مخالفت و مقابله شده است؛ زیرا در تضاد کامل با روح دین و شریعت است.
اما منظور این آیات این است که به تعبیر اهل حکمت که میگویند «در حقایق تکوینی نوعی وحدت در عین کثرت و کثرت در عین وحدت وجود دارد» در زندگی و حیات معقول انسانی میان مسلمانها و حتی میان آنان با پیروان دیگر مذاهب و حتی با انسانهایی که ممکن است متدین به یکی از ادیان آسمانی هم نباشند میتواند نمادی از وحدت در عین کثرت و کثرت در عین وحدت برقرار شود. یعنی در عین اینکه دارای ایده و عقیده خاص سیاسی، حکومتی، اقتصادی خود هستند باید برای ابراز آن از فرصت برابر نیز برخوردار باشند.
همانگونه که تفاوت طبیعی انسانها همچون رنگ و نژاد و اقلیم و نیز گرایشها و سلایق آنان نمیتواند مانع ارتباط و دوستی شود، گرایشهای سیاسی و اجتماعی آنان نیز هیچگاه مانع این مقصد عالی نمیتواند باشد و کسانی که وحدت و همبستگی جامعه را در «یک صدایی» و «یک رأیی» تفسیر میکنند دانسته یا ندانسته برخلاف نظام تکوین و ساختار طبیعی انسانها کوشش میکنند و البته که تلاش آنان بیثمر است.
دوم اینکه؛ ممکن است هر دین و آیین و شریعتی در طول تاریخ خود با دشمنانی مواجه شود اما آیا نخستین برخورد با آنان، گزینه نظامی است؟ جواب حتماً منفی است. گزینه نظامی در مقابله با دشمنانی است که حقانیت دین برایشان روشن شده و تمام راههای زندگی مسالمت و حسن همجواری با آنان آزموده شده است؛ اما همچنان جوابی حاصل نشده و در عین حال قصد از بین بردن تمامیت و استقلال و بیرون راندن مسلمانان از خانه و کاشانهشان را داشته باشند. این صریح آیاتی است که در «سوره ممتحنه» ذکر شد.
اصل تخصیصناپذیر عدالت
یا منطق عملی ادیان
یکی از اصول پایدار و ماندگار مدینه فاضله نبوی، اصل کلی و تخصیصناپذیر «عدالت» است که از اصول عقلانی و فطری است که به هیچوجه نمیتوان برای آن استثنا قائل شد. تاریخ و به تبع آن، سیره پیشوایان دینی تصریح میکنند که حتی در ارتباط با دشمنان نمیتوان این اصل را تبصره و استثنا زد یا به گونهای تفسیر کرد که نقض عملی آن لازم آید.
دین، اقلیم، فامیلی ونژاد و دیگر عناصری که به زندگی انسان مربوط و مورد علاقه انسانها است نمیتوانند مجوز برای زیرپا نهادن اصل عدالت شوند. اگر یک مسلمان با یک غیرمسلمان در یک مسأله حقوقی درگیری داشته باشد و حق با غیرمسلمان باشد دین به هیچ وجه اجازه تضییع حق او را نمیدهد.
اگر فرزند یا فرد دیگری از منسوبان ما با شخصی در یک مسأله حقوقی درگیری پیدا کرده است و حق با طرف دیگر است نسبت و فامیلی و فرزند و پدری نمیتواند بهانه برای چشم پوشی از واقعیت شود. آنچه مورد اشاره قرار گرفت نص صریح آیات قرآن درباره «اصل ماندگار عدالت» است از جمله این آیات:
۱- «ای کسانی که ایمان آوردهاید قیامکننده استوار برای خدا و گواهان به عدل و قسط باشید و هرگز دشمنی با گروهی شما را بر آن ندارد که عدالت نکنید، عدالت ورزید که آن به تقوا نزدیکتر است و تقوا پیشه کنید که همانا خداوند به آنچه انجام میدهید آگاه است.» (المائده/8)
۲- «و هرگاه که سخن میگویند عدالت ورزید هر چند در مورد خویشان خود باشد.» (انعام/ ۱۵۲)
«تقوا» که یکی از معروفترین ارزشهای اخلاقی در میان متدینان است، حقیقت آن در «اجرای صحیح عدالت» و توجه به «استثناءناپذیری» آن است.
یکی از عوامل رکود جامعه در مسائل اجتماعی از تبعیض و استثنا زدن اصل عدالت ناشی میشود. سیره قطعی پیامبر عظیمالشأن(ص) نشان میدهد که در عرصه عمل و در میدان حاکمیت به گونهای عمل میکرد که همه بهطور قطع و یقین پذیرفته بودند که در اجرای عدالت، دوست و دشمن برای او یکسان است و به هیچ بهانهای نمیتوان او را قانع کرد که نسبت به برخی کوتاه آید. ادامه این سیره را در روش و منش امیرالمؤمنین علی(ع) میبینیم.
در منابع حدیثی و روایی معروف آمده است که روزی امام علی(ع) مشاهده کرد که مردی نابینا از مردم تقاضای کمک میکند. با ناراحتی به اصحاب و اطرافیان خود نگاه کرد و فرمود: «این چیست؟» منظور ایشان این بود که آیا چنین پدیدهای در جامعه اسلامی باید وجود داشته باشد؟ اطرافیان آن حضرت گفتند: او نصرانی است. فرمود: او را به کار گرفته و از او استفاده کردهاید حال که عاجز و نابینا شده است میگویید نصرانی است؛ او را از طریق بیتالمال تأمین کنید. (وسائل الشیعه ج۶)
علو مقام معنوی
و لغو امتیازات مادی
با وجود اینکه پیامبر عظیمالشأن(ع) عالیترین مقام ممکن را طی کرد اما در سیره زندگی دنیوی خود مانند سادهترین شهروند، زندگی کرده است و آیات قرآن گواهی بر این واقعیت است. شواهد قطعی تاریخی و سخنان امیرالمؤمنین علی(ع) در مورد ویژگیهای زندگی روزمره آن حضرت نشان میدهد که یکی از برنامههای جدی رسول اکرم(ص) از ابتدای رسالت و رهبری، لغو امتیازات بیدلیل نژادی، اقتصادی و مانند آن بوده است؛ اموری که در جاهلیت قبل از اسلام بهعنوان اصول ارزشی به آن نگاه میشد رسول خدا(ص) بشدت با آنها مبارزه کرد و توهمات جاهلی را در این زمینه از بین برد و این جزو جدیترین اصول مدینه فاضله و آرمان شهر نبوی است.
از اینرو کسانی که مدعی پیروی از آن حضرت و سیره او هستند باید در عمل این ادعا را ثابت کنند. آن حضرت به همه آموخت که آنگونه که انسانها محشور میشوند و به پیشگاه خداوند شرفیاب میشوند باید در این دنیا زندگی کنند. وجود سلسله مراتب ساختگی و حتی اعتباری تنها برای این دنیا است؛ وکیل و وزیر و شاه و مسکین و القاب متفاوت، از آن زندگی این دنیا است، تمام این امتیازات از آغاز حیات حقیقی آدمی یعنی لحظه ورود به عالم ملکوت و برزخ بین دنیا و آخرت، به طور کلی برچیده میشود و هرکس با شخصیت حقیقی خود محشور میشود و هیچ امتیازی، در آنجا ارزش ندارد. اگر امتیازی هست فقط به دانش و عمل و ارزش والای حقیقی اخلاقی است، البته کسانی که در این دنیا، جایگاه مسئولیتیشان بزرگ بوده است باید بیشتر پاسخگو باشند اما بهدلیل وکیل و وزیر بودن امتیاز خاصی برای ورود به درجات عالی بهشتی نخواهند داشت.
شاهکلید موفقیت خاتمالانبیا(ص)
دکتر مصطفی دلشاد تهرانی، نویسنده و پژوهشگر نهجالبلاغه، معتقد است «رحمت» و «محبت» شاهکلید موفقیت پیامبر اکرم(ص) در جامعه جاهلی بوده است. در حقیقت پیامبر(ص) شخصیتی داشت پر رحمت، سراسر محبت، پرحلم، بسیار بزرگوار و بخشنده که از صد لشکر، نفوذ و قدرتش بیشتر بود.
دلشاد تهرانی در گفتوگو با شفقنا، دلیل موفقیت پیامبر در پیشبرد اهداف بعثت را چنین عنوان کرد: زمانی که حضرت محمد(ص) به پیامبری مبعوث میشود، با جامعهای فرورفته در ظلمات، تندی، تیزی، فقدان حلم و جامعهای خشونتورز روبهرو میشود. اما ایشان در چنین فضایی با مردمانی که خیلی سرسخت بودند و در کنار بعضی از عادات خوب، عادات بسیار بدی داشتند، مدارا پیشه کرد.
از این رو، او «رحمت» و «محبت» را شاه کلید موفقیت پیامبر(ص) در جامعه جاهلی آن زمان معرفی و تصریح میکند: یکی از علمای بزرگ اهل سنت عالمی است به نام قاضی عیاض، این فرد کتابی در مورد پیامبر نوشته به نام «الشفاء بتعریف حقوقالمصطفی»، در آنجا خبری از قول علی(ع) نقل میکند و میگوید که روزی علی(ع) نزد پیامبر(ص) رفت و از سنت آن حضرت پرسش کرد، پیامبر(ص) در پاسخ به علی(ع) فرمود: «محبت بنیاد و اساس روش و سنت من است» در این خصوص در مثنوی مولوی بیانی است که گویای همین نکته است؛ «او به تیغ حلم چندین حلق را/ وا خرید از تیغ و چندین خلق را/ تیغ حلم از تیغ آهن تیزتر/ بل ز صد لشکر ظفر انگیزتر» در حقیقت پیامبر(ص) شخصیتی داشت پر رحمت، سراسر محبت، پرحلم، بسیار بزرگوار و بخشنده که از صد لشکر، نفوذ و قدرتش بیشتر بود.
آنچه دلشاد تهرانی میکوشید بر آن تأکید نهد، پایبندی به سنت و سیره پیامبر(ص) بود. بهزعم او، چند عامل ما را از سیره پیامبر(ص) دور کرده است؛ نخست آنکه، بعد از پیامبر(ص) دین بهسمت ظواهر پیش رفت و قدرت طلبان برای رسیدن به قدرت، مکنت و منزلت مردم را از دین دور کردند.
دوم آنکه، مسلمانانی دین را بد فهمیدند یا نفهمیدند و در واقع توجه نکردند که دین برای چه آمده است، نظام تربیت دینی که پایبند به عهد و پیمان، عدالتخواه و آزادیخواه بود، آسیب دید و موارد دیگری به درون آن وارد شد.
از این رو، تأکید میکند، امروز باید مجموعه عواملی را که موجب فاصله گرفتن مسلمانان از حقیقت دین و سیره پیامبر(ص) شده است شناسایی کنیم و بفهمیم چه عواملی ما را از روح و اهداف دین و همچنین از سیره حقیقی پیامبر(ص) جدا و دور کرده یا بهجایی رسانده است که برخلاف آن عمل میکنیم و در نهایت در اصلاح آنها بکوشیم.
سایر اخبار این روزنامه
انتخاب سرپرست برای مدیریت شهری پایتخت
بازگشت خادم با دغدغههای همیشگی
اروپا مایل به تنها ماندن ایران در مقابل امریکا نیست
دیگر صفحهها
تصمیم قاطع دولت برای اجرای سیاست ارز تک نرخی
حال و هوای بازار بعداز طرح ساماندهی ارز
روایتهایی از پشتپرده نوسانات اخیر دلار
گفتوگوی متمدنانه شرق و غرب
مرثیه کاکاییها برای تالاب انزلی
ارز تکنرخی، کلید اعتماد بازار
تصمیم قاطع دولت برای اجرای سیاست ارز تک نرخی
برخورد دستگاه قضا با قاچاقچیان و متخلفان بازار ارز
انتقال پیکر 7 شهید ایرانی از سوریه به تهران