نیمه سیاسی تر جامعتین دوباره به پا می خیزد؟ تلاش برای احیای جامعه روحانیت مبارز

امید عبدالوهابی
تغییر در جامعه روحانیت مبارز یعنی یکی از قدیمی ترین تشکل های انقلاب که در سال56 رسمیت یافت، ابتدای امر که هنوز جریانات اسلامی به جناح چپ و راست تقسیم نشده بودند جزو با نفوذترین گروه های سیاسی بود که با محوریت امام فعالیت می کرد. هرچند این تغییرات نشانی از به روز کردن مبانی آن ندارد اما به هرحال می تواند سرآغاز این سوال باشد که اصولگرایان نیازی به اصلاح ندارند؟ پرواضح است که بهترین مسیر برای پاسخ به این سوال پردازشی جامع و کامل می طلبد که در این مقال نمی‌گنجد اما برای آغاز چه چیزی بهتر از دریافت نظرگاه؟ بین اصولگرایان نیز دو طیف وجود دارد؛ گروه هایی که به تداوم حرکت سنتی این جریان با شیخوخیت جامعتین اعتقاد دارند و کسانی که به ضرورت بازنگری می پردازند.
گفتنی است دیروز در نشست خبری با اصحاب رسانه سخنگوی جامعه روحانیت مبارز با اعلام این خبر که اساسنامه جدید تشکل متبوعش تصویب شده است، اظهار کرد: قرار بود در سال 96 بازنگری داشته باشیم که در نهایت به امسال کشیده شد و در اردیبهشت ماه به تصویب رسید که طی آن هم تشکیلات و کارویژه‌ روحانیت مبارز مورد بررسی قرار گرفت و هم هدف تشکیل این تشکل سیاسی مورد تامل قرار گرفت. وی تاکید کرد: معمولا هر 10 سال یکبار اساسنامه جامعه روحانیت بازبینی می شود که در سال 86 این اساسنامه بازنگری شد و در بازنگری اخیر هم تغییراتی رخ داده که اهمیت دارد و طی آن هم هدف جامعه روحانیت مبارز اندکی تغییر کرده و هم تشکیلات و کار ویژه روحانیت مبارز به صورت خاص مورد تامل قرار گرفته و مشخص شده است. مصباحی مقدم همچنین بخش دیگری از این نشست در پاسخ به این سوال که آیا دبیرکل موقت برای این تشکل انتخاب شده است، گفت: هنوز این اتفاق نیفتاده است و کاندیداهایی برای آن اعلام آمادگی کرده اند اما تا زمان قطعی انتخاب دبیرکل، این موضوع خبری نخواهد شد. وی در پاسخ به این پرسش که آیا جامعه روحانیت خود را حزبی سیاسی می داند یا نه، گفت: ما هیچگاه جامعه روحانیت را یک حزب ندانستیم و مقتضیات آن را هم برایش قائل نیستیم. ما هیچگاه به دنبال کسب قدرت و تشکیل دولت نبودیم و در مجموع کارویژه حزبی برای خود در نظر نگرفتیم اما در عین حال نمی توان گفت که فعالیت سیاسی هم نمی کنیم اما فعالیت سیاسی ما در راستای تبلیغ دین و حفاظت و صیانت از انقلاب اسلامی است. حمیدرضا ترقی، فعال سیاسی اصولگرا جزو دسته نخست است که هرچند روحانیت مبارز را همه اصولگرایان نمی‌داند اما آن را در راس هرم جای می‌‌دهد که مشکل رهبری را حل کرده. جریان اصولگرایی به طور طبیعی همیشه پویایی خودش را در شرایط گوناگون حفظ کرده. در مقاطع زمانی مشخص سعی کرده یک فرمول و شیوه جدیدی را درباره پیگیری اهدافش دنبال کند. آخرین آن تشکیل جمنا بوده است. طبیعتا روحانیت مبارز به واسطه این تغییری که در اساسنامه خود داده توانسته یک شرایط جدیدی را برای خود پدید آورد که در استان ها اظهار نظر مناسب تر و دقیق تری را برای همراهی با جریان اصولگرایی داشته باشد. این حرکت روحانیت تقریبا با سازماندهی اصولگرایی در سطح کشور همخوانی بیشتری دارد چون قبل از آن فقط در تهران اظهار نظر می کرد. اکنون جامعه روحانیت فراگیر تر از قبل شده و اصولگرایی هم با این حرکت روحانیت مشکلی را که با رهبری جریان پیش آمده بود در آینده برطرف خواهد کرد. اما همین رهبری مورد انتقاد بخشی از اصولگرایان است. ترقی از پاسخ به سوال سرباز می زند و می‌گوید: این مسائلی که مطرح می‌شود بیشتر جنبه داخلی دارد و این طور نیست که در بیرون راجع به آن حرف بزنیم.
این در حالی است که محمد باقر قالیباف به تازگی در مصاحبه های مختلف نئو اصولگرایی را مجددا طرح کرده تا تن و بدن بزرگان این جریان را به لرزه اندازد. ترقی اما این را شیطنت رسانه های اصلاح طلب می خواند: محور اصلی بحث های قالیباف مسئله نئو اصولگرایی نبوده و رسانه های اصلاح طلب دراین باره شیطنت کرده اند تا یک حاشیه جدید در افکار عمومی جامعه بسازند و به کمک آن مسائل اصلی کشور که موضوع شکست برجام است را به باد فراموشی سپارند. من بیشتر از این راجع به ایشان حرفی نمی زنم چراکه بازی در پازل جناح مخالف است. این عضو شورای مرکزی حزب موتلفه از تغییرات محدود به شیوه بیان حمایت می‌کند و می‌افزاید: طبعا به روز رسانی هر گفتمانی در شرایط انتخاباتی یک ضرورت اجتناب ناپذیر است ولی ما دراین فرآیند اصول را تغییر نمی دهیم اینها ثابت است منتها شیوه و نحوه بیان تغییر خواهد کرد. حرکت جامعه روحانیت در جریان اصولگرایی و در کل کشور موثر است، ساز و کار آن را تقویت و مشکل رهبریت را حل می‌کند. چراکه مرکز ثقل و گرانیگاه اصولگرایی در این مقال کامل شده و رضایت مجموعه اصولگرایی را در تصمیم گیری جلب می کند. سید رضا اکرمی دلخور به نظر می رسد، وقتی نظرش را خواستیم گفت: من دخالتی نمی کنم. تشکیلات جامعه روحانیت به بنده مربوط نیست و نمی خواهم ورود کنم. و در مقابل اصرار ما می گوید: من ترجیح می دهم پاسخی ندهم.


مشخص نیست چه اتفاقی افتاده که شیخ سابقه دار جامعه از پاسخ به ما طفره می‌‌رود اما هرچه هست در آینده مشخص خواهد شد. حسین کنعانی مقدم اما رای خود را به گزینه دو می‌دهد و از تغییر درون گفتمانی و حتی درون ساختاری حمایت می‌کند: قطعا اصولگرایی نیازمند اصلاح است برای اینکه روش های آنان دیگر جوابگوی نیازهای امروز نیست. البته این درباره اصلاح طلبان نیز صادق است. جریانی می تواند با موفقیت پیش برود که به درون خود توجه کرده دگماتیسم را از بین ببرد. احزاب دیگر جامعه را به سمت انسداد سوق می دهند. قطعا یک سری اصول مثل مقابله با استبداد و استعمار تغییر ناپذیر است اما هردوی اینها نیازمند این هستند که ما برای بهتر شدن وضعیت اصلاح را در عین حفظ اصول انقلاب جامه عمل بپوشیم. دبیرکل حزب سبز ایران که از گروه های نزدیک به جبهه ایستادگی است صورت مسائلی که باید برای اصلاح اصولگرایی بدان ها توجه کرد را برمی‌شمارد: یک زمان بحث اصول در ایدئولوژی و مبانی تفکراتی یک جریان است، ما در اسلام خواهی تغییری ایجاد نمی کنیم اما در مشی سیاسی در هر مقطع زمانی نیازمند روش ها و تاکتیک های متفاوت و جدیدی هستیم. در اصولگرایی نیازمند تغییر در شیوه ها و مشی سیاسی هستیم اما در اصول ثابتیم.
او در مورد جمنا اذعان دارد: قاعدتا جریانی که نقد را نپذیرد نمی‌تواند کاری‌از پیش ببرد. جمنا هم خارج از این نیست و نیازمند نقد حقوقی و اصولی و اصلاح در شیوه هاست. باید بپذیریم که جمنا یک شیوه سیاسی است که اصولگرایان را گرد هم آورده اما اینکه ما فکر کنیم که جریان اصولگرا پدرسالارهایی دارد که آنها تعیین می کنند چه چیزی کجا باید باشد کاملا نادرست است. اصولگرایی از دوران انقلاب خود را ساخته و پرداخته و انقلابی بودن و ماندن را مشی خود می داند. هیچ کسی نمی‌تواند مدعی این باشد که جمنا همه اصولگرایی است بلکه فقط یک بخشی از آن را شامل می شود.
کنعانی مقدم با اشاره به تغییراتی که جامعه روحانیت کلید زده است آن را آغازگر خوبی برای سایر تغییرات عنوان کرده و اضافه می کند: جامعه روحانیت مبارز یک نقش مهم و اساسی در ساختار تشکیلاتی اصولگرایان دارد و نیازمند این است که با تجربیاتی که کسب کرده و فراز و نشیب هایی که پشت سر گذاشته خود را اصلاح کند و به سمت گسترش تشکیلاتی پیش برود و این خبر خوشحال کننده است و باید مورد استفاده سایر احزاب نیز قرار بگیرد. اما جامعه روحانیت مبارز هم تمام جریان اصولگرایی را در بر نمی گیرد. جریان اصولگرایی یعنی جریان انقلاب که در همه جا باید ظهور و بروز داشته باشد. هرچند که اصولگرایی فاصله زیادی با تجدید نظر دارد اما تغییرات جامعه روحانیت نیز بیشتر برای تقویت جایگاه خود در جریان اصولگراست تا یک تحول درون گفتمانی. اصولگرایی برای تغییر به پیش نیازهای زیادی وابسته است که کمترینش عبور از محافظه کاری است.