خطوط قرمز نامرئی!

رسانه ملی، تنها رسانه رایگان و فراگیر کشور است که سال هاست مانند یک حزب سیاسی به بازوی اطلاع رسانی یک جبهه خاص سیاسی بدل شده است.
این رسانه که با پول نفت و مالیات مردم ارتزاق می‌کند، به هیچ ارگان و نهاد و قانونی پاسخگو نیست. در چنین فضایی، طبیعی است که هیات حاکم بر رسانه ملی، قوانینی مافوق قوانین کشور، قدرتی ما فوق قدرت مردم و هنجارهایی خارج از هنجارهای جامعه برای خود و سازمان‌شان تعریف کنند.
اما مساله اینجاست که این قوانین و خطوط قرمز خودساخته و نامرئی این‌قدر ناشینانه تعریف و اعمال می‌شود که هر عقل ناقصی را هم به تعجب وا می‌دارد.
قوانین ممنوع التصویری از جمله این قوانین است. مشخص نیست چه کسی می‌تواند تصویر دیگری را در رسانه ملی ممنوع کند. در آخرین شیرین کاری مدیریتی، وزیر ارتباطات دولت دوازدهم به دلیل انتقاد از رسانه ملی ممنوع التصویر شده است.


پس نقش مردم این میان چه می شود؟ اگر مردم خواهان مشاهده چهره خاصی باشند چه باید بکنند؟ ناصر ملک مطیعی، هنرمند موفق و مردمی سال‌های دور که برخی برنامه های تلویزیونی برای دعوت از او دست و پا می زدند، با وجود ضبط برنامه، موفق به حضور در رسانه ملی نشد. لیست افرادی که در رسانه ملی ممنوع التصویر می شوند روز به‌روز بلندتر می‌شود و در مقابل شاهد پخش کلیپ‌های تمسخرآمیز لمپن ها و اصطلاحا شاخ های مجازی در این رسانه هستیم. سازمانی که قرار بود دانشگاه باشد امروز به محلی برای تسویه‌های سیاسی مبدل شده است.
موفقیت های ورزشی دختران و زنان کشورمان از دیگر خط‌قرمزهای خودساخته این سازمان است. اما نکته مهمی که مسئولان این سازمان از آن غافلند این است که در عصر فعلی، انحصاری در اطلاع رسانی وجود ندارد.
بیش از 40 میلیون کاربر اینترنتی همچنان به پیام‌رسان تلگرام با انواع و اقسام فیلترشکن ها متصل هستند و بدون هیچ خط قرمزی در مورد شخصیت‌های مورد علاقه‌شان حرف می‌زنند و مطالب را همرسانی می‌کنند. به نظر می رسد شرایط عصر دیجیتال را به درستی متوجه نشده اند. در واقع این سازمان خودش را تحریم کرده است. خودش را ممنوع التصویر کرده است.
این رسانه ملی است که با اتخاذ این سیاست ها خود را از نگاه مردم دور کرده است. هنر ملک مطیعی ها، به تلویزیون وابسته نیست که اگر تحریمش کنیم از بین برود. موج احساسات مردمی پس از درگذشت او نشان از ماندگاری هنر او، ورای سیاست دارد.
هنرمندان قبل از انقلاب پیشکش، این سازمان نسبت به مجریان و بازیگران و شخصیت‌های در استخدام خود نیز این ظلم را روا داشته است.
برخي شخصیت‌های سیاسی محبوب، منتقد یا دارای جایگاه مردمی اغلب در این رسانه جایی نداشته یا بسیار کم رنگ بوده اند. بنابراین هرگز مردمی را که با سریال های ماهواره ای خو گرفته اند سرزنش نکنیم؛ مردمی را که به آرامی سبک زندگی غربی را می‌آموزند نکوهش نکنیم. ما باد کاشته ایم و طوفان درو می‌کنیم.