من نمي‌خرم؛ شما چطور؟

با توجه به افزايش قيمت ارز و سكه و خودرو و نيز مسكن در ماه‌هاي اخير، اين پرسش پيش آمد كه علت آن چيست؟ و مردم چه واكنشي در برابر اين پديده مي‌توانند داشته باشند؟ بخشي از اين رويداد ناشي از تشديد نوعي از نگراني نسبت به آينده است. نگراني‌ای كه ممكن است در واقعیت تا اين حد جدي نباشد، ولي همين نگراني موجب هجوم به بازار براي تبديل نقدينگي به كالا ازجمله چهار مورد فوق شده است و همين هجوم به نوبه خود موجب افزايش بيشتر قيمت و تشديد نگراني مي‌شود. حال اگر روند خريد متوقف شود، اين وضع بهبود پيدا مي‌كند. پس این پرسش طرح می‌شود که چه كساني مي‌توانند اين روند را متوقف يا كُند كنند؟ بخشي از اين كار متوجه دولت است كه با تمهيدات لازم به مردم اطمينان دهد كه نگراني آنان ضرورتي ندارد. بخشي ديگر نيز از طريق چهره‌هاي اجتماعي و صاحب نفوذ مي‌تواند انجام شود. از اين‌رو چهره‌هاي شناخته‌شده كه به سلبريتي مشهورند، در برابر رويدادهاي جامعه خود مسئوليت دارند. آنان بايد در غم و شادي مردم شريك باشند. آنان از جامعه خيلي چيزها را به دست مي‌آورند، بنابراين بايد به تناسب نيز در برابر جامعه مسئوليت‌پذير باشند. اقداماتي كه برخي از آنان در جريان زلزله سرپل ‌ذهاب كردند، نمونه‌اي از ايفاي اين نقش اجتماعي است. در این مورد نیز، اعلام آقاي علي كريمي در راه‌اندازي
«من ـ نمي‌خرم» نمونه جديد آن است.
ولي ايفاي چنين نقشي را نبايد ساده انگاشت. همان‌طور كه پيش از اين نيز نوشتيم، كمك به زلزله‌زدگان فقط اين نيست كه يك شماره حساب بدهيم و مردم پول بريزند، طبيعي است كه بعدا هم عده‌اي تبليغات سوء درباره پول‌هاي دريافت‌شده خواهند کرد و كل ماجرا لوث خواهد شد.
در جريان كمپين «من - نمي‌خرم» همين نكته ظریف نيز بايد مورد توجه واقع شود و نبايد انتظار داشت كه با اعلام چنين ايده‌اي از فردا هيچ‌كس يا تعداد زيادي از مردم اين حرف را گوش كرده و از خريد آن كالاها پرهيز خواهند كرد! اگر موضوع به اين سادگي قابل حل بود، قطعا بسياري از مسائل تاكنون حل شده بود. اتفاقا اگر بدون دقت و مشورت چنين ايده‌هايي را طرح كنيم و به‌طور عادي موفقیتی حاصل نشود، اين مسأله موجب بي‌اعتمادي مردم به اين ايده‌ها خواهد شد و حتي اعتبار اجتماعي افراد پيشنهاددهنده را نيز از


ميان مي‌برد.
براي آن‌كه دچار اين وضع نشويم، لازم است كه اين افراد از كارشناسان حوزه‌هاي گوناگون مشورت بگيرند. در واقع انجام چنين كاري امري حرفه‌اي است و در اين مورد خاص بايد از اقتصاددانان، كارشناسان تبليغات و فضاي مجازي و... كمك گرفت و سلبريتي‌ها فقط از اعتبار و نفوذ خود استفاده كنند و نه اين‌كه جمله‌اي يا عنواني گفته شود و تمام. حتي مديران دولتي نيز مي‌توانند به كمك اين نوع كمپين‌ها بيايند. حكومت و دولت ايران بايد نگاه خود را نسبت به جامعه تغيير دهد. دوره‌اي كه انجام همه كارها در اختيار دولت بود، گذشته است. ظرفيت‌هاي مدني و چهره‌هاي اجتماعي، فرهنگي و هنري براي اصلاح مشکلاتی از نوع امور بالاست. بايد به اين ظرفيت‌ها احترام گذاشت و با آن همراه بود.