ضرورت وجود كانديداي پوششي

بايد توجه داشته باشيم انتخاباتي كه پيش روي ماست در سال‌هاي پاياني قرن ۱۳۰۰ يا ۱۴ هجري شمسي صورت مي‌پذيرد. ورود به اين زمان تاريخي به گونه‌اي در حال شكل گرفتن و محتوا پذيرفتن است كه گذر ايران به صده جديد را وابسته به انتخابات آينده مي‌‌کند. آنچه كه در حافظه تاريخي ما وجود دارد نمايانگر اين است كه ايران در صده گذشته در آستانه يك تغيیرو تحول عظيم قرار گرفت و در سال‌هاي ورود به اين صده شكل و محتوا مي‌پذيرفت. نهضت مشروطه به وجود آمد و مسائل عمده‌اي كه تحولات سياسي در آن زمان رخ داد همگي نشان‌دهنده پوست‌اندازي است كه تاريخ ايران در اين دوران انجام گرفت. اكنون نيز با ورود به صده بعدي سيگنال‌هاي موجود در حوزه سياست نشان مي‌دهد كه ما در حال پوست‌اندازي بين نسلي در لايه‌هاي گوناگون حيات اجتماعي، سياسي هستيم ونوزايشي عظيم در آينده نيز پيش‌روي ملت ايران است. بنابر اين درد يك زايمان تاريخي را بايد در سال ۹۶ ودر انتخابات آينده مورد توجه قرار دهيم و با عقلانيت سياسي و تعميم و گسترش آن به سمت خرد ورزي سياسي زمينه آسودگي بيشتر براي اين زايمان تاريخي را فراهم كنيم. اگر اين بافت موقعيتي را مورد توجه قرار دهيم مي‌توانيم به اين پرسش پاسخ دهيم كه آيا در انتخابات آينده بايد يك كانديداي پوششي براي حسن روحاني به عنوان كانديداي پذيرفته شده جناح موسوم به اصلاح‌طلب ضرورت دارد يا حسن روحاني نماينده جناح اصلاح‌طلب در كشور است؟اكنون ديگر نمي‌توان مانند گذشته جناح‌هاي سياسي را به اصلاح‌طلبان و اصولگرايان تقسيم‌بندي كرد. زمانه كاربرد مفهوم اصلاح‌طلبي و اصولگرايي پايان پذيرفته وهم اصلاح‌طلبان گستره وسيع از مفهوم را طلب مي‌كنند وهم اصولگرايان بايد در منطق اصولگرايي خود برمبناي كنشي كه تاكنون از خود نشان داده‌اند و گزينش اين واژه تجديد نظر كنند.
ادامه صفحه۱۶