شهید بهشتی فقیه صاحب‌رأی اما مقید به قانون بود

آیت‌الله بیات‌زنجانی در سالگرد شهید بهشتی: شهید بهشتی فقیه صاحب‌رأی اما مقید به قانون بود شرق: سی‌وهفتمین سالگرد شهادت آیت‌الله بهشتی و 72 نفر از یارانش با سخنرانی آیت‌الله بیات‌زنجانی و حضور چهره‌های فقهی، سیاسی و خانواده شهدای هفتم تیر با موضوع «انسان محق یا مکلف» عصر پنجشنبه در کانون توحید تهران برگزار شد. انتخاب موضوع سخنرانی به این علت بود که مبحث تکلیف و اختیار و اگزیستانسیالیسم از دغدغه‌های فکری شهید بهشتی بوده و در سخنرانی‌ها یا نوشته‌های خود توجه زیادی به این موضوعات داشته است.
آیت‌الله بیات‌زنجانی با ذکر این موضوع که پانزدهم شعبان سالگرد شهادت دو بزرگوار است؛ یکی حمزه سیدالشهدا و دیگری سیدالشهدای انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی گفت: «متأسفانه در این انفجار گروهی از انسان‌های صادق، خالص، مردمی و بزرگوار از مجلس، دولت و شورای مرکزی حزب جمهوری شربت شهادت را نوشید». این مرجع تقلید سپس با ذکر شش شاخصه انسان از دید قرآن، به بررسی مکلف‌بودن یا محق‌بودن انسان پرداخت.
به گزارش «ایلنا» آیت‌الله بیات‌زنجانی با تأکید بر این موضوع که انسان ذی‌حق است و حاکمیت خدمتگزار مردم است، گفت: «اگر مردم موظف هستند، حاکم هم موظف است. سؤال حق مردم است، اعتراض حق مردم است، اگر مردم می‌خواهند بدانند حق آنهاست و اگر گله‌مند هم هستند حقشان است». او افزود: «مبنای مشروعیت خواست و بیعت مردم است».
آیت‌الله بیات‌زنجانی سپس با یادی از شهید آیت‌الله بهشتی گفت: «ما انسان‌هایی را از دست دادیم که جوهره وجودشان فقهی بود. شهید بهشتی فقیه صاحب‌رأی اما مقید به قانون بود. وی اگر در قید حیات بود، ما امروز با خیلی از مشکلات مواجه نبودیم.


آیت‌الله بیات‌زنجانی با تأکید بر این موضوع که انسان ذی‌حق است و حاکمیت خدمتگزار مردم است، گفت: «اگر مردم موظف هستند، حاکم هم موظف است. سؤال حق مردم است، اعتراض حق مردم است، اگر مردم می‌خواهند بدانند حق آنهاست و اگر گله‌مند هم هستند حقشان است».
ما هم مثل بهشتی به ظلم تن نمی‌دهیم
مصادف با سالگرد شهدای هفتم تیر مراسم دیگری هم در مسجدجامع امام حسن مجتبی(ع) لواسان به میزبانی ناطق‌نوری برگزار شد. سیدحسن خمینی در این مراسم مهم‌ترین و برجسته‌ترین صفت شهید بهشتی را که قابل تسری به همه شهدای هفتم تیر است، «مظلوم»‌خواندن ایشان توسط امام دانست و با تأکید بر اینکه «ظلم نقطه مقابل عدل است»، افزود: «عدل را دو گونه در علوم انسانی تعریف کرده‌اند؛ یک تعریف ارسطویی است که براساس آن، هر چیزی را جای خودش بگذاریم؛ ایرادی که به این تعریف گرفته‌اند این است که عدالت را از حوزه تأثیرگذاری خارج می‌کند».
سیدحسن خمینی، تعریف دیگر عدالت را «عدالت به‌مثابه انصاف» ذکر کرد و یادآور شد: «البته این تعریف ریشه‌های قدیمی هم دارد و ارجاع آن به این نکته است که اگر انصاف داشته باشید، عادل هستید. انصاف قاعده‌ای است که برخی گفته‌اند میراث بشریت است و تنها یک قوم یا یک پیامبر به آن اشاره نکرده‌اند».
او با تأکید بر ضرورت انصاف، تصریح کرد: «انصاف یعنی «هرچه برای خود می‌پسندی برای دیگران هم بپسند». این جمله در کلمات همه پیامبران و امامان موجود است و بعدها فلسفه اخلاق را برهمین‌اساس پایه گذاشتند؛ براین‌اساس، اگر می‌خواهید بدانید عادلانه برخورد می‌کنید یا خیر، خودتان را جای طرف مقابل بگذارید». او یادآور شد: «مرحوم بهشتی با صفت مظلوم شناخته شده است؛ بدین معنا که حق او آن‌گونه که باید ادا نشده یا با او با انصاف برخورد نشد». سیدحسن خمینی با اشاره به تخریب شهید بهشتی گفت: «یک ظلم در رابطه با شناخت ایشان وجود دارد و آن اینکه شناخت او کامل نبوده است؛ یعنی توان نیروی تخریب به‌گونه‌ای بوده که این شخصیت‌ها آن‌گونه که باید شناخته نشدند».
سیدحسن خمینی با تأکید بر اینکه باید در مقابل ظلم ایستاد، تصریح کرد: «تن به ظلم دادن از ناپسندترین اموری است که بشریت می‌تواند در خود پدید آورد، زیرا او را از انسانیت خارج می‌کند».
او با بیان اینکه اولین لازمه مقابله با ظلم «همبستگی عمومی» است، ادامه داد: «اگر همه با هم باشیم می‌توانیم مقابل ظلم بایستیم؛ گمراهی و کوته‌فکری است اگر کسی فکر کند با پاره‌پاره‌کردن جامعه می‌توان مقابل ظلم‌های کوچک یا بزرگ ایستاد».
سیدحسن خمینی تأکید کرد: «لازمه ایستادگی مقابل ظلم این است که همه مردم احساس کنند این ایستادگی به معنای «عزّت» آنهاست. باید تک‌تک مردم احساس کنند این مقاومت ملی عزت آنها را در بر دارد. باید شرایط به‌گونه‌ای مانند سرمای زمستان ۵۷ که وقتی شیرهای نفت را بستند و جامعه در برابر سرما نه‌تنها خم به ابرو نیاورد بلکه محکم‌تر ایستاد، برای آنها تعریف شده باشد».
او افزود: «لازمه استقامت این است که تک‌تک مردم، استقامت را استقامت خودشان بدانند و این‌گونه نباشد که به منِ گوینده در این مسیر فشار کمی یباید و به دیگری فشار بیشتری بیاید؛ باید «همه در کنار هم» به وحدت و انسجام ملی برسیم».
سیدحسن خمینی با انتقاد از اینکه مرسوم شده است که ما بر طبل بی‌انگیزگی می‌کوبیم، افزود: «رسانه‌های شناسنامه‌دار چرا این کار را می‌کنند؟ بی‌تردید وضع ما از بسیاری دوران‌ها بهتر است و تاکنون نیز با «اتحاد» از همه گردنه‌ها عبور کرده‌ایم؛ روزی سیلو‌ها برای یک روز هم گندم نداشت. یکی از شاهکارهای امام روز اول مهر ۵9 بود که یک روز قبل فرودگاه‌ها را بمباران کردند، اما امام امید می‌داد؛ جایی که باید هیجان دهیم، بدهیم و جایی که باید هیجان را جمع کنیم، جمع کنیم. لذا به جامعه باید تزریق امید کرد».
سیدحسن خمینی مؤلفه مهم دیگر در ایستادگی مقابل ظلم را «همت» عنوان و تأکید کرد: «قوام یک جامعه به مدیرانی است که مورد تأیید مردم هستند؛ از این فرازونشیب‌ها نترسید. جمهوری اسلامی آن‌قدر پتانسیل قوی دارد که می‌تواند از صدها گذر عبور کند؛ اما مهم این است که امیدمان به خدا و آینده را از دست ندهیم، بنابراین خدا را نصرت دهید و آستین همت بالا بزنید». او با توصیه اکید بر اینکه «دست از تخریب یکدیگر برداریم»، افزود: «ما یک ملتیم و یک آینده داریم و در یک کشتی نشسته‌ایم که الحمدلله امروز ناخدای باتدبیری هم دارد و اگر به لوازم ظلم‌ناپذیری تن دهیم، پیروزیم».
او در پایان گفت: «بهشتی مظلوم بود، اما به ظلم تن نداد؛ ما هم به ظلم تن نخواهیم داد و دست در دست هم ان‌شاءالله آینده روشن جمهوری اسلامی روشن‌تر خواهد بود».