غبا ر فرا مو شي بر علاج بخشي سد گتو ند

خوزستان اين روزها مترادف با ريزگرد، بحران آبي و خشكسالي است. سرزميني كه روزگاري با نخلستان، باغ‌هاي سرسبز، مزارع خرم، رودهاي خروشان و تالاب‌ها، هوش از سر هر گردشگري مي‌‌ربود اما هم‌اكنون به جهنمي براي خوزستاني‌ها تبديل شده است كه كوچ اجباري از سرزمين مادري را به ماندن در جلگه ترجيح مي‌دهند.
سال‌هاست كه ديگر شاهد جوش و خروش كارون نيستيم، به‌جرات مي‌توان گفت يكي از دلايل اصلي حال و روز ناخوش خوزستان و كارون ، فاجعه‌اي خفته در دل منطقه گتوند است. سدي در اين منطقه احداث شد كه از آن به‌عنوان موزه عبرت محيط زيست ايران ياد مي‌شود. متهمي كه به‌حال خود رها شده و مسئولي به آن توجه نمي‌كند. بيش از دو سال از تهيه طرح‌هاي علاج‌بخشي گتوند مي‌گذرد اما از آنجايي كه نتايج اين تحقيقات و طرح‌هاي علاج‌بخشي آن به مزاج سازنندگان آن خوش نيامده، اين طرح‌ها بايگاني شده و اين سد همچنان بلاتكليف مانده است. در اين ميان نيز براساس آمار سالانه، 30درصد بر شوري آب كارون نيز مي‌افزايد. حتي امروز نيز براي علاج‌بخشي و رهايي از فاجعه‌اي به‌نام گتوند دير نيست؛ اگر چاره‌اي براي آن انديشيده شود، مي‌توان به نجات كارون و حل مشكلات خوزستان اميدوار بود.
گتوند، گران‌ترين سد ايران
اما داستان گتوند، گران‌ترين سد ايراني به دولت مرحوم آيت‌ا... هاشمي رفسنجاني باز مي‌گردد. رضازاده، مديرعامل وقت آب و نيرو در يكي از سخنراني‌هايش در دفاع از مديريت ايراني‌ گفته بود:« سد گتوند از آن دسته سدهايي است كه در جانمايي شركت فرانسوي كه قبل از انقلاب سدهاي ايران را طراحي مي‌كرد، وجود نداشت. افتخار جانمايي سد گتوند به ما باز مي‌گردد».


شايد جالب باشد بدانيد كه شغل اجدادي بوميان منطقه گتوند، استحصال نمك بوده است؛ مساله‌اي كه هيچگاه توسط كارشناسان و متخصصان وزارت نيرو به آن توجه نشده است اما برخي از مسئولان وزارت نيرو نيز اعتراف كرده‌اند كه هيچگاه قرار نبوده است، سد گتوند به بلندترين سد خاكي ايران و خاورميانه تبديل شود. شايد اگر ارتفاع اين سد طبق طراحي اوليه خود باقي مي‌ماند، آب به سمت گنبدهاي نمكي پس نمي‌زد و چنين فاجعه‌اي رخ نمي‌داد اما از آنجايي‌كه برخي در وزارت نيرو، سوداي مطرح شدن را داشتند، ارتفاع سد را بالا بردند و اتفاقي كه نبايد، رخ می داد.ساخت سد گتوند به‌صورت جدي در دولت دهم آغاز شد، سدي كه با احداث و آبگيري آن، تير خلاصي بر پيكر بي‌جان كارون و خوزستان زديم اما نكته قابل توجه اينجاست كه هم‌اكنون پس از چندين سال و بروز پيامدهاي منفي و مخرب اين سد، سازندگانش آن را نعمتي براي جلگه خوزستان مي‌دانند. نعمتي كه براي خوزستاني‌ها به نقمت تبديل شد و اين كابوس صدها هكتار اراضي كشاورزي خوزستان را نابود كرده است و از همه مهم‌تر 25 الي 30 درصد بر شوري آب كارون افزوده است. مساله‌اي كه امروز به بحراني در خوزستان تبديل شده و تجمع، اعتراض و درگيري‌هاي بسياري درباره آن شكل گرفته است.
نجات گتوند از ياد رفته است
پس از فاجعه زيست محيطي سد گتوند، سازمان محيط‌زيست و وزارت نيرو توافق كردند كه دانشگاه تهران به‌عنوان حكم ميان‌ آن‌ها درباره سد گتوند، تحقيق و طرح‌هايي براي علاج‌بخشي اين پروژه ارائه دهد. دانشگاه‌تهران چندين راهكار براساس مطالعات علاج‌بخشی كه موسسه آب دانشگاه درباره سد گتوند پيشنهاد كرده بود،ارائه داد.
راهکار اول، تخلیه شوری به حوضچه‌های تبخیر نمک توسط خط لوله به محدوده‌ای در فاصله ۳۵کیلومتری از بدنه سد است و راهکار دوم، مدیریت مخزن است. همچنين انتقال آب سد گتوند از طريق لوله‌گذاري، انحراف رودخانه كارون و شست‌وشوی سریع مخزن از ديگر راهكارهاي پيشنهادي است. باتوجه به تحقيقات و بررسي‌هاي انجام شده، دو راهكار اول، بهترين گزينه‌هاي پيشنهادي براي حل مشكل سد گتوند محسوب مي‌شوند. براساس همين تحقيقات، بهترین حالت ايجاد زیرساخت‌های طرح انتقال به حوضچه‌های تبخیری نزدیک سد در سه سال انجام مي‌شود. تخلیه آن نیز براساس برآورد اداره کل حفاظت محیط‌‌زیست استان خوزستان در 12 سال انجام مي‌شود. نزديك به دو سال از اعلام نظر تيم تحقيقاتي دانشگاه تهران درخصوص طرح‌هاي علاج‌بخشي سد گتوند مي‌گذرد اما خبري از علاج‌بخشي نيست و سد گتوند هر روز قرباني بيشتري از محيط‌زيست ايران مي‌گيرد. براساس شواهد خسارات کشاورزی ناشی از شوری رودخانه کارون، سالانه ٦٠‌میلیارد تومان برآورد مي‌شود.
اعتراض‌هايي كه به‌جايي نرسيد
ساخت گران‌ترين و بلند‌ترين سد خاكي ايران از همان ابتدا با اعتراض‌هاي فراوان فعالان و كارشناسان محيط‌زيست ايران همراه بود. سدي كه با اعتباري درحدود هفت هزار ميليارد تومان ساخته شد تا عنوان بزرگ‌ترين فاجعه زيست محيطي ايران را از آن خود كند. كارفرماي اين پروژه، شرکت توسعه منابع آب و نیروی ایران بود كه مشاوره اين پروژه را به شرکت مهندسی مشاور مهاب قدس و احداث آن را به گروه سپاسد واگذار كرد. مهم‌ترين دليل مخالفان ساخت اين سد، وجود تپه نمکی به نام گچساران بود که در امتداد مخزن این سد وجود داشت؛ دليلي كه سازندگان سد، منكر آن شدند اما تنها پس از گذشت چند روز از آبگيري سد، تپه نمكي آب و وارد درياچه سد گتوند شد.
چرا گتوند ساخته شد
حال پرسش اينجاست چگونه گتوند، جلوي چشم تمامي نهادهاي نظارتي و بازرسي ساخته شد؟ پاسخ آن در اطلاع‌رساني نادرست برخي كارشناسان است. طبق قانون ،يك گزارش ارزيابي از پروژه گتوند براي سازمان محيط زيست ارسال شد و در اين گزارش، ارزيابي همه موارد به نظر درست بود و سازمان به اين پروژه مجوز داد اما مشاوري كه گزارش ارزيابي را ارسال كرده بود، ذكر نكرده بود كه در محل آبگيري سد گتوند، يك گنبد نمكي بزرگ وجود دارد كه درصورت آبگيري سد گتوند، اين گنبد نمكي آب شده و وارد درياچه مي‌شود. اينكه برخي اعلام مي‌كنند مشاور اين پروژه از وجود گنبد نمكي بي‌اطلاع بوده، قابل قبول نيست؛ چراكه قبل از احداث سد، بسياري از كارشناسان به‌وجود اين گنبد نمكي اشاره كرده‌ و هشدار داده بودند. سرانجام با همه اعتراض‌ها براساس گزارش مشاور پروژه، بخش ارزيابي سازمان محيط زيست نيز باوجود مخالفت كارشناسان، مجوز اين پروژه را صادر كرد؛ درنتيجه احداث و آبگيري آن آغاز شد. طرح‌هاي مختلفي براي جلوگيري از آب شدن گنبد نمكي ارائه شد كه يكي از اين طرح‌ها «پتوي رسي» بود. طرح «پتوي رسي» با هزينه گزافي ساخته و اجرا شد كه به‌محض آبگيري اين «پتوي رسي» از بين رفت و گنبد نمكي وارد آب درياچه شد. خاك مرغوب كشاورزي را تا عمق چهار متر برداشت كردند تا طرح «پتوي رسي» را اجرا كنند اما اين طرح شكست خورد.
انكار شوري آب
وزارت نيرو، شوري آب را انكار مي‌كند و مي‌گويد افرادي كه با اين سد مشكل دارند، منافع شخصي داشته و براي مطرح كردن خودشان اين مخالفت‌ها را انجام مي‌دهند. محمد درويش درباره گتوند به «قانون» مي‌گويد:«برخي از دوستان در وزارت نيرو مي‌گويند كه اگر در آن منطقه سد احداث نمي‌شد، سيل موجب تخريب آن منطقه مي‌شد. آن‌ها فراموش كرده‌اند كه ما در خوزستان سازه‌هايي به قدمت بيش از سه هزار سال داريم. سازه‌هاي آبي شوشتر بر اثر هيچ سيلابي تخريب نشده است؛ چراكه آن زمان پدران ما مي‌دانستند كه در چه محله‌هايي بايد آن سازه‌ها را بسازند اما ما سد ساختيم كه جلوي سيل را بگيريم اما فراموش كرده‌ايم كه جلگه حاصلخيز خوزستان بر اثر همين سيلاب‌ها به‌وجود آمده است. اين سيلاب‌ها در واقع مواد غذايي زيادي را وارد دشت خوزستان ‌كرده است و از آنجا به خليج فارس وارد مي‌شد. اين اتفاق به تنوع زيستي خليج فارس و بهبود خاك منطقه كمك مي‌كرد. با احداث سد گتوند، دشت خوزستان با معضل شوري مواجه شده است. نيمي از نخلستان‌ها خشك شده و كيفيت آبزيان به شدت كاهش پيدا كرده است و با يك بحران جدي در كشاورزي مواجه شده‌ايم. بسياري از زمين‌هاي كشاورزي از حيز انتفاع خارج شده‌اندو هزاران ميليارد تومان پول به هدر رفته است».
شنيده‌ها حاكي از آن است كه بهترين گزينه‌اي كه دانشگاه تهران معرفي كرده، تعطيل شدن سد است. انحراف مسير رودخانه كارون 9هزار ميليارد تومان هزينه خواهد داشت كه سه برابر كل بودجه‌اي بوده كه براي ساخت سد مصرف شده است. اين اعتبار را از بيت‌المال بايد هزينه كنيم تا از شر سدي كه با آن همه هزينه ساخته‌ايم، رها شويم. به‌نظر مي‌رسد باتوجه به خزانه خالي دولت، مشكلات اقتصادي، پروژه‌هاي نيمه‌كاره و از همه مهم‌تر بحران خشكسالي و آبي در خوزستان كه امنيت ملي را نشانه رفته است، تعطيلي گتوند مي‌تواند از يك فاجعه بزرگ‌تر جلوگيري كند.