خوزستان را از نو بشناسيم

استان خوزستان مجموعه‌اي از امكانات بسيار زياد و فقدان‌هاي بسيار زياد است. وجود نفت موجب شده اولين مظاهر مدرنيسم در ايران در استان خوزستان ديده شود. براي نمونه زماني كه در مسجد سليمان «باشگاه گلف» وجود داشت در بسياري از شهرهاي ايران اين ورزش هنوز شناخته شده نبود. يا وجود زير ساخت مهمي مانند فرودگاه در آبادان و رفت و آمد هواپيماهاي مسافربري پيشرفته آن روز، نمونه‌اي از اين مظاهر مدرنيسم به شمار مي‌روند. از سوي ديگر سنت‌هاي قديمي، تنوع اقوام و روابط طايفه‌اي پيچيده هم بر روند توسعه در اين استان اثرگذار بوده است. به اين ترتيب مي‌توانيم خوزستان را هم مظهر ورود مدرنيسم به ايران بدانيم و ...
مظهر سنت‌گرايي و پايبندي به مناسبات طايفه‌اي كه در زندگي مردن قاعدتا نبايد چندان پررنگ باشند. هرچند ممكن است پوسته مدرن شده باشد اما در عمق روابط اجتماعي مناسبات سنتي نقش‌آفرين است. قصد ندارم بگويم كه اين مناسبات طايفه‌اي نقش منفي دارند؛ بلكه مقصودم اين است كه اين مناسبات در جامعه‌اي كه نهادهاي مدرن در آن شكل گرفته است همچون گذشته ديگر كاركرد ندارد و از اين رو نبايد چنين مناسباتي بازتوليد و تقويت شود. چرا كه منجر به ايجاد تضاد و در نهايت مانعي بر سر راه توسعه باشد. البته اين تناقض تنها مانع بر سر راه توسعه نيست. شرايط اجتماعي، اقتصادي، سياسي و فرهنگي همگي در ارتباط و تعامل با هم قرار دارند و از اين رو اگر قرار باشد براي توسعه خوزستان نسخه‌اي پيچيده شود بايد از منظر علمي و بدون تعصب تمامي اين عوامل تحليل شوند. اگر بخواهم به طور گذرا به برخي الزامات مورد نياز توسعه خوزستان اشاره كنم بايد بگويم در گام نخست ما بايد خوزستان را از نو بشناسيم. ظرفيت‌هاي فرهنگي و اقتصادي اين استان به اندازه كافي شناخته شده نيست. رسانه‌ها در اين زمينه وظيفه دارند در وهله اول به مردم استان آگاهي بدهند. مردم بايد بدانند كه مزيت‌هاي واقعي‌شان در چه چيزي نهفته است. مثلا ممكن است خيلي ساده‌انگارانه گفته شود كه گرماي شديد هوا در خوزستان بر روند توسعه اثر منفي مي‌گذارد. اين حرف تا حدي مي‌تواند درست باشد اما نبايد نقش آن را خيلي پررنگ دانست زيرا شهرهاي بسياري در جهان هستند كه توانسته‌اند با غلبه بر اين عامل، راه توسعه را برگزينند. شايد اين جمله قدري تكراري به نظر برسد اما ما بايد تهديدها را به فرصت تبديل كنيم. يكي ديگر از اقدامات مهم در استان خوزستان لزوم تسهيل گفت و شنود ميان مردم و مديران است. بحران‌هاي امروز خوزستان نتيجه ناآگاهي و مشكلاتي است كه در طول زمان روي هم انباشته شده و درباره‌شان به اندازه كافي گفت‌وگو نشده است. بايد حركت‌هاي افراطي در استان از طريق روش‌هاي منطقي تضعيف شود و از سوي ديگر ميان بدنه عمومي و مديريت استان اعتمادسازي شود. شنيدن صداي منتقدان دلسوز و آگاه كه سلامت علمي دارند در تقويت اعتماد اجتماعي راهگشا است. شنيدن اين صداها كمك مي‌كند كه براي برون‌رفت از بحران‌هاي موجود راه‌حل‌هاي واقع‌بينانه و علمي پيدا شود و ما كمتر شاهد تصميم‌هاي احساسي و غيرعلمي باشيم. جامعه‌شناس