موازنه تهدید

این روزها شاهد هستیم بعد از یک دور تهدیدات سنگین ترامپ و یارانش در آمریکا و منطقه درباره به صفر رساندن فروش نفت ایران تا آبان ماه، تهدید متقابل از سوی رئیس جمهور کشورمان آغاز شده است مبنی بر جلوگیری از صادرات نفت از منطقه در صورت صادر نشدن نفت ایران .
اما نکته مهمی در این میان پنهان شده است که در تحلیل چنین رفتاری از دو طرف باید مورد توجه قرار گیرد. در علم روابط بین الملل موضوعی داریم به نام موازنه تهدید (BALANCE OF THREAT) که مبدع آن  استفان والت از نظریه پردازان روابط بین الملل است. والت معتقد است کشورها با چهار مزیت نزدیکی جغرافیایی ، توزیع امکانات ، توانایی تهاجمی و درک نیت تجاوز قادر هستند تهدیدات خارجی را تحلیل  یا به ارائه تهدید اقدام کنند . برخی ادعا می کنند که ایران به رغم داشتن برخی از این ویژگی ها از جمله نزدیکی جغرافیایی ، توزیع امکانات و درک نیت تجاوز ، به لحاظ توانایی تهاجمی توان بستن تنگه هرمز را به طور کامل ندارد، اما در این جا این سوال پیش می آید آیا تهدیدی که ترامپ درباره به صفر رساندن صادرات نفت ایران می گوید هم روی کاغذ عملی است؟ در توضیح باید بگویم فراموش نکنیم تحریم قبلی نفت ایران که با اجماع اروپا و آمریکا و دیگر کشورهای غربی همچون کره جنوبی و ژاپن انجام شد اولا در پاسخ به یک نگرانی حل نشده از سوی آن ها مبنی بر حرکت ایران به سمت توان هسته ای نظامی و ثانیا پایه این تحریم نیز در قطعنامه های شورای امنیت نهفته بود. با همه این ها تا پاییز سال 92 که توافق ژنو شکل گرفت همچنان ایران می توانست حدود یک میلیون بشکه نفت را در روز صادر کند و این درحالی بود که حدود دو سال از آغاز تحریم نفتی می گذشت. امروز اما با وجود پایبندی تهران به برجام، نگرانی گذشته جامعه جهانی درباره انحراف ایران از برنامه هسته ای صلح آمیزش وجود ندارد، از سوی دیگر نه تنها اجماعی جدی میان کشورهای یاد شده برقرار نشده و قطعنامه ای هم در شورای امنیت علیه کشورمان صادر نشده، بلکه اختلاف های جدی میان آمریکا و دیگر کشورها به خصوص اروپا، چین و روسیه درباره ایران وجود دارد. در چنین حالتی اگرچه قاطبه تحلیل گران توان و تهدید ایران در بستن تنگه هرمز را بدیهی می دانند اما از منظری دیگر عده ای نیز این تهدیدات را در مرحله فعلی صرفا در راستای موازنه تهدید طرف مقابل ارزیابی می کنند   تا توازنی میان تهدیدات برقرار شود. ضمن این که بازار جهانی از هر دو تهدید اثر گرفته و می تواند تعادل قیمت نفت را برهم زند که این به نفع کشورمان است. فراموش نکنیم فعلا در مرحله تهدید هستیم و قرار نیست توان کشورها در این مرحله محک زده شود اما در هنگامه ای که قرار باشد منافع کشوری در حوزه ای به خطر بیفتد یا به طور کامل قطع شود، مسلما آن کشورخود را محق می داند تا فراتر از هر حقوق بین الملل یا کاغذی که در آن  تحلیل گران تحلیل می کنند از هر ابزاری برای بقای خود استفاده کند، ابزاری که البته قرار نیست تا رسیدن به آن مرحله آشکار شود.
جمهوری اسلامی ایران همان طور که مقامات ارشدش بارها گفته اند، هرگز در شرایط فعلی  به دنبال عملیاتی کردن این تهدید یا تهدید جدید رئیس جمهور مبنی بر «تنگه های دیگر» نبوده و نیست، اما اگر روال به صورتی پیش برود که ساکنان کاخ سفید بخواهند تهدیدات خود را از روی کاغذ به خلیج فارس و به چاه های نفت ایران بکشانند، باید آماده هزینه هایی باشند که  برای همه طرف ها در منطقه و جهان به ارمغان خواهد آورد.