عقاید یک خنداننده

برنامه خندوانه که از اواخر اردیبهشت‌ماه امسال، برای پنجمیـن فصل روی آنتن رفته و چهارشنبه و پنج شنبه و جمعه هرهفته، حوالی ساعت 11 شب روی آنتن شبکه نسیم می‌رود، این شب‌ها برگزاری دومین دوره مسابقه «خنداننده شو» را تجربه می‌کند. 16 شرکت‌کننده به مرحله اصلی این مسابقه راه پیدا کردند و تحت هدایت و راهنماییِ چهار مربی «پانته‌آ بهرام»، «فرهاد آئیش»، «اشکان خطیبی» و «رامبد جوان»، در حال اجرا و پشت‌سرگذاشتنِ مراحل مسابقه‌انــد. تا امروز چهارنفر از دور رقابت حذف شده‌اند و 12 جوانِ طناز و خوش‌ذوق، دومین اجرای خودشان را ارائه دادند و منتظر رای مخاطبان هستند. تا این جا، برخی شرکت‌کنندگانِ «خنداننده‌شو2 » بیشتر از بقیه به دل ایرانی‌ها نشسته‌انــد و شاید یکی از دلایلِ این محبوبیت، دست گذاشتنِ این چهره‌ها روی سوژه‌های ملموس و کاربردیِ پیرامون، برای اجرای استندآپ کمدی‌شان است. هرچند همه‌مان واقف هستیم و مجری و مربیان برنامه هم تاکید دارند «خنداننده‌شو، فقط فرصتی برای با هم خندیدن است و تربیت کمدین‌هایی که چم و خم خنده گرفتن از مخاطب را یاد بگیرند. خنداننده‌شو قرار است تمرینی باشد برای راحت خندیدن» اما این وسط تعدادی از شرکت‌کنندگان، کمدی و تلاش برای خنداندن دیگران را فرصت مغتنمی برای روایتِ سبک‌های مختلف زندگی در گوشه‌گوشه کشورمان یا بیان انتقادات نرم اجتماعی دانسته‌اند و از این فرصت، به‌خوبی بهره می‌برند. زندگی‌سلامِ امروز، به عیارسنجیِ عملکرد این شرکت‌کنندگان در حوزه روایت سبک زندگی و نقد اجتماعی اختصاص دارد. با تاکید دوباره بر این که علت اصلی انتخاب این شش شرکت کننده سوژه یابی آن ها از سبک زندگی و رفتارهای فردی و اجتماعی مردم است نه بهتر بودن در خنداندن مخاطب.
 
تیزبین و گزنده
«امیرحسین قیاسی»

روایت سبک زندگی -  امیرحسین قیاسی راه دشواری برای خنداندن مخاطب انتخاب کرده است. قیاسی که ملاحت بقیه شرکت کننده ها را ندارد، به واسطه جسارتش که با نگاهی تیزبین ترکیب شده، توانسته با بیان حقایقی از دردسرهای زندگی در پائین شهر، طنز تلخ و گزنده اما دوست داشتنی اش را ارائه کند و با بیان نکاتی ناب، از مخاطب خنده بگیرد و نبود آن نمک ذاتی در چهره و کلامش را با همین خاص بودن طنزش جبران کند. سبک زندگی مردم پائین شهر به‌خصوص طبقات کم‌توان و آسیب‌پذیر و تناقض آن با زندگی دیگر طبقات جامعه، لحظات جالبی را برای مخاطب فراهم می کند. لحظاتی که مخاطب هم‌زمان با خنده، به فکر فرو می رود.
نقد اجتماعی -  اما قیاسی که متنش را هم خودش می نویسد فقط به بیان سبک زندگی مردم جنوب شهر اکتفا نکرده و در اجرای دومش با احتیاط وارد فضای نقد پدیده هایی مثل رای گرفتن در انتخابات با غذا، استفاده شخصی از اموال دولتی، لابی گری، فامیل بازی برخی مسئولان، پدیده آقازاده ها و مواردی شد که بیانشان هنر می خواست. در شرایطی که بقیه شرکت کننده ها ترجیح می دهند اگر با خط قرمزی شوخی می کنند، آن تابوشکنی بیشتر جنسی باشد قیاسی مسیر سخت تر را انتخاب کرده که متاسفانه شاید به اندازه شوخی های جنسی، بازخورد و رای نداشته باشد اما همین ورود قیاسی می تواند زمینه را برای نقدهای جدی دیگران فراهم کند. در سری اول این مسابقه فقط «رضا بهمنی» بود که کمابیش با بیان مشکلاتی مثل آلودگی هوا وارد این نوع طنز شد و به اندازه نگاه تیزبینانه اش هم رای نیاورد و زود حذف شد. در این شرایط باید به انتظار بشینیم و ببینیم مردم به کمدی ملموس و گزنده و بعضاً تلخ امثال قیاسی رای می دهند تا مسیر برای چنین اجراهایی باز شود یا خیر؟
خنده گرفتن از مخاطب:    
 
تکراری و کسالت‌آور
«رضا نظری»

روایت سبک زندگی -  یکی از خاص ترین استندآپ کمدین های این دوره خنداننده شو از لحاظ نحوه صحبت کردن و چهره، «رضا نظری» است. البته او در اجرای اول بسیار موفق تر به نظر می رسید و در اجرای دوم، آن درخشش قبلی را نداشت که متن استفاده شده، مهم ترین نقش را در این زمینه بازی کرد. موضوع استندآپ کمدی اول «نظری»، «ازدواج» و موضوع اجرای دومش «استفاده از وسایل حمل و نقل عمومی» بود. او در استندآپ اول که یک‌جورهایی در حوزه سبک‌زندگی می‌گنجید، مشکلات خودش را برای ازدواج مطرح کرد و از سختی های ازدواج کردن در شرایط فعلی کشور گفت. هرچند در این زمینه هیچ حرف تازه و جذابی نزد و به چند شوخی توئیتری اکتفا کرد؛ به طور مثال تنها آمادگی اش برای ازدواج را داشتن شناسنامه عنوان کرد که یک شوخی دم دستی و به شدت تکراری است.
نقد اجتماعی  -  رضا نظری در اجرای دومش، دست روی یک سوژه اجتماعی گذاشت و از ضرورت توجه مردم به وسایل حمل و نقل عمومی گفت. ورود او با یک دوچرخه قدیمی به سالن اجرا، حال و هوای نوستالژی بازها را تغییر داد و به عنوان حرکتی خلاقانه به چشم آمد. موضوع استندآپ‌ دوم «نظری» اجتماعی بود اما نقدهایش بسیار سطحی و بدون هیچ حرف جدیدی بود. «نظری» در پرداختن به موضوع حمل و نقل عمومی هم بسیار ضعیف عمل کرد و فقط به شلوغ بودن مترو و بو دادن دهان مسافران اشاره کرد. نکاتی که هرچند یک جورهایی نقد اجتماعی محسوب می شود اما آن قدر شنیدن شان برای مردم تکراری شده که تاثیر و فایده ای نخواهد داشت. در این بین، مردم هم کمتر به این شوخی ها خواهند خندید و به نظر می رسد که «نظری» یکی از حذف شدگان این مرحله باشد.
خنده گرفتن از مخاطب:  


 
حرکت بین فانتزی و اجتماعی
«ابوطالب حسینی»

روایت سبک زندگی - ابوطالب حسینی در اجرای اولش سراغ یک گلوگاه مهم در فرهنگ و سبک زندگی ما ایرانی ها رفت یعنی تعارف های بی‌جا و بی دلیل که باعث می شود زندگی به خودمان و دیگران سخت شود. ماجرای یک ظرف غذا که تاکید دو خانواده بر پُر پس دادن آن باعث شد سند خانه هایشان را هم به نام هم بزنند اغراق داشت اما کمدی از دل همین بزرگنمایی ها شکل می گیرد و بامزه می شود. اما اصل انتخاب سوژه و تکیه کلام های ابوطالب همگی نشان می داد خوب در دل ماجرا و این رفتار اجتماعی ما ایرانی ها قرار دارد. اما اجرای دوم ابوطالب هرچند مورد توجه داوران و حاضران در استودیو قرار گرفت، به شدت فانتزی بود و در دنیایی سیر می کرد که منطقش با زندگی ما تناسبی ندارد.
نقد اجتماعی  -  از دل اجرای اول ابوطالب حسینی خنده و نقد اجتماعی هر دو با هم بیرون می آمد اما وقتی پای مسابقه در میان باشد و نفر اول دور نخست یعنی صبوری، با یک کمدی کمتر اجتماعی بیشترین رای را تصاحب کرده باشد عجیب نیست که سمت و سوی اجرای بقیه متاثر از بازخوردهای دور اول، آرای مردم به نفر نخست و فشار مربی ها به سمتی برود که نتیجه گرایی در آن بشود فاکتور اصلی. برای همین است که ابوطالب ماجرای مهاجرت به استرالیا و دیدار با ارواح و حتی حضور در بین قبیله آدمخوارها را به هم وصل می کند تا مخاطب را بخنداند. ابوطالب در هر دو اجرایش موفق بود اما اجرای اولش یعنی نقد فرهنگ تعارف انگار روایتی بود از زندگی خیلی از ما. از جامعه ای که دیگران و نیروهای اجتماعی موثر بر آن، رفتار افراد را شکل می دهند؛ برای همین آدم ها بدون این که بدانند چرا، تن به رفتارهای عجیب می دهند.
خنده گرفتن از مخاطب:  
 
منفعل اما بامزه
«علی صبوری»

روایت سبک زندگی  - «علی صبوری» یکی از بهترین استندآپ کمدین های خنداننده شو2 از گروه «فرهاد آئیش» است و با تعریف های رامبد جوان در برنامه که او را رضا عطارانِ بعدی ایران از نظر بهروز افخمی نامید، نگاه ها به او معطوف شد. از مهم ترین ویژگی های اجرای «صبوری» این است که دوربین را می‌شناسد و از آن نمی‌ترسد. او با اعتماد به‌نفس روی صحنه می‌آید و شما را با ترفندهای کلامی، زبان بدن و استفاده از تکنیک ‌های فردی ‌اش وادار به خندیدن می ‌کند. او در هر دو استندآپ خودش به سراغ دو موضوعِ کاربردی «ازدواج» و «پیدا کردن شغل مناسب» رفت که بارها توسط استندآپ کمدین ها به آن ها پرداخته شده اما اجرای جذاب، متن های جالب و استفاده اصولی از زبان بدن باعث شده تا مخاطب با او ارتباط خوبی برقرار کند. او هرچند در برنامه اولش، بارها به دلیل خندیدن مجبور به توقف اجرایش شد اما مخاطب به خاطر کاریزماتیک بودن شخصیتش این موضوع را پذیرفت و به او رای داد.
 نقد اجتماعی -  او در این زمینه، قدمی برنداشته و ظاهرا هم اکنون به این مسئله فکر نمی کند. بیشتر شوخی های «صبوری» فقط خنده دار هستند و به دلیل استفاده به موقع از اصل غافلگیری، مخاطب جذب اجرای او می شود. ضمن این که شوخی او درباره این که پدرش، وی را فرزند خودش نمی داند و معتقد است که او در بیمارستان با کودک دیگری عوض شده، باعث احساس همدردیِ خنده‌دار مخاطب با وی می شود. هرچند که «صبوری» در هر دو اجرایش، موضوعاتی اجتماعی انتخاب کرد اما به نقد این موضوعات نپرداخت. او فقط به زبانی طنز، داستان هایی را تعریف کرد که یک روایت معمولیِ اجتماعی محسوب می شود.
خنده گرفتن از مخاطب:  
 
منصف و باهوش
«آیت بی‎غم»

روایت سبک زندگی - آیت در دو قسمت استندآپش، دو اجرای کاملا متفاوت داشت. در قسمت اول با فیزیک بدنی خودش شوخی کرد؛ شوخی‎هایی که کسی را غافلگیر نکرد و با وجود بامزگی، جنس جدیدی از کمدی محسوب نمی‎شد. در قسمت دوم اما دست گذاشت روی یک مسئله اجتماعی و شکل اجرایش هم نه شبیه کس دیگری بود و نه شبیه به اجرای قبلی خودش. او فحاشی در فضای مجازی را، به‎عنوان سوژه انتخاب کرد؛ معضلی که معلوم نیست کی و چطور می‎شود راهی برای حلش پیدا کرد.
 نقد اجتماعی -  اجرای اخیر آیت نشان می‎دهد که او، استندآپ را وسیله‎ای می‎داند برای بیان دغدغه‎ها و آسیب‎های اجتماعی؛ شیوه‎‎ای که خنده گرفتنش تضمینی است اما نه لزوما وقتی تیغ نقد مستقیما خود ما را نشانه می‎رود. وقتی شخص مورد انتقاد، یک مقام مسئول است شوخی کردن با او دلمان را خنک می‎کند اما اگر عیب‎های خودمان جلوی چشممان آورده‎شود، هم‎زمان با خندیدن کمی هم بهمان برمی‎خورد. آیت این ریسک را به جان خرید اما برای گاردایجاد نکردن، خودش را هم ‎برد توی تیم‎ بداخلاق‎های مجازی: «ما خیلی بافرهنگ هستیم اما همه‌مان آدم رواعصابی در زندگی‎ داریم که دلمان می‎خواهد بهش فحش بدهیم». آیت، از حسادتش به خوش‎تیپ‎ها و عقده‎اش نسبت به پولدارها گفت تا مثل یک آسیب‎شناس، دلایل بی‎ادبی در شبکه‎های اجتماعی را جست‎وجو و دسته‎بندی کند. او اعتراف کرد با اکانت فیک به دیگران فحش می‎داده تا بگوید اسم و فامیل تقلبی، نقابی برای فحاشی نیست بلکه ادای آدم‎های باادب و بافرهنگ را درآوردن در دنیای واقعی، نقابی است برای پوشاندن کینه‎ها و حسادت‎ها و بی‎اخلاقی‎ها. اجرای اول آیت، خنده و تشویق‎های بسیاری از طرف مخاطب‎های استودیو گرفت؛ خندیدن و کف زدن هم‎زمان اما در اجرای دوم کمتر اتفاق افتاد، او در این اجرا بیشتر تشویق دریافت کرد. به این‎دلیل که مخاطب دریافته‎بود آن‎چه می‎شنود، بیشتر برای فکر کردن است تا خندیدن.
خنده گرفتن از مخاطب:    
 
شیرین و دلنشین
«ساره رشیدی»

روایت سبک زندگی  - موفق ترین شرکت‌کننده «خنداننده‌شو» در زمینه ارائه روایتی تر و تازه از سبک‌زندگیِ مردم شهری که همواره خُلق و خوی‌شان دستمایه طنزهای بامزه بوده، ساره رشیدی است. دختری شیرازی که مشاهده دقیق رفتار و آداب و اخلاق و ارتباطات همشهریانش به اضافه شیرینی و ملاحتِ ذاتی‌اش، به روایت ماجراهایی شنیدنی از شیرازی‌های خوشحــال و نحوه مواجهه‌شان با فرهنگ‌ها و سبک‌های دیگر زندگی، منجر شده. او ابتدای هر دو اجرا، تاکید می‌کند که ما شیرازی‌ها تنبل نیستیم، فقط زندگی را آسان می‌گیریم و نمودهای این آسان‌گیری را به خنده‌دارترین شکل ممکن، روایت می‌کند. مادری که پستانک بچه را به یک بادکنک هلیومی گره زده تا مدام روی زمین نیفتد و احتیاج به شستن نداشته باشد، دایی و مادری که حتی وقتِ دعوا به خودشان و اعصاب و لحنشان فشار نمی آورند، فامیلی که همیشه و هر لحظه آماده رفتن به جشن و سفر و مهمانی هستند و مردمی که برای هیچ‌چیز، هیچ عجله‌ای ندارند، تعدادی از شوخی‌های بامزه ساره برای شناساندنِ بیشتر و بهتر سبک‌زندگی شیرازی‌ها به تمام مردم ایران است. کاری که در کنار استفاده صحیح از لحن و لهجه، حسابی محبوب و پرطرفدار شده است. هرچند در زمینه خنده گرفتن از مربیان و مخاطبان، چندان موفق نیست، بس‌که همه در لحظه اجرا، مشغول هضم ماجراهای پرآب و تاب و سوئیچ‌کردن‌های مدامش روی لحن‌های گوناگون به جای شخصیت های مختلف هستند.
 نقد اجتماعی -  ساره در این حوزه، حرکت قابل‌توجهی نداشته است. انگار او آگاهانه انتخاب کرده شیرین و دلنشین باشد، نه تلخ و گزنده. هنر و مهارتی که شیرازی‌ها به آن معروف اند؛ غنیمت شمردنِ لحظه و غصه نخوردن برای مشکلات احتمالیِ آینده. او حتی اگر دو جور خُلق و خو از دو شهر و دو ناحیه کشور را مقایسه می‌کند، به هیچکدام برتری نمی‌دهد و نقدی به هیچکدام ندارد.
خنده گرفتن از مخاطب: