هرمز شریفیان عجز از حصر

حصر «میرحسین موسوی»، «زهرا کاظمی»(رهنورد) و «مهدی کروبی»، دو دوره متفاوت دارد. دوره نخست از بهمن 1389 آغاز شد که این «۳ ضلعی مقبول» به دلیل اتهام‌های امنیتی در حصر خانگی قرار گرفتند که تا خرداد 1392 ادامه داشت.
دوره دوم از خرداد 1392 و همزمان با تبلیغات انتخاباتی «حسن روحانی» بود که حصر از یک اتهام امنیتی به یک مطالبه ملی و مدنی تبدیل شد و تمام گروه‌هایی که در حمایت از روحانی وارد کارزار انتخابات شدند، این باور را داشتند که حصر غیرقانونی و بی‌نتیجه سران جنبش سبز باید هرچه زودتر پایان یابد.
در این رهگذر بسیاری از واجدان شرایط رای دادن که پس از رخدادهای سال 88 از خیلی اتفاق‌ها سرخورده و دلزده بودند، به شوق آزادی این سه تن پای صندوق آمدند و به دولت تدبیر و امید رای دادند.
وعده رفع حصر اما از زمستان پارسال شکل جدی‌تری به‌خود گرفت و ابتدا «علی مطهری» در بهمن‌ماه از برداشته شدن حصر تا نوروز 1397 خبر داد و متعاقب آن «مجتبی ذوالنور» نماینده پرسروصدای مجلس سخن مطهری را رد کرد و گفت که چون موسوی هنوز بر سر مواضع خود ایستادگی می‌کند، رفع حصر به این زودی ممکن نیست.


از سویی انتشار نامه سرگشاده مهدی کروبی نیز پیراهن عثمان شد و طرفداران حصر را به واکنش واداشت تا بگویند وقتی شیخ اصلاحات هنوز تندروی می‌کند، لزومی ندارد که از حصر بیرون بیاید. نظری که مخالفان با آن را نیز به واکنش برانگیخت تا بگویند اگر صرف نامه نوشتن کروبی سبب ادامه حصر او شده، پس موسوی و رهنورد که نامه‌ای منتشر نکرده‌اند، نباید در حصر بمانند.
از سوی دیگر «سردار علی شمخانی»، دبیر شورای‌عالی امنیت ملی نیز در سخنانی عجیب اعلام کرد که این سه تن اصلا در حصر نیستند و پیامد آن پاسخ خانم رهنورد و دختران او بود که عنوان کردند آنان به معنای دقیق و هنوز در حصر خانگی به‌سر می‌برند.
اما نکته قابل توجه گفته‌های «محمدرضا تابش» است که گفته بود، رهبری موضوع حصر و رسیدگی به آن را به شورای‌عالی امنیت ملی محول کرده‌اند؛ شورایی که ریاست آن برعهده رئیس جمهوری است و همین باعث شد تا نوک پیکان کوتاهی در رسیدگی به این موضوع به سمت حسن روحانی نشانه گرفته شود.
سپس نوبت به «سیدمحمد خاتمی» رسید که در تذکری تند گفته بود بروید و حصر را بردارید و تکانی به خود بدهید! از سویی «حسین کروبی» نیز اعلام کرده بود که حسن روحانی به هیچ‌کدام از تقاضاهای کمیته رفع حصر برای دیدار، پاسخ نداده است.
آخرین خبر روز شنبه گذشته روی خروجی رسانه‌ها رفت آنجا که حسین کروبی گفته بود رفع حصر در شورای‌عالی امنیت ملی تصویب شده و برابر قانون اگر رهبری تا ده روز با این مصوبه مخالفت نکنند، مانعی برای آن وجود نخواهد داشت.
پس از آن «غلامرضا حیدری» نماینده مردم تهران به نقل از «علی لاریجانی» گفت که چنین نیست و شورای‌عالی امنیت ملی چنین چیزی را مصوب نکرده است.
این‌ها تنها بخشی از بی‌مسئولیتی‌ها، ناهماهنگی‌ها، شانه‌خالی کردن‌ها، حب و بغض‌ها و سیاست‌بازی‌های کم‌مایه است که طی 5 سال گذشته درباره رفع حصر و سه تن از مقبول‌ترین چهره‌ها و سرمایه‌های سیاسی ایران صورت گرفته و گویا قرار است این مطالبه بخش قابل توجهی از مردم ایران، به هیچ انگاشته
شود.
این احتمال می‌رود که تصمیم‌گیرندگان در مورد حصر تلاش داشته و دارند که از این پتانسیل سیاسی ـ اجتماعی در بهترین زمان ممکن استفاده و از آن بهره ببرند. در شرایط فعلی که فشارهای منطقه‌ای و جهانی علیه جمهوری اسلامی شدت گرفته، وفاق ملی می‌تواند بسیاری از مشکلات داخلی را برطرف کند و یکی از مهمترین شاخصه‌های این وفاق بازگشت این سه تن به شرایط عادی یک شهروند است.
اما تصمیم‌گیرندگان باید این نکته را نیز درنظر داشته باشند تصویری که محصوران از مطالبه در ذهن شهروندان باقی گذاشته‌اند تحقق «رای من کو» بود، در حالی‌که سطح مطالبات و خواسته‌های مدنی امروز مردم، «نان، آب، هوا و برق من کو» است.
از همین‌رو سیاست‌بازان در عرصه حصر باید به این نکته توجه کنند که موضوع رفع حصر به دلیل این بازی با افکار عمومی لوث نشود و نرسد آن روزی که نه‌تنها نتوانند از این موضوع برای برطرف کردن چالش ‌های موجود استفاده کنند بلکه شرایطی پیش بیاید که رفع حصر سران جنبش سبز تاثیری در روند و تشکیل وفاق ملی نداشته باشد.
آنچه مسلم است چه موافقان و چه مخالفان رفع حصر از این سردرگمی و بازی با افکار عمومی جامعه خسته و دلزده شده‌اند و آنچه برایشان بیش از پیش اهمیت دارد، شفافیت و روراستی مسئولان با مردم است که متاسفانه این شفافیت در حداقل ممکن دیده می‌شود.
سایر اخبار این روزنامه