فضاي مجازي و اشتغال

سخنان ديشب رييس‌جمهور پيرامون مسائل كشوري در حوزه‌هاي گوناگون از جهاتي مورد تامل است، آنچه در حيطه مطالعات نگارنده است توجه به شبكه‌هاي اجتماعي و نقش آنان در آگاهي رساني در تحولات اجتماعي و چگونگي حادث شدن آنهاست. اين شبكه‌ها در حال حاضر چنان در بطن و ضمير نا‌خود آگاه افراد جامعه رسوخ كرده كه هيچ راه نجاتي از آن نيست و شوربختانه به صورت نيازي روزانه در كنار ساير مايحتاج‌هاي فردي عمل مي‌كند. بي شك قدرت دولت‌ها در اين خصوص بر اثر آگاهي جمعي و توسعه افكار عمومي است كه به مثابه لبه تيغي است و هردم با نوسان‌هاي شديدي، بستر رشد يا كندي و ايستايي در اهداف دولت‌ها را به همراه دارد. موضوع اشتغال و همراهي اجتماعي با اينگونه شبكه‌هاي اجتماعي دير بازي نيست كه اكثر كاربران از آن بي‌اطلاع باشند و در واقع دولت‌ها نقش مستقيمي در اين زمينه نداشته و بيشتر در مقام «بستر ساز و محرك» عمل مي‌كنند. امروزه، قلمرو فعاليت‌هاي شبكه‌هاي اجتماعي در چند محور اصلي خلاصه مي‌شوند كه اهم آن «انتقال اطلاعات» به عنوان «تبليغ كالا» از سويي و «تبليغ افكار» از سويي ديگر مد نظر است. رابطه بين اين سه محور همان ارتباط گرايي در بطن فضاي مجازي است كه تحت تاثير آن، مخاطب ترغيب شده و «همگرايي» و در نتيجه «همفكري و همكاري» از آن به وجود مي‌آيد كه پديده «اشتغال» و فعاليت‌هاي اجتماعي از محصول آن به شمار مي‌آيد. ويژگي اساسي اين شبكه‌ها در يافتن محصولي خاص است كه در زماني اندك به مخاطب منتقل و او را در نيازهاي آني اقناع مي‌كند نظير جست‌وجوي كالايي خاص يا تردد آسان و ارزان در سفرهاي روزانه كه اخيرا در شبكه‌هاي اجتماعي در حال گسترش است. اين فرآيند ارتباط در يك لحظه مي‌تواند اثر مطلوبي در رفاه، آسايش، امنيت و دقت در انتخاب فرد داشته باشد كه وي را به سوي «سلامت جامعه» هدايت كند. اينگونه است كه شبكه‌هاي اجتماعي امروزه جزو عناصر مهم زندگي اجتماعي است و تنها به صورت پديده مكانيكي به آن نگاه نمي‌شود و در مسير توسعه‌اي خود كه خواه ناخواه تاثير نابهنگام خود را مي‌گذارد، بسياري از عادات كهن و قديمي را از سر راه بر مي‌دارد و اهميت آن در رويارويي با اين تحول سريع و اجباري است كه هيچ گريزي از آن متصورنيست. به همين دليل، آنچه در اين بين حايزاهميت است چگونگي نگاه و زاويه‌اي است كه از سوي دولت‌ها، بدنه اجتماع و به ويژه اعضاي خانواده به چگونگي عملكرد و تاثير آن بر مخاطبين و مخصوصا نسل جواني است كه بي‌محابا از اين «پديده نوظهور» به اشكال مختلف استفاده مي‌كنند. بديهي است در ورود تكنولوژي به جامعه‌اي نسبتا سنتي معمولا نگراني‌هايي از جانب نظام حاكميت وخانواده بروز كرده ودر نتيجه با وسواسي خاص به مضرات و فوايد آن مي‌نگرند و از اين طريق به نوعي «كنترل و نظارت» و در مواقعي هم «فيلتر و سانسور» دست مي‌يازند. اگر بپذيريم كه از خروجي فعاليت‌هاي شبكه‌هاي اجتماعي «تغيير در رفتار» شكل مي‌گيرد و نظام اجتماعي را در خصوص ايجاد يا انفعال از فرصت‌هاي موجود متاثر از خود مي‌سازد، دل نگراني دولت‌ها از جنبه همراهي نكردن در اهداف‌شان و همچنين دل‌آشوبي نظام خانواده از جنبه تعليم و تربيت اجتماعي فرزندان آنها، مي‌تواند در بسط و گسترش يا در عقيم ماندن دنياي مجازي كاملا موثر باشد. با اين نگاه «همكاري اجتماعي در رفع نيازها» و نيز «حصول اطمينان اجتماعي» و «مثبت‌انديشي زاويه ديد دولت‌ها» در هم سويي با هم، مهم‌ترين مولفه‌اي است كه آثار مطلوبي از فعاليت‌هاي شبكه‌هاي مجازي و اجتماعي نصيب اجتماع و دولت‌ها خواهد كرد. با اين توصيف و تفكيك عناصر «بد‌گرا» و «خوب‌گرا» در شالوده شبكه‌هاي مذكور، موضوع «اشتغال» چه به لحاظ كمي و چه به لحاظ كيفي از جمله مواردي است كه مي‌تواند به عنوان يكي از مبين‌هاي دسترسي به فرصت‌هاي شغلي ياد شود و نيز تاييد و ملاك سنجش در راست آزمايي اين قسمت از سخنان رييس‌جمهور باشد كه «بايد در فضاي مجازي اشتغال ايجاد شود» و اين مقدور نخواهد بود مگر با همراهي و همكاري بخش‌هاي گوناگون دولت و ساير قوا كه با هم زمينه‌اي موثر براي كمك‌گيري همه‌جانبه از كليه امكانات شبكه‌هاي مجازي بدون كمترين محدوديتي را فراهم آورند.