روزنامه همدلی
1397/05/24
شیرزاد عبداللهی دکتر بطحایی روی صندلی داغ!
مصاحبه برنامه10:10 «دقیقه» باشگاه خبرنگاران جوان با وزیر آموزش و پرورش توسط معلمان دیده شد. این مصاحبه یک صندلی داغ برای آقای بطحایی بود. من هیچگاه از نزدیک پای صحبت بطحایی ننشسته بودم. به نظرم بطحایی بسیار مودب و خوشاخلاق اما مردد و دو دل بود. مردی فاقد اعتماد به نفس که به شدت تحت تاثیر مخاطب قرار میگیرد. وقتی میخواست حرفی جدی بزند، آنقدر تبصره و الحاقیه به آن وصل میکرد که اصل حرف گم میشد. با اولین مخالفت مخاطب مسیرش را تغییر میداد. کسی را نمیرنجاند. من قبلا گفته بودم که بطحایی میخواهد همه را از موافق و مخالف سر سفره مزایا بنشاند. در حرفهای بطحایی عنصر قاطعیت و حرف آخر که لازمه مدیریت اجرایی است غایب است. همه حرفهایش مشروط و همراه با اما و اگر و تکمله است. شک و تردید و اما و اگر هر چقدر برای یک کارشناس پسندیده است، اما برای مدیر اجرایی نقطه ضعف و محل رخنه محسوب میشود.در سوابق آقای بطحایی آمده است که «وی دارای تحصیلات کارشناسی ارشد مدیریت دولتی با گرایش مدیریت مالی است» مدیرکل دفتر وزارتی آموزش و پرورش در اولین روزهای وزارت بطحایی بخشنامهای صادر کرد که در مکاتبات اداری از اطلاق لفظ دکتر برای او خودداری شود. بدیهی است اگر بطحایی مدرک دکترا داشت لزومی نداشت که این بخشنامه صادر شود. آقای ایمانی خبرنگار جوان از اول تا آخر وزیر را با عنوان دکتر خطاب کرد. اگر آقای بطحایی در یکسال گذشته دکترا گرفته است باید به عنوان خبر خوش اعلام شود و اگر نگرفته است قاعدتا باید سخن خبرنگار را تصحیح میکرد و خیلی ساده میگفت من فوق لیسانس دارم و دکتر نیستم. البته اوایل وزارت صحبتهایی در مورد مدرک دکترای آقای بطحایی از یکی از دانشگاههای تاجیکستان مطرح بود که با صدور بخشنامه دفتر وزارتی منتفی شد. واقعا معنای این سکوت بطحایی چه بود؟
آقای بطحایی دوتا گزاره مهم بیان میکند (البته با تبصره و الحاقیههای پوپولیستی) اول اینکه «خزانه کشور هیچگاه اجازه نخواهد داد که نظام پرداخت معلمان به نحوی تغییر کند که معلم به شغل دوم نیاز نداشته باشد.» دوم اینکه «ظرفیت استفاده از معلمین بسیار پایین است.» آقای بطحایی میگوید:«چنانچه اختیارات لازم در اختیار آموزش و پرورش قرار گیرد با همین بودجه میتوانیم خدمات رفاهی برای معلمان را فراهم کنیم.» او چندین بار میگوید باید روش اداره آموزش و پرورش عوض شود و نتیجه میگیرد که:«باید اتلاف در نیروی انسانی و فضاهای آموزشی را کاهش بدهیم تا بتوانیم بهرهوری از منابع را بالا ببریم.» آقای بطحایی قبلا گفته که بهرهوری منابع دولتی در آموزش و پررش 30 درصد است و الهیار بهرهوری منابع را 35 درصد برآورد کرده است. در وزارتخانهای که 95 تا 99درصد اعتبارات حقوق و مزایای پرسنل است، معنای افزایش بهرهوری مشخص است.
راه حل بطحایی برای تغییر روش اداره آموزش و پرورش و رفاه معلمان این است: «معلم به صورت تمام وقت در اختیار مدرسه باشد.» در مصاحبه او این پیشنهاد را باز نمیکند. یک احتمال این است که برای جبران کمبود معلم ساعت کار معلمان در کلاس درس به 40 تا 44 ساعت افزایش پیدا کند و متناسب با افزایش ساعت کار حقوقها هم افزایش پیدا کند. منطقا از این راه بهرهوری مورد نظر وزیر مثلا از 30درصد مثلا به 60درصد میرسد. اما وزیر «افراد تمام وقت دانشگاهها» را که احتمالا همان اساتید هستند، مثال زدهاند. اساتید البته تمام وقت هستند اما به طور میانگین، 12ساعت سرکلاس میروند. بقیهاش کار تحقیقاتی و مطالعاتی میکنند. سرکارآرانی هم نوشته که معلمان مدارس ژاپن 44 ساعت کار موظف دارند اما 16ساعت سر کلاس میروند و بقیهاش کار پژوهشی و مصاحبه با دانشآموزان و اولیا را انجام میدهند.
فرض کنیم منظور وزیر از معلم تمام وقت این بوده که معلم 24 ساعت سرکلاس بود و 14 تا 20 ساعت هم کار تحقیق و مطالعه و گفتوگو انجام دهد. این چه نفعی برای وزارتخانه دارد؟ چگونه منجر به صرفهجویی و افزایش راندمان میشود؟ بعد هم این معلمان اگر سر کلاس نروند کجا بنشینند و چه کاری انجام دهند؟ این روزها مثال زدن از آموزش و پرورش ژاپن و فنلاند نه فقط بین همکاران منتقد بلکه بین مسئولان هم مُد شده است. اما این قسمت ماجرا را نمیبینند که مثلا فضای مدارس ژاپن متفاوت است و هر معلم ژاپنی در مدرسه یک اتاق کار دارد و کلی امکانات. حالا فرض کنیم معلم ما روزهای غیر موظف (24 ساعت)هم سرکار بیاید. کجا بنشیند؟ چکار بکند؟ آقای بطحایی که امکانات رفاهی را ضربدر صد میکند و کارش هم مالی است فقط بگوید تهیه صندلی اضافی برای نشستن معلمان در روزهای غیر موظف چقدر هزینه دارد؟ برداشت من از صحبتهای آقای بطحایی این است که در لایحه رتبهبندی برای معلمان آشی پختهاند که رویش یک وجب روغن است!
سایر اخبار این روزنامه
به بهانه سالروز درگذشت رنه ماگریت، نقاش مشهور بلژیکی فراواقعیتر از سیبِ سبز
به خاطر طوفان صد روزه زابل، هیرمند،هامون، زهک و نیمروز اسیر ذرات معلق خاک و ریزگردها شدند
برخی ناظران عربستان را بازنده جنگی با ایران می دانند که سعودی شروع کننده آن بود
«همدلی» موضوع روابط خارجی را از منظر افکار عمومی ایران بررسی میکند دژاووی تشویش از معاهدههای بینالمللی
رهبر انقلاب برای چندمین بار در بیانی تلویحی رئیس جمهور سابق را مورد انتقاد قرار داد
گفتوگویی تخصصی در باب ساز دف با ابراهیم مرادی، نوازنده دف برخی اشتباه آموختهاند و اشتباه میآموزند
آیا روسیه شریک استراتژیک مناسبی برای ایران است؟
شیرزاد عبداللهی دکتر بطحایی روی صندلی داغ!
عقبنشینی العبادی از موضعگیری درباره تحریمها علیه ایران : نگفتیم به تحریمهای اقتصادی علیه ایران پایبند هستیم
لاوروف: با ترکیه و ایران تروریسم را در سوریه نابود کردیم
در شورای عالی هماهنگی اقتصادی؛ سیاستهای مبارزه با جنگ روانی تصویب شد