سازمان ملل برای حضور طرف‌های یمنی در مذاکرات صلح ژنو وارد عمل شد نجات کودکان یمنی با اشک ریختن!

محمدرضا ستاری
پس از حمله ائتلاف عربی به دانش‌آموزان یمنی در شمال صعده، لیز گراند هماهنگ‌کننده امور بشردوستانه سازمان ملل در بازدید از بیمارستانی که کودکان مجروح در آن بستری هستند، نتوانست جلوی اشک‌های خود را بگیرد و گفت برای ما مهم است که ببینیم چه اتفاقی افتاده که هیچ توجیهی برای آن وجود ندارد.
خبرگزاری یورو نیوز روز گذشته در خبری فوری اعلام کرد که سازمان ملل متحد از دولت یمن و حوثی‌ها که کنترل بخش قابل توجهی از شمال این کشور را در اختیار دارند دعوت کرده تا برای گفت‌وگوهای صلح به ژنو بروند. این خبر از سوی الساندرا ولووچی، سخنگوی سازمان ملل در جریان یک نشست خبری در ژنو اعلام شد. او گفت: من تایید می‌کنم که دفتر فرستاده ویژه سازمان ملل این دعوتنامه‌ها را برای دولت یمن همچنین برای انصارالله فرستاده است.
تصمیم برای برگزاری این نشست، در پی تلاش‌های مارتین گریفیت فرستاده ویژه سازمان ملل در امور یمن با هدف پایان دادن به جنگ سه ساله در این کشور اتخاذ شده است. امری که پیش از این انصارالله یمن ضمن انتقاد شدید از نحوه عمل مارتین گریفیت او را یکی از مسئولان تشدید اوضاع وخیم مردم یمن دانسته بود.


یمن بدترین جای دنیا برای کودکان
اوضاع وخیم انسانی یمن زمانی برجسته‌تر شده است که هفته گذشته ائتلاف عربی به رهبری عربستان سعودی با حمله به اتوبوس حامل دانش‌آموزان یمنی در شمال این کشور ده‌ها نفر از آنها را کشته و زخمی کرد. این امر هر چند یکی از موارد کشتار غیرنظامیان از سوی ائتلاف عربی بود، اما با توجه به برد رسانه‌ای که در سراسر جهان بر جای گذاشت سبب شد تا چشم جهانیان به اوضاع وخیم غیرنظامیان یمنی دوخته شود. در جریان حمله عربستان و متحدانش به یمن در طول سه سال و نیم گذشته بیش از ده هزار نفر یمنی کشته و ده‌ها هزار نفر غیرنظامی نیز زخمی و بی‌خانمان شده‌اند.
در همین رابطه یونیسف گزارش می‌دهد که با اطمینان می‌توان گفت اکنون هیچ جای امنی در یمن برای کودکان وجود ندارد. تقریبا تمام کودکان در یمن به دلیل جنگ نیازمند دریافت کمک‌های بشردوستانه هستند و مجموعه‌ای از عوامل چنین وضعیتی را به وجود آورده تا یمن بدترین کشور دنیا برای کودکان باشد.
آیا با روی گرداندن از واقعیت می‌توان آن را نادیده گرفت؟
پس از حمله ائتلاف سعودی به دانش‌آموزان یمنی و واکنش‌های جامعه جهانی نسبت به این اقدام لیز گراند هماهنگ‌کننده امور بشردوستانه سازمان ملل در یمن در بازدید از بیمارستانی در صنعا که کودکان مجروح یمنی بعد از حمله به صعده در آن بستری هستند نتوانست جلوی اشک‌های خود را بگیرد. او در سخنانی تاکید کرد که برای سازمان ملل بسیار مهم است که از نزدیک ببیند چه اتفاقی رخ داده است و هیچ توجیهی برای انجام چنین کاری وجود ندارد.
از سوی دیگر در غرب نیز این ماجرا آنچنان ابعاد گسترده‌ای پیدا کرد که برنی سندرز سناتور پرنفوذ آمریکایی، ایالات متحده را همدست این جنایات اعلام کرد و گفت که هیچ کس نمی‌تواند مدعی شود که حمایت‌های ما از این جنگ عملا به بیشتر شدن امنیت ما منجر می‌شود.
حال سوال این است که آیا جنایت صعده نخستین جنایت ائتلاف عربی در یمن بوده و یا آخرین آن محسوب می‌شود؟ آیا حتماً جامعه جهانی باید به چشم خود این صحنه‌ها را لمس کند تا مجبور به واکنش شود یا اینکه با روی برگرداندن از واقعیت می‌توان آن را ندید؟
یمن اکنون بیش از سه سال است که درگیر جنگی خانمان سوز است. این فقیرترین کشور عربی پس از انقلاب مردم علیه علی‌عبدالله صالح وارد فازی شد که از آن روز مردم روی خوش امنیت را به خود ندیده‌اند. این مساله با حمله ائتلاف عربی به رهبری عربستان ابعاد جدیدتری پیدا کرد؛ جایی که علاوه بر کشته و بی‌خانمان شدن هزاران یمنی، تمامی زیرساخت‌های این کشور تخریب شده و میلیون‌ها نفر در معرض انواع تهدیدهای جانی قرار دارند. در این رابطه صندوق کودکان سازمان ملل اعلام می‌کند، هر ساله ۶۶ هزار کودک یمنی به دلیل ابتلا به بیماری‌های قابل پیشگیری جان خود را از دست می‌دهند. نیمی از این کودکان هنگام تولد یا در ماه اول تولد جان خود را از دست می‌دهند، دیگر کودکان نیز در اثر ابتلا به بیماری‌هایی مانند اسهال، التهاب ریه و سوء‌تغذیه که امکان پیشگیری دارند، فوت می‌کنند.
آیا 35 درصد یک جامعه شورشی هستند؟
حال در چنین شرایطی سازمان ملل از دولت مستعفی یمن و انصارالله برای حضور در کنفرانس صلح ژنو در نیمه شهریور ماه دعوت می‌کند تا طرف‌های یمنی را بر دور میز مذاکرات جهت پایان دادن به درگیری‌هایی که از بیش از سه سال قبل ادامه دارد، جمع کند.
پیش از این حمله به یمن و مبارزه با حوثی‌ها جزئی از مبارزه با تروریسم از سوی غرب و متحدان عرب‌اش تلقی شده و از حوثی‌ها به عنوان شورشی نام برده می‌شود. سوالی که مطرح می‌شود آن است که چطور ممکن است 35 درصد از یک جامعه که حوثی‌ها باشند را می‌توان شورشی قلمداد کرد؟ آنها پس از سال‌ها سرکوب توسط حکومت علی عبدالله صالح که سال گذشته توسط همین حوثی‌ها کشته شد، پس از انقلاب این کشور خواستار مشارکت در امور سیاسی کشورشان شدند. اما اکنون علاوه بر سه سال هجوم بی حاصل در قالب عملیات توفان قاطع، عملیاتی برای بازپس‌گیری بندر الحدیده از انصارالله هم چند ماهی است که شروع شده است. واقعیت این است که حوثی‌ها چیزی برای از دست دادن ندارند، پس در سرزمین‌شان مقاومت می‌کنند. سعودی‌ها چه؟ از تنش‌های منطقه‌ای گرفته تا چالش‌های داخلی آنها را در دام خود گرفتار کرده است. منابع جنگ نیز تا حدودی می‌تواند صرف بلندپروازی شاهزاده جوان شود. ادامه جنگ به جای فرسایش در سطوح یمنی، عربستان و متحدانش را فرسوده‌تر می‌کند، ولی آیا پس از سال‌ها کشتار غیرنظامیان تازه باید سازمان ملل کنفرانس صلح برای گفت و گوی یمنی‌ها تشکیل دهد یا اینکه فرستاده سازمان ملل جلوی دوربین‌ها به حال کودکان زخمی اشک بریزد تا بالاخره یک روز فکری به حال توقف کشتار در یمن بشود.
اگر منظور مبارزه با تروریسم است مهمترین مساله رها کردن القاعده در شمال شرقی یمن است تا به راحتی برای خود به جولان در میان قبایل یمنی مشغول باشند و اگر منظور مذاکره با انصارالله برای خروج از بحران است، نخستین گام باید به رسمیت شناختن مطالبات 35 درصد از جامعه‌ای باشد که اکنون سال‌هاست تحت شدیدترین سرکوب‌های داخلی و خارجی قرار دارند.