نگاهی به تابعیت مضاعف و اثرات آن

مدتی است موضوع دو تابعیتی‌ها به سوال و مساله اصلی جامعه تبدیل شده است، آیا قوانین ایران دو تابعیتی یا تابعیت مضاعف را جرم دانسته است و نگاه قوانین ایران به دو تابعیتی‌ها بر چه محوری می‌شود؟ جمعیت دو تابعیتی ایران در جهان جزو رتبه‌های نخست است، بعضا از جمعیت بالای 5 میلیون نفری دو تابعیتی یاد می‌کنند. قانون مدنی در کتاب دوم بخش اشخاص از تابعیت یاد کرده است. قوانین مربوط به تابعیت‌ها برگرفته از قوانین اروپایی است، زیرا در مقررات فقهی مبحثی به عنوان تابعیت نداریم به شعر شاعران نگاه می‌کنیم هر یک نگاهی خاص به ترک دیار و سکونت در دیار دیگر دارند.
به هیچ یار مده خاطر و به هیچ دیار
که برو بحر فراخ است و آدمی بسیار
ماده 976 قانون مدنی، اشخاص ذیل را تبعه ایران محسوب می‌کند؛ 1- همه سکنه ایران به استثنای اشخاصی که تبعیت خارجی آنها مسلم باشد، تبعیت خارجی کسانی مسلم است که مدارک تابعیت آنها مورد اعتراض دولت ایران نباشد. 2-کسانی که پدر آنها ایرانی است، اعم از اینکه در ایران یا در خارجه متولد شده باشند. به دیگر مصادیق تابعیت کار ندارم، همین دو بند مهم است خصوصا دایره شمول بند 2 که از نظر حقوق بین‌الملل ایران را جزو کشورهایی قرار داده که به تابعیت خون عمل می‌کنند. کشورهایی که محل تولد را ملاک تابعیت می‌دانند، تابع روش تابعیت خون هستند و آن دسته از کشورهایی که ملاک تابعیت را مکان تولد می‌دانند تابع سیستم تابعیت خاک‌اند. به همین اعتبار است که هم اکنون نسل دوم ایرانیانی که از پدری ایرانی در خارج از کشور به دنیا آمده‌اند تبعه ایران محسوب می‌شوند، هرچند بنا به مقررات کشوری که در آن به دنیا آمده‌اند تابعیت آنان به آن کشور تعلق داشته باشد. این تابعیت باعث نفی تابعیت ایرانی آنان نیست و به همین اعتبار همه کسانی که از پدری ایرانی ولو پدرانی که مشمول بند «ب» ماده فوق باشند و در خارج ازدواج کنند و از آنان فرزندی به‌دنیا بیاید این فرزند باز هم تبعه ایران محسوب می‌شود هرچند نسل‌های بعدی باشد. دیگر موارد مربوط به تابعیت موضوع نوشته حاضر نیست. آنچه در مورد تابعیت مهم است موضوع ترک تابعیت و نیز اخذ تابعیتی غیر از تابعیت ایران است که از آن به تابعیت مضاعف یاد می‌کنند. برابر ماده 988 اتباع ایران نمی‌توانند تبعیت خود را ترک کنند مگر به این شرایط؛ به سن 25 سال تمام رسیده باشد؛ هیأت وزرا خروج از تابعیت آنان را اجازه دهد؛ قبلا تعهد نمایند که ظرف یک سال از تاریخ ترک تابعیت حقوق خود را بر اموال غیرمنقول که در ایران دارند و یا ممکن است بالوراثه دارا شوند، ولو قوانین ایران اجازه تملک آن را به اتباع خارجه بدهد، به نحوی از انحا به اتباع ایرانی منتقل کنند؛ خدمت تحت‌السلاح خود را انجام داده باشد؛ موضوع ترک تابعیت از موارد نادری است که یا اصلا اتفاق نمی‌افتد یا به ندرت با چنین درخواستی رو‌به‌رو می‌شویم هرچند در مواردی مردم تهدید شده‌اند که اگر ناراضی هستند بیایند و پاسپورت خود را بگیرند و از کشور خارج شوند، تهدیدی که در رژیم سابق نسبت به کسانی که حاضر نمی‌شدند عضو حزب رستاخیز شوند صورت گرفت. ترک تابعیت با گرفتن پاسپورت و خروج از کشور امکان‌پذیر نیست. اگر کسی را وادار به ترک تابعیت کردیم یا تابعیت او را سلب نمودیم دیگر تبعه کشور محسوب نمی‌شود که دارای پاسپورت باشد، مگر اینکه ورقه‌ای به او داده شود که تنها بتواند خاک کشور را ترک کند.ترک تابعیت با اخذ تابعیت در حین نگاهداری تابعیت ایرانی کاملا متفاوت است که به آن تابعیت مضاعف می‌گویند. تابعیت مضاعف هم بر دو گونه است یا شخصی که به سن رشد رسیده است از کشور دیگری درخواست تابعیت می‌نماید و با طی تشریفاتی که در کشورهای مختلف متفاوت است به تابعیت آن کشور درمی‌آید وضع فرزندان وی متفاوت است فرزندانی که به سن رشد نرسیده‌اند با اخذ تابعیت پدر خود دارای تابعیت کشور متبوع جدید پدر می‌شوند و کسانی که به سن رشد رسیده‌اند و این سن در کشورهای مختلف متفاوت است، باید رأسا درخواست تابعیت کشور جدید را بنمایند. وضع فرزندانی که در کشور ثالث متولد شده‌اند کاملا فرق می‌کند کشورهایی که از روش سیستم تابعیت خون استفاده می‌کنند و کشورهایی که از روش تابعیت خاک سود می‌برند با یکدیگر فرق دارند.


ادامه صفحه6