عقل و احساس

هر سال همين روزها شاهد بحث‌ها و كشمكش‌هاي سينماگران و دوستداران سينما درباره انتخاب يك فيلم ايراني براي معرفي به رقابت‌هاي اسكار هستيم. اغلب دوست دارند فيلم مورد علاقه خود‌شان انتخاب شود، فارغ از اينكه آيا آن فيلم از جميع جهات - و نه فقط ارزش‌هاي سينمايي كه معياري اعتباري است - شانسي براي موفقيت در اين رقابت دارد يا نه. خب البته اينكه فيلم انتخابي بايد ارزش‌هاي سينمايي قابل دفاعي داشته باشد، كسي ترديدي ندارد؛ هر چند كه اين ارزش‌ها هم از ديدگاه‌هاي مختلف متفاوت است. در مورد «موضوع‌هاي مورد علاقه اسكار» نيز اتفاق نظري وجود ندارد. در طول تاريخ اسكار و با نگاهي به فهرست برندگان جايزه بهترين فيلم غيرانگليسي‌زبان آن قدر تنوع وجود دارد كه از اين تاريخچه نمي‌توان به فرمول و نتيجه قاطعي رسيد و فيلمي با داستان مورد علاقه اسكاري‌ها را از ميان گزينه‌هاي ممكن انتخاب كرد. فقط مي‌شود حدس‌هايي زد. نبايد فراموش كرد كه اسكار، مثل جشنواره‌ها يك هيات داوري هفت‌،هشت‌،ده‌نفره ندارد بلكه صدها عضو «آكادمي علوم و هنرهاي سينمايي» برگزيدگان را انتخاب مي‌كنند كه سليقه‌هاي متنوعي دارند. اما مشخص‌ترين معياري كه زياد نياز به تعبير و تفسير ندارد، اين است كه بايد براي فيلمي كه انتخاب مي‌شود، تبليغ كرد. تبليغ را هم پخش‌كننده فيلم مي‌كند. پس بايد فيلم انتخابي حتما پخش‌كننده خارجي داشته باشد. يكي از مهم‌ترين عوامل تبليغ فيلم هم حضورهاي جهاني موفق در جشنواره‌ها و مجامع سينمايي و احيانا جايزه‌هايي است كه فيلم گرفته است و تازه پس از انتخاب فيلم و معرفي آن براي رقابت‌ها، پخش‌كننده بايد توانايي و تجربه كافي براي تبليغ و معرفي فيلم به اعضاي آكادمي را هم داشته باشد. گاهي داشتن پخش‌كننده باتجربه و فعال حتي اهميت بيشتري نسبت به ارزش‌هاي سينمايي دارد. در مواردي هم مسائل فرامتني و غيرسينمايي مي‌تواند به موفقيت فيلمي كمك كند؛ مثل آنچه دو سال پيش براي «فروشنده» اصغر فرهادي پيش آمد و از حرف‌هاي دونالد ترامپ و رويدادهاي سياسي استفاده مطلوبي شد. ما اصلا به چه دليل مي‌خواهيم در رقابت‌هاي اسكار شركت كنيم؟ طبعا براي موفقيت. بنابراين بايد به معيارهاي موفقيت فكر كنيم تا علايق خودمان. ممكن است فيلم مورد علاقه ما شرط‌هاي لازم براي موفقيت در اسكار را نداشته باشد. پس نبايد روي آن پافشاري كنيم تا فقط حس خودخواهي‌مان ارضا شود. براي موفقيت سينماي ايران بايد با عقل تصميم بگيريم نه احساس. نتيجه اينكه فارغ از اينكه چه فيلمي را دوست داريم و ساختار يا موضوع و پيام چه فيلمي مورد پسند ماست، بايد فيلمي را براي رقابت‌هاي اسكار انتخاب كنيم كه علاوه بر ارزش‌هاي سينمايي، حضورهاي بين‌المللي موفق، و پخش‌كننده فعالي براي تبليغ و معرفي آن داشته باشد. يعني اينكه لااقل معيارهاي روشن و مشخص كسب موفقيت را داشته باشد. پس با توجه به اين عوامل و بررسي مجموع شرايط فيلم‌هاي امسال، ببينيد از ميان چند گزينه نهايي، كدام يك پخش‌كننده معتبرتر و باتجربه‌تري دارد، كدام يك حضورهاي بين‌المللي بيشتر و موفق‌تري داشته، نقدهاي مثبت بيشتري گرفته و جايزه‌هاي معتبر و قابل‌توجهي. معلوم نيست؟ ديگر نه نيازي هست كه تاريخ را مرور كنيم و نه نيازي به امضاي ضمانت كسي است!