تصمیم درست چگونه گرفته خواهد شد؟


سفر آقای روحانی به نشست سالانه مجمع عمومی سازمان ملل و نیز حضور یا عدم حضور در جلسه شورای امنیت که به ریاست ترامپ تشکیل می‌شود، به یکی از موضوعات جذاب برای گفت‌وگوی کارشناسان در عرصه عمومی تبدیل شده است. نفس چنین گفت‌وگویی بسیار خوب است. متأسفانه مباحث سیاست خارجی کشور در گذشته کمتر محل بحث و گفت‌وگو بود. فقط پس از برجام است که این گفت‌وگوها رواج یافت. یک علت مهم این بود که مخالفان برجام از چنان قدرت و مصونیتی برخوردار بودند که بتوانند ابراز مخالفت یا حتی تخریب کنند و کسی نیز مانع آنان نشود. در حالی که مخالفان سیاست‌های خارجی، پیش از برجام، در موقعیتی نبودند که اجازه مخالفت و نقد داشته باشند و حتی اگر هم منتقد بودند، رسانه‌ای برای چاپ مخالفت آنان بویژه در مذاکرات هسته‌ای دولت پیش وجود نمی‌داشت. بنابراین گفت‌وگو درباره این سفر بسیار مثبت است و عموم کارشناسان نظرات و نقدها و دفاع‌های خود را بیان می‌کنند و در نهایت جامعه از این گفت‌وگوها بهره‌مند خواهد شد، چه آقای روحانی به سفر برود و چه نرود و اگر هم برود چه در جلسه شورای امنیت شرکت کند و چه شرکت نکند، با این حال ذکر چند نکته مهم است.
نکته اول این است که شرکت کردن یا نکردن را نباید تقدیس کرد. این یک رفتار انسانی و اجتماعی و سیاسی است که برحسب مورد می‌توان آن را انجام داد یا نداد. ملاک شرکت کردن یا شرکت نکردن، باید چگونگی تأمین منافع ملی کشور باشد و هیچ ملاک دیگری را وارد این معادله نکرد. ادبیات دفاع از شرکت کردن یا نقد و رد آن باید بر این محور باشد که هر سیاستی که توصیه می‌شود، باید روشن شود که چه اثراتی بر تأمین منافع ملی کشور دارد.
نکته دوم، خطیر بودن شرایط جامعه است. اگر در شرایط عادی بودیم، هر سیاستی در این مورد اعم از اینکه شرکت می‌کردیم یا خیر، سود و زیان چندانی نداشت و لذا جای نگرانی نبود که آیا حتماً شرکت کنیم یا خیر؟ ولی اکنون در چنین شرایطی نیستیم. هر دو سیاست و اقدام می‌تواند سود و زیان چشمگیری داشته باشد، از این رو باید در این باره بیش از حد تأمل کرد و نمی‌توان بی‌تفاوت بود.


نکته سوم که بسیار هم مهم است این که پیش‌بینی آنچه که رخ خواهد داد به نسبت سخت است. با توجه به حضور ترامپ و نیز فقدان کانال ارتباطی مطمئن با آنان، و نیز حضور و دخالت عوامل دیگری که از آن بی‌اطلاع هستیم، با قاطعیت نمی‌توانیم درباره آنچه که در آنجا رخ خواهد داد، اظهارنظر قطعی کنیم. به همین علت هر تصمیمی که بگیریم، در نهایت ممکن است، واقعیت برخلاف پیش‌بینی‌های اولیه شود. بنابراین بهتر است از اکنون خود را برای چنین احتمالی آماده کنیم که پس از نشست بگوییم، ای کاش سیاست دیگری را انتخاب می‌کردیم. چهارمین نکته این است که هر کدام از دو سیاست شرکت کردن یا نکردن، به طور قطع واجد مزایا و زیان‌هایی است. هرکدام نیز ریسک بالایی دارند. برای رسیدن به یک نتیجه عاقلانه نمی‌توانیم فقط بر سود یا زیان‌های این سیاست تأکید کنیم. بلکه باید سود و زیان و احتمال تحقق آنها را در کار یکدیگر نگاه و مقایسه کنیم. به همین علت با پیچیدگی زیادی در این ماجرا مواجه هستیم. فارغ از نکات مقدماتی فوق، لازم است که نسبت به نظام تصمیم‌گیری در این مورد اعتماد کنیم به این معنا که تا پیش از تصمیم رسمی نظرات‌مان را بگوییم، ولی هنگامی که در این مورد سیاست نهایی اتخاذ شد، از آن حمایت کنیم. زیرا حمایت همه‌جانبه از سیاست نهایی که برآمده از این مباحث و گفت‌وگوی آزاد است، موجب افزایش منافع آن سیاست و کاهش هزینه‌هایش خواهد شد.
با این حال نباید فراموش کرد که در چنین جلساتی در گذشته چه پیش و چه پس از انقلاب شرکت داشته‌ایم. واقعیت این است که عضو سازمان ملل متحد هستیم و ارکان آن بویژه مهم‌ترین رکن آن یعنی شورای امنیت را پذیرفته‌ایم و هدف اصلی برجام نیز لغو قطعنامه‌های این شورا علیه ایران بود که خوشبختانه محقق شد. بنابراین حتی اگر شرکت هم نکنیم، نباید به معنای مخالفت با این شورا تلقی گردد. هرچند به ساختار شورای امنیت معترضیم، ولی اعتراض به یک پدیده متفاوت از نفی مشروعیت آن است.
به علاوه این نشست شورای امنیت در هر حال تاریخی خواهد بود و به عنوان یک اتفاق مهم ثبت می‌شود، غیبت ایران در آنجا معنادار است. بویژه در شرایط کنونی که موقعیت سیاسی امریکا و ترامپ در جهان ضعیف است و ایران دست بالا را در دفاع از حقوق خود دارد.
از سوی دیگر ایران در حال حاضر نسبت به سیاست‌های ایالات متحده شکایتی را به دادگاه لاهه که رکن قضایی سازمان ملل متحد است ارائه کرده است، به نظر می‌رسد که مسائل و تصمیمات شورای امنیت و سایر ارکان سازمان ملل در تصمیمات این دادگاه بی‌اثر نباشد، حداقل به عنوان مستندات در صدور حکم نهایی مهم هستند. اگر می‌توانیم در همه ارکان سازمان ملل شرکت کنیم، انتظار می‌رود که شورای امنیت را مستثنی نکنیم، حتی اگر ترامپ برگزارکننده جلسه آن باشد. دست و پنجه نرم کردن با قدرتمندان نشانه اعتماد به نفس است و نه برعکس آن.