شوآف ترامپ در نيويورك

حســن روحــانـي، رييس‌جمهوري ايران براي شركت در هفتاد و سومين اجلاس مجمع عمومي سازمان ملل متحد به نيويورك سفر مي‌كند. روحاني در اين سفر به سخنراني و تبيين مواضع ايران در خصوص آخرين تحولات منطقه‌اي و بين‌المللي مي‌پردازد. پيش‌بيني مي‌شود كه اجلاس عمومي سازمان ملل متحد تفاوتي اساسي با سال‌هاي پيش نداشته باشد الا اينكه امريكايي‌ها مي‌كوشند حول محور احتمال ملاقات يا تماس ترامپ و روحاني مانور دهند؛ نه از آن ‌رو كه لزوما معتقدند كه چنين ملاقاتي رخ مي‌دهد بلكه براي اينكه از خود تصوير مشتاق مذاكره نشان دهند و ايران را طرف متصلب امر نشان دهند. اين اقدام را هم براي تلطيف تصوير خشن ضد برجامي خود انجام مي‌دهند وگر نه انعطافي در اهداف خود ندارند. در اين ميان اسراييلي‌ها هم‌بازي هميشگي خود را دنبال مي‌كنند.
رييس‌جمهور امريكا از اين رفتار اهداف خاصي را دنبال مي‌كند: ابتدا آزمودن رفتار ايران پس از سخنان تند و پي بردن به ميزان واپس‌نشيني يا همان نياز ايران به گفت‌وگو؛ دوم، ارسال پيام به اروپايي‌ها كه ترجيح ايراني‌ها سازش با امريكاست، نه اروپا كه با هدف معلق‌سازي گفت‌وگوهاي ايران با اروپا انجام مي‌شود؛ سوم، آزمودن اقتصاد ايران و شناسايي ميزان وابستگي‌اش به تهديد و ترامپ و چهارم، ايجاد شكاف در ميان تصميم‌گيرندگان ارشد ايراني و شناسايي خطوط تأثيرپذير درون حاكميت. پنجمين هدف ترامپ، ايجاد فشار بر حاكميت از سوي مردم با انداختن توپ مذاكرات به زمين ايران و در ادامه اثبات كاميابي تز مذاكراتي‌اش فشار، فشار و بازهم فشار سپس معامله مطلوب، به رقباي دموكرات درون امريكاست. ترامپ مي‌خواهد در بازي «رييس منم» نشان دهد كه سرنخ نه در دست اروپا، اسراييل يا عربستان بلكه در دستان خود اوست.
رييس‌جمهور بايد در فرصت پيش ‌آمده از يك‌سو بر رفتار غيرقانوني و غيرمعقول امريكا در مواجهه با توافقات بين‌المللي تاكيد كرده و بر نتايج صلح ستيزانه رفتار امريكا تاكيد كند و از سوي ديگر شكاف ميان اروپا و امريكا را به نحوي تشديد و حتي اختلاف ميان رويكردهاي درون امريكا را برجسته كند تا موقعيت ترامپ را در اقليت و موضع او را غيرعقلاني نشان دهد. از سوي ديگر رييس‌جمهور بايد همزمان با اعلام مواضع صلح‏طلبانه كوشش كند اين مواضع از موضع ضعف تلقي نشود.
لذا بايد تاكيد شود كه مسير تحريم و فشار اساسا جواب نمي‌دهد و ملت ايران و نظام در برابر فشارها ضد منافع ملي متحد هستند. جمهوري اسلامي ايران با توجه به مقوله جهاني همواره موضوعات را در چهارچوب عملكرد خود ارزيابي و مورد بررسي قرار مي‌دهد تا اگر به نتيجه نرسيد سياست‌هاي كشور با بن‌بست مواجه نشود و اين راهبرد سياست جمهوري اسلامي ايران است. البته سياست دولت در حوزه ديپلماسي خارجي را مي‌توان يكي از عملكردهاي خوب برشمرد چرا كه توانسته به‌ گونه‌اي عمل كند كه با وجود مشكلات و دشواري‌ها در مقابل فشارها رويكردهاي متنوعي را دنبال كند. پيش ‌از اين صحبت‌هايي در مورد عدم شركت رييس‌جمهور در اجلاس عمومي سازمان ملل مطرح شد اما من اصولا معتقدم كه از هيچ ميداني نبايد گريخت جز ميدان تير. در عرصه بين‌الملل و سياست خارجي يك قاعده كلي وجود دارد و آن استفاده از ديپلماسي است. هر ميداني را خالي‌گذاريم دشمن در آن خواهد تاخت. نبايد اجازه دهيم دشمنان ما در ميداني در نبود ما افكار حاضران را عليه ما بياشوبند. از اين ‌رو حضور با برنامه هميشه مفيد و حضور بي‌برنامه مضر خواهد بود.