روزنامه قانون
1397/07/09
چراغ نشر و فروش کتاب هنوز روشنی دارد
خبرهایی از تعطیلی کتابفروشیها میرسدكه آن را به بحران شدید اقتصادی روزهای اخیر منتسب میکنند؛ خب، بحران باشد، جامعه کتابنخوان باشد، نان در سفره مردم کم شود و آن وقت کتاب، بازار پررونق داشته باشد! نه، بازار کتاب در ایران غیر از مقطع کوتاهی بین سال های 1356 تا 1359 که سد سانسورشکسته شد و مردم کنجکاوانه به کتاب روی آوردند، هیچگاه رونق آنچنانی نداشته است. در سال های اخیر هم با رشد وسایل ارتباط جمعی، اوقات فراغت مردم بیشتر به سمت آنها رفته و تیراژ کتاب سیر نزولی پیدا کرده است. همه این ها آمدورفت مردم را به کتابفروشیها کم کرده و آب باریکه فروش کتاب حالا به دم موشی آب بدل شده است. البته این بحران ها برای کتاب تازگی ندارد، در دوران حکومت پهلوی در آغاز دهه 50 نیز کاغذ کمیاب و دست ناشران برای چاپ کتاب بسته شد. در دهه شصت نیز که کشور گرفتار جنگ بود، این بحران نمود آشکار داشت؛ کاغذ سهمیهبندی بود و کتاب به کتاب باید در نوبت میماندی تا سهمیه کاغذ برای چاپ کتاب را بگیری، کاغذ در اختیار دولت بود و محدودیت بسیاري در توزیع آن وجود داشت، حالا هم که افزایش بیرویه بهای ارز و سودخواهی عدهای کاغذ را به پستوها کشانده و بهای گران آن دست و دل ناشر را به لرزه میاندازد که چاپ کتاب گران آیا اصلا به صلاح هست یا نه و آیا جیب به شدت تحلیل رفته خریداران کتاب قدرت خرید به کسی میدهد یا نه!اما علی رغم تمام این تنگناها، چراغ نشر و فروش کتاب هنوز روشنی دارد، کتاب خوب بالاخره مخاطب خود را پیدا میکند و به فروش میرسد. تیراژها کوچک شدهاند، دلایلش را همه میدانیم، اما هنوز مخاطبان کتاب هستند و اجازه نمیدهند چراغ آن خاموشی بگیرد.
تعطیلی کتابفروشی در ایران امر نویی نیست؛ سالهاست کتابفروشان به دلایل بیشماری تغییر شغل داده یا تعطیل میکنند.روزگاری خیابان شاهآباد چشم و چراغ کتاب در ایران بود. امروز دیگر از ابنسینا، سیروس، فروغی، جاویدان، زوار، شرق، بنیاد، دنیای کتاب، صفی علیشاه، اسدی، اندیشه، خیام، علیاکبر علمی، محمدی، آسیا و مستوفی در این خیابان دیگر خبری نیست، آیا کسی درباره آنها گزارشی تهیه کرده است؟ در همین خیابان مقابل دانشگاه امروز دیگر از بیگوند، فرزانه، تیراژه، سحر، روزبه، خانه کتاب، زمان، دهخدا، پیوند، پیام و سپهر خبری نیست. در جای جای نقاط تهران هم میتوان رد و نشان کتابفروشیهای تعطیل شده دیگری را سراغ گرفت، پس نمیتوان فقط همه چیز را به گردن بحران کنونی انداخت. با گسترش شهر و راهاندازی کتابفروشیهای چندمنظوره و شهرکتابها، دیر یا زود کتابفروشیهای محلی و کوچک رو به تعطیلی میروند و این امری است اجتنابناپذیر، اما بیتردید از فضای عرصه کتاب حداقل در تهران کاسته نشده، از سویی رشد شبکههای مجازی فروش کتاب، از رفتوآمد کتابدوستان کاسته و مراجعان به کتابفروشی را کم کرده، به همین دلیل حتی بازار بزرگی مثل راسته مقابل دانشگاه هم بیشتر تبدیل به مرکز فروش کتاب های درسی شده است. برای رهایی از این مشکل اول باید به انگیزه کتابفروش توجه کرد، آیا واقعا انگیزه لازم برای ادامه کار دارد، بعد هم راهکاراهایی مثل پاتوق کردن، باز کردن پای اهل قلم و هنر به آن مکان، راهاندازی برنامههای دیدار با نویسنده و هنرمند و جشن امضا و راهاندازی جشنوارههای فصلی میتواند به ادامه حیات کتابفروشان محله کمک کند.
سایر اخبار این روزنامه
تيغ قانون و عزل شهردار
صف آرايي علیه شفافيت
نبرد بامهاجرت نامرئي
سلامت نوزاد، فداي تاريخ رُند شناسنامه!
ضيايي انتخاب نشده گفتند بايد به او راي بدهيد
بمب نقدينگي زيرپاي ارز
خزان خونین مهاجران
چراغ نشر و فروش کتاب هنوز روشنی دارد
امکان محارب یا مفسد فیالارض دانستن قاچاقچیان انسان
در نقطه پیشرفت کند شدهایم
دلیل انتخاب رحمانی فضلی برای ریاست ستاد اطلاعرسانی و تبلیغات اقتصادی کشور