روزنامه شهروند
1397/07/10
چگونه رطبخوردن را منع كنيم؟
آموزههاي ديني از كودكي به همه ما ياد داده ميشود. چه در خانواده و چه در مدرسه و چه در مسجد و جلسات مذهبي و حتي در محاورات عمومي از اين آموزهها بهرهمند ميشويم و حتي اين آموزهها به ضربالمثل نيز تبديل شده و وارد ادبيات عمومي ميشود. ضربالمثل «رطب خورده، منع رطب چون كند؟» ناظر به يكي از همين آموزههاست.میگویند که در زمان پیامبر(ص)، مادری فرزندش را نزد ایشان میآورد و میگوید: دیگر از دست این بچه عاجز شدهام. حرف مرا نمیشنود. رطب بسیار دوست دارد و آنقدر رطب خورده که به مریضی افتاده. او را نصیحت کنید. حرف شما را گوش میکند.
پیامبر (ص) پس از شنیدن سخنان این زن، به او میفرماید برود و فردا نزد او بیاید.
مادر بچه را برد و فردا نزد پیامبر (ص) آورد. ایشان طبق فرموده خود، به وعده عمل کردند و با زبانی شیرین و کودکانه طفل را نصیحت کردند که رطب زیاد نخورد و به دلیل بیماریای که دارد، از خوردن آن پرهیز کند. زبان ایشان به حدی گیرا و شیوا بوده که کودک به راحتی آن حرفها را میپذیرد.
وقت رفتن مادر فرزند از آن حضرت میپرسند که با وجود این راحتی، چرا ایشان همان دیروز این حرفها را به کودک نزدند.
پیامبر اسلام(ص) میفرمایند چراکه دیروز خودشان هم رطب خورده بودند. حرف خوب زمانی اثرگذار است که گوینده خود به آن عمل کرده باشد.
اين آموزهها فقط براي گفتن و شنيدن يا لقلقه زباني نيست، بلكه بايد در عمل اجرا شود. اين روزها مواجهه با وضعيتي هستيم كه به ناچار بايد كمربندها را سفتتر كرد و براي شرايط سختتري آماده شد، ولي اين امر مستلزم آن است كه مسئولان امور نيز همپاي جامعه و بويژه اقشار ضعيف آن زندگي كنند. مدیران نميتوانند براي خود حقوقهاي چند 10ميليوني تعيين كنند و هنگامي كه به مردم ميرسند، حداقلها را پرداخت كنند و سپس از مردم انتظار داشته باشند كه تحمل كنند يا نان خشك بخورند. در واقع نگاه مردم در اين مورد معطوف به مسئولان جامعه است.
البته اگر شرايط عادي باشد، قضيه قدري فرق ميكند، ولي در شرايط ويژه انتظارات مردم از مسئولان كاملا متفاوت است. در اين زمينه بايد صداقت و اعتماد ميان دوطرف وجود داشته باشد. ميگويند كه در جنگ جهاني دوم حكومت استالين تصميم گرفت كه براي مقابله با ارتش هيتلر كه چهارنعل به سوي مسكو روانه شده بود، كل دستگاه اداري را از مسكو به سمت شرق روسيه منتقل کند، بويژه دفاتر و نهادهاي اصلي حزب كمونيست شوروي را از مسكو خارج كرد. هنگامي كه گفتند دفتر خودت كجاست؟ گفت من در مسكو ميمانم. در واقع با این كارها توانست نيروي بزرگ روسيه را عليه هيتلر بسيج كند و بزرگترين شكست را براي سربازان و ارتش رايش سوم به ارمغان آورد! بزرگترين مقاومتها در سنپترزبورگ، مسكو و ولگاگراد رخ داد كه ارتش آلمان را به كلي زمينگير كرد و هزاران سرباز آنان در اين سه جبهه كشته شدند. اگر درد و رنجي بود، يكسان يا حداقل به نسبت يكسان توزيع ميشد، ميان مسئولان و ميان مردم، يكسان بود. يكي از بزرگترين فرماندهان جنگ جهانی دوم ژنرال ژوكوف است كه فاتح برلين بود و ارتش آلمان را تارومار كرد و نهتنها در جنگ دوم بلكه در کل تاريخ فرمانده بينظيري محسوب ميشود، ولي هم او هنگامي كه دو وانت وسايل تجملي از آلمانيها به غنيمت گرفت و براي استفاده شخصي به مسكو آورد، از چشم حكومت افتاد و به حاشيه رفت. فقط در چنين ساختاري است كه ميتوان از مقاومت و توصيه سفتكردن كمربندها سخن گفت والا در ويلاهاي آنچناني و نسخههاي نان خشك پيچيدن هيچ كمكي به همراهي مردم نميكند.
سایر اخبار این روزنامه
بهترین ایده ها برای تهیه جهیزیه ارزان
حج باید برای ما آبروآفرینی کند
بازگشت اعتماد به بازار
چرا باید وحشت کنیم؟
پایان سرقتهای سینمایی از اتومبیلهای لاکچری
تقابل امشب پرسپولیس با السد و ویروس
عشق 20 ساله جواد به مونیکا!
محدودهای که زیاد محدود نیست
سفر ارزان به مشهد
همه چیز زیر سر پنهلوپه کروز است!
سفیران زندگی
روستای 1800 ساله نخستین هتل پراکنده سوییس میشود
با برنامه ریزی به جنگ حادثه بروید
صفحه شهرونگ
دیدار مسئولان و دستاندرکاران حج با رهبر معظم انقلاب
چگونه رطبخوردن را منع كنيم؟