ملاحظات مهم ترميم كابينه

به مرور زمان و پس از وقوع برخي رويدادهاي مثبت طي سه هفته اخير در عرصه‌هاي داخلي و خارجي، دولت در حال بازيابي خود و تجديد روحيه است. خروج امريكا از برجام و وقوع نوسانات شديد ارزي و برخي تصميم‌گيري‌هاي غلط و عجولانه، قوه مجريه را در حالتي از غافلگيري و سردرگمي فرو برده بود. ظاهرا علاوه بر گذشت زمان با پيروزي ايران در دعواي حقوقي در دادگاه لاهه، انزواي بي‌سابقه امريكا در شوراي امنيت سازمان ملل و بازتاب مثبت جهاني سخنراني رييس‌جمهور در مجمع عمومي سازمان ملل، تصويب لوايح مبارزه با پولشويي در مجلس شوراي اسلامي و آرامش نسبي در بازار ارز و سكه، دولت در حال رسيدن به تسلط بر اوضاع اقتصادي و سياسي است و انتظار مي‌رود با ادامه اين روند از زهر تحريم‌هاي يكجانبه جنگ طلبان كاخ سفيد كاسته شود و از مرحله دوم فشارهاي اقتصادي امريكا با تنش كمتري عبور كنيم. اما به نظر مي‌رسد كه مجموع رويدادهاي چند ماهه گذشته بر نگاه واقعگرايانه دولت اثر مثبت گذشته و قوه مجريه را به درك روشن‌تري از اوضاع داخلي و خارجي رهنمون كرده است. آماده شدن جدي دولت براي ترميم كابينه و جلسه رييس‌جمهور با چهره‌هاي اصلاح‌طلب از همان بازيابي روحيه قوه مجريه حكايت دارد كه بايد از آن استقبال كرد و منتظرآثار مثبتش بود. مدت زيادي از يك خواسته عمومي براي ترميم كابينه مي‌گذرد، دلسوزان و صاحب نظران بسياري با اشاره به نقاط ضعف برخي از مردان رييس‌جمهور خواستار تغييرات مهم در هيات دولت شدند، متاسفانه به هر دليل اين مهم مرتبا به تعويق افتاد و همين تاخير هم آثار زيانباري از خود به‌جا گذاشت. ترميم كابينه در همه جاي جهان امري مرسوم و معقول است و روساي دولت‌ها براي سرعت بخشيدن به تحركات خود و اجراي بهتر برنامه‌هاي اعلامي دست به تغييرات مديريتي مي‌زنند و از آن استفاده بسيار مي‌كنند. براي يك دولت بسيار بهتر است كه از حوادث جلوتر باشد و قبل از اينكه افكار عمومي از طرق قانوني ازجمله از طريق پارلمان برخي از تغييرات را به قوه مجريه تحميل كند خود، مديريت تغيير را برعهده گيرد و تيم خويش را بر اساس منويات جديد و انتظار افكار عمومي و مجموعه شرايط روز بيارايد.
روشن است كه كابينه دوم آقاي روحاني تحت تاثير فشارهاي سياسي از كابينه اول ضعيف‌تر بود و همگام با انتظار افكار عمومي و وعده‌هاي انتخاباتي آقاي روحاني چيده نشد. بسيار شنيده‌ايم كه برخي از وزيران فعلي جزو گزينه‌هاي چندم ايشان بودند و بر اساس مصلحت‌سنجي‌هاي غيرمعتبر برگزيده شده بودند. همان ابتدا هم مشخص بود كه شرايط كشور ايجاب مي‌كند كه مديران كاركشته، شجاع، آگاه و با انگيزه بالاي آرماني به ميدان آورده شوند اما اكنون اين نياز بسيار بيشتر خود را نشان مي‌دهد وحجت را برهمگان تمام كرده است. وزيري كه از تيتر يك روزنامه يا فشار كانون‌هاي قدرت و ثروت و ايجاد يك هياهوي مصنوعي بترسد و برنامه مهمي را تعطيل كند و ضروريات كشور را به تعويق بيندازد هرگز لايق وزارت نيست و جز خسارت چيزي متوجه مردم نخواهد كرد. براي نمونه آقاي رييس‌جمهور خوب مي‌داند كه در پيروزي ايشان، دانشجويان و دانشگاهيان تا چه حد موثر و تعيين‌كننده بودند، آيا رواست كه براي رضايت برخي از همان كانون‌هاي فشار، وزيري به مديريت آموزش عالي گماشته شود كه با روحيه آرمانگرايي و آزادي‌خواهي دانشگاهيان سازگار نباشد و با انتصابات خود تحرك و شور و شوق علمي و سياسي را از فضاهاي آموزشي بستاند؟ آقاي رييس‌جمهور بايد در اين زمينه مقاومت بيشتري از خود بروز دهد و با انتخاب و تغييري شايسته و مطابق با شعارهاي انتخاباتي خويش همراهي دانشگاه و دانشجويان را در اين شرايط بحراني از آن خود كند. اگر در اقتصاد نيازمند مردان و زنان قدرتمند و پاكدست و مدير و مدبر و نترس و بزرگ هستيم در عرصه‌هاي علمي كه عمق استراتژيك دولت است مدير آزاده، با اراده مستقل، دانشمند و تحولگرا مي‌خواهيم تا خمودگي را از دانشگاه دور كند و شادابي علمي و سياسي را به مراكز آموزش عالي بازگرداند. اگر يكي از اقشار جامعه بتواند در شرايط بحراني در توجيه مردم و آگاهي بخشي به آنها موثر باشد همانا دانشگاهيان و دانشجويان هستند. ميليون‌ها دانشجو چون از محضراستادان خود بيرون مي‌آيند به خانه‌ها و خيابان‌ها و محافل مختلف روانه مي‌شوند و مي‌توانند مصالح ومنافع و ضروريات كشور و حفظ مرزهاي جغرافيايي و فرهنگي ايران عزيز را به عمق جامعه نفوذ دهند. اگر دانشگاه ما آگاه و با انگيزه و شاداب و پرتحرك و ميداندار باشد، مي‌توان با قاطعيت از رفع خطرها و دفع خصومت‌ها مطمئن بود و كشور را بيمه شده آگاهي و تعهد دانست. بايد دانشگاه را داشته باشيم تا نبض جامعه در دست‌مان باشد.