ديپلماسي و كيش شخصيت

طي روزهاي اخير به لطف پرونده‌هايي كه در رسانه‌ها با جديت و مصرانه پوشش داده‌مي‌شود، همكاري‌ها ميان واشنگتن و آنكارا براي حل و فصل مسائل في‌مابين، در مركز توجه قرار گرفته است. ادعاي همكاري نزديك دو كشور در پرونده مفقود شدن روزنامه‌نگار عربستاني از سوي رييس‌جمهور امريكا و دستور دادستان تركيه براي مختومه شدن پرونده كشيش امريكايي ساكن تركيه، از جمله مسائلي هستند كه نشان از بهبود روابط ميان دو پايتخت دارند. واقعيت اين است كه تنش تركيه و امريكا طي ماه‌هاي گذشته، كم‌سابقه و خلاف عادت بود، به لحاظ سابقه تاريخي مي‌شد پيش‌بيني كرد كه دير يا زود روند تنش‌زدايي و رفع بحران آغاز شود. براي دو طرف مهم پيدا كردن بهانه براي رفع كدورت و استفاده از فرصت‌هاي براي افزايش همكاري‌هاي دوجانبه و بهبود مناسبات بود. نكته بسيار مهم اين است كه در شرايط كنوني در سياست خارجي هر دو كشور، يعني هم ايالات متحده امريكا و هم جمهوري تركيه، عنصر شخصيت و نقش افراد بسيار مهم است. در حال حاضر تصميم‌گيري‌ها در عرصه اقدامات مهم حوزه بين‌الملل چه در آنكارا و چه در واشنگتن‌دي‌سي مستقيما به دو فرد وابسته است، در تركيه شخص رجب طيب اردوغان و در امريكا شخص دونالد ترامپ تصميم‌گير زمام تصميم‌سازي و سياستگذاري را شخصا بر عهده گرفته‌اند. اين تصميم‌گيري فردي و ارتباط مستقيم سياستگذاري‌ها با تمايلات يك شخص باعث مي‌شود كه به همان سرعت كه تنش‌ها افزايش يافت، به همان سرعت نيز روند تنش‌زدايي آغاز شود. اين شكل از فردي شدن تصميم‌سازي باعث مي‌شود كه براي يك تصميم مهم ديپلماتيك، ميل افراد نسبت به روندهاي اداري و سياسي اولويت پيدا كند و به سرعت به اقدام‌هاي ديپلماتيك تبديل شود. رجب طيب اردوغان در سفر اخيرش به نيويورك براي شركت در مجمع عمومي سازمان ملل متحد و چه پيش از آن، بر تمايلش بر بهبود روابط تاكيد كرده‌بود. اما مهم‌ترين بن‌بست موجود در روابط دوكشور، مساله حكم حبس يك مبلغ مسيحي تبعه امريكا به اتهام ارتباط با گروه‌هاي تروريستي در تركيه بود.
اندرو برانسون، كشيش امريكايي ساكن تركيه، دو سال پيش به اتهام ارتباط با گروه‌هاي تروريستي و در پي كودتاي نافرجام ارتش تركيه بازداشت شده‌بود. اين مبلغ مذهبي به دليل نسبتش با مسيحيان انجيلي يا اواآنجليست‌هاي امريكايي، بسيار براي دولت امريكا اهميت داشت، به خصوص كه مايك پنس، معاون اول رييس‌جمهور امريكا شخصا از اين فرقه مذهبي است و همچنين بخش مهمي از پايگاه راي دونالد ترامپ در ميان پيروان تندروي اين فرقه مسيحيت ريشه دارد. همان‌گونه كه بهبود روابط با امريكا در جايگاه رجب طيب اردوغان در تركيه موثر خواهد بود، در آستانه انتخابات ميان‌دوره‌اي پارلماني در امريكا، آزادي كشيش اندرو برانسون هم براي بهره‌برداري تبليغاتي دولت ترامپ بسيار اهميت دارد.
تصميم تركيه براي پايان بازداشت خانگي و رفع ممنوع‌الخروجي كشيش برانسون، به صورتي تنظيم شده‌بود كه در بهترين زمان و بهترين موقعيت همزمان با حفظ محكوميت او، هم جايگاه دستگاه قضايي تركيه را حفظ كند و هم امريكايي‌ها را راضي كند. به قول مشهور تركيه به شكلي رفتار كرد كه «نه سيخ بسوزد و نه كباب.» آزادي كشيش برانسون، مهم‌ترين مانع كوتاه‌مدت و بلافاصله در روابط دو كشور را بر‌مي‌دارد. اما به صورت مشخص برداشته‌شدن اين مانع مي‌تواند عملا باعث توازن مجدد در روابط دوطرف شود و مسائل كلان‌تر مانند نقش تركيه در خاورميانه و مساله سوريه، مي‌تواند در ميان‌مدت به عنوان اولويت بعدي در روابط واشنگتن و آنكارا بر اساس همكاري‌هاي جديد بازتعريف شود.
ترامپ تلاش مي‌كند تا از همه فرصت‌هاي موجود در روابط بين‌الملل به صورت متعادل به نفع خود بهره‌برداري كند و ميان طرف‌هاي درگير به شكل هوشمندانه‌اي توازن ايجاد كند. همان‌گونه كه شاهد بوديم بعد از موضع‌گيري مبهم او در سفر به عربستان سعودي در مورد قطر، دولت امريكا نهايتا بي‌طرفي را برگزيد. ترامپ مواضع خود را به سرعت بازتعريف مي‌كند و هر بار سعي مي‌كند منعطفانه در شرايط جديد سياست تازه اتخاذ كند، به همين دليل هم در مسائل مربوط به متحدان امريكا در خاورميانه سعي مي‌كند هيچگاه موضع مستقيم و قاطعي له يا عليه هيچ‌يك از كنشگران ابراز نكند. همان‌طور كه بعد از آنكه در مورد قطر اظهارنظري منفي داشت، بلافاصله موضع بي‌طرف در تنش ميان قطر و عربستان اتخاذ كرد. منطق ترامپ در اين موضع تعادلي منطقي مبتني بر روحيه تاجرمآبانه‌اش است كه در واقع تلاش مي‌كند تا هيچ يك از مشتريان پول‌ساز امريكا را از دست ندهد. سياست ترامپ اين است كه در شرايط سردي روابط تندترين مواضع را تا جايي ادامه دهد كه منجر به قطع روابط نشود و در شرايط صميميت روابط به گونه‌اي مناسبات را تنظيم كند كه تمامي هزينه‌ها بر عهده طرف مقابل باشد و امريكا مجبور به هزينه براي مناسبات نباشد يا دست كم بيشتر از آنكه هزينه مي‌كند از رابطه درآمد كسب كند. مادامي كه اين منطق سود در رابطه دوجانبه با كشورها وجود داشته‌باشد كه پول از سوي شريك خارجي و حفظ امنيت و تجهيزات نظامي از سوي امريكا در جريان باشد، با هر طرفي روابط ادامه خواهد داشت، چه تركيه و چه عربستان سعودي.


روابط تركيه و امريكا در شرايطي قرار دارد كه دوطرف تلاش مي‌كنند تا به سمت نوعي عادي‌سازي (Normalization) حركت كنند و در مجموع سعي خواهند كرد كه روابط نه دچار فراز جدي شود و نه دچار فرود جدي. بر خلاف مسائلي مانند آزادي كشيش برانسون كه براي پرستيژ شخص رييس‌جمهور امريكا، امري مهم و حياتي تلقي مي‌شد و يك مانع بلافاصله جدي در روابط دوجانبه بود، مسائل ديگر اولويتي تا اين حد بلافاصله در رابطه دو كشور ندارند، از جمله مسائلي مانند قرارداد فروش موشك‌هاي اس400 روسي به آنكارا كه در شرايط تنش ميان دو كشور تاكيد زيادي روي آن شده‌بود، از اهميت كليدي در اين رابطه برخوردار نيستند.