تغییرات بی‌ثمر

در شاکله اجرایی و اداری، تغییرات یکی از راهکارهای ساختارگشایی در جهت اصلاح و بهبود اوضاع می‌باشد. از نگاه رفتار سازمانی مدیریت، هنگام مواجهه با موانع و مشکلات غیرساختاری باید تغییرات به صورت نسخه شفابخش و درمانگر به اجرا درآید. اما اگر این تغییرات بدون نهاده‌های فکری و زمینه‌های اصلاحی و تخصصی اجرا شود نه تنها نباید امیدی به اصلاح داشت بلکه باید آن را به عنوان یک تاکتیک در مقابله با منتقدان و حتی مخالفان ارزیابی کرد. ترمیم دولت در قالب استعفا، استیضاح و برکناری ممکن است به اجرا درآید اما باید مطمئن بود که این مدل جابه‌جایی‌ها به صلاح کشور و به نفع حرکت‌های اصلاح‌گرانه دولت است. متاسفانه گرفتاری‌های مختلف درون سازمانی و برون کشوری باعث شده، رئیس جمهور درگیر مسائلی شود که در مسیر اجرایی وظایف ایشان نباشد. در این میان باید دو گروه یا تیم، دلسوزانه حرکت کرده و ایشان را در ساختارگشایی و هم پذیری اجرایی یاری کنند. در حال حاضر مدت‌های زیادی است که دولت سخنگو ندارد آنهم در حالی که ارتباط با رسانه‌ها و مردم یکی از وظایف سخنگوی دولت بوده که در صورت عدم حضور وی، رئیس دولت باید این خلا را پر کند. تیم رسانه‌ای رئیس‌جمهور آنچنان که باید و شاید در راستای نظریات و سیاست‌های دولت نیست اما خوشبختانه رسانه‌های هم‌سو با دولت، جای خالی سخنگو را پر کرده و بسیاری از نکات را به اطلاع جامعه می‌رسانند یا تیم اقتصادی ایشان در شرایط حاضر بسیاری از نکات را در نظر نگرفته و همگام با رئیس دولت حرکت نمی‌کند. نکته قابل توجه اینکه از ابتدای دولت روحانی، چهره‌های ثابتی همراه ایشان بودند که شانس خدمت و محک‌زنی را از دیگر یاران این جناح گرفته‌اند. چهره‌هایی که با توجه به سوابق گذشته، تخصص و زمینه‌های اجرایی آنها گاه حاشیه‌هایی برای دولت می‌سازند که افکار عمومی متعجب و پرسشگر منتظر توضیح و پاسخی از آنها می‌مانند. در تغییرات فعلی، جابه‌جایی افراد بیشتر مشاهده می‌شود تا تغییر آنها.
اگر فردی در مقام وزارت با مسائل و مشکلات آشنا شده و اصول و معیارهای عالی اجرایی را شناخته باید شانس ادامه کار را به وی داد، اما اگر توانمندی و همکاری سازمانی از فردی مشاهده نمی‌شود جابه‌جایی وی تحمیل هزینه به کشور و مردم است.
وزارت رفاه از ترکیب چندین سازمان و وزارت تشکیل شده که شاکله محرومیت‌زدایی و حمایت از اقشار نیازمند تا حدود بسیار زیاد به مدیریت این وزارت بستگی دارد، سازمان تامین اجتماعی با هزاران بیمه شده مستمری‌بگیر و کارمند سروکار دارد. گذشته از اینها شرکت‌ها و کارخانجات تحت پوشش این سازمان آن را به بزرگترین کارتل اقتصادی دولت تبدیل کرده است، وزارت کار و امور اجتماعی پاسخگوی کارآفرینی و اشتغالزایی در شرایط بحرانی حاضر است و... حال سوال این است آیا می‌توان امیدی به آینده این وزارتخانه‌ها با مجموعه‌های وابسته‌شان داشت.
نخبگان سازمانی و کارشناسان اجرایی امیدوار هستند این تغییرات حاصل مبارک و فرخنده‌ای برای جامعه به همراه داشته باشد در غیر این صورت جابه‌جایی چهره‌ها نه تنها ثمره‌ای به دنبال ندارد بلکه گره‌ای بر مشکلات موجود زده و معضلات را بغرنج‌تر خواهد کرد. برای چندمین بار باید گفت که اتاق فکر اجرایی رئیس دولت، همسویی با رئیس جمهور را نداشته و تا این وضعیت موجود باشد تغییرات هیچ‌گونه ثمری نخواهد داشت.