آن چه ترامپ را وادار به عقب نشینی می کند

روزگذشته بار دیگر برجام به نقطه توجه رسانه های جهان تبدیل شد. اصل ماجرا این است که در پی مواضع دونالد ترامپ درباره توافق هسته ای با ایران، که آن را در جریان کمپین های انتخاباتی خود «بدترین و احمقانه ترین توافق تاریخ آمریکا» نامیده بود و نیز مواضع خود و دولت مردانش پس از ورود به کاخ سفید، مبنی بر این که آمریکا به دنبال «بازنگری» در برجام است، تصور این بود که او وارد سازوکاری که برای برجام در آمریکا تعیین شده است، نخواهد شد. اما نامه 2 شب پیش «رکس تیلرسون» وزیرخارجه آمریکا  مبنی بر این که «ایران به اجرای تعهداتش در برجام پایبند است» تا این لحظه یک عقب نشینی مکتوب و رسمی مقابل توافق هسته ای محسوب می شود. درباره این نامه 2 نکته محل تامل است: اول این که  در این نامه دولت آمریکا به ریاست ترامپ پذیرفته است که ایران به توافق هسته ای به عنوان سندی چندجانبه که در شورای امنیت سازمان ملل یک قطعنامه الزام آور دارد، عمل می کند و تاکنون کشورمان در تعهداتش نقضی نداشته است. به بیان دیگر اکنون دیگر هیچ توجیهی برای صاحبان جدید کاخ سفید وجود ندارد که براساس آن بخواهند به تعهداتشان در برجام عمل نکنند. دوم این که درنامه «تیلرسون» یک عبارت مورد مناقشه وجود دارد: «ترامپ چند سازمان را تحت هدایت شورای امنیت ملی مامور کرده است تا برجام را ارزیابی و مشخص کند که آیا تعلیق تحریم‌های ایران در پی امضای برجام، در راستای تامین منافع حیاتی امنیت ملی آمریکا است؟» این عبارت به این معناست که دولت ترامپ علی الظاهر همچنان در حال ارزیابی توافق هسته ای است تا به این ترتیب به دولت خود و نیز متحدان منطقه ای اش این پیام را بدهد که او قرار نیست با ایران کنار بیاید، در عین حال با صدور این دستور بررسی زمان بیشتری را برای  توجیه عقب نشینی خود در این زمینه کسب کنند . البته نباید از این موضوع غافل شد که دولت ترامپ از ابتدای روی کار آمدن  همواره سعی کرده است با موضع گیری های تند فضای ناامنی ذهنی و روانی در قبال شرکت های تجاری در باره همکاری با ایران ایجاد کند  که این موضع در همین راستا نیز قابل ارزیابی است . این نامه اما پایان ماجرای دیروز نیست. «جیمز متیس» وزیر دفاع آمریکا شب گذشته وارد منطقه شد و مستقیم به ریاض رفت و در آن جا بار دیگر علیه کشورمان موضع گیری کرد. طی 3 ماهی که دولت آمریکا تغییر کرده ، دونالد ترامپ تلاش می کند روابط خود با متحدان سنتی آمریکا در منطقه را باردیگر مستحکم تر کند؛ موضوعی که البته برخلاف مواضع انتخاباتی وی درباره کشورهای عربی منطقه است. ترامپ و اعضای کابینه اش در این مدت تلاش کرده اند با آن چه آن را «نفوذ منطقه ای ایران» می خوانند مقابله کنند. بدون آن که به نقش موثر جمهوری اسلامی درمبارزه با تروریسم در منطقه به خصوص آزادسازی عراق از لوث وجود داعش اشاره کنند. دراین باره 2 عنصر قدرت ایران نیز هدف آمریکایی ها بوده است: سپاه پاسداران و حزب ا... لبنان.اما چرا حزب ا...لبنان و سپاه پاسداران؟ الف- درباره حزب ا... نکته قابل تامل این است که حمایت های آمریکا از مداخلات نظامی اردن و کردهای سوریه در مناطق مرزی، غربی، جنوبی و جنوب غربی سوریه که عمدتا تحت کنترل حزب ا... لبنان می باشد نشان می دهد که آمریکا در پی ضربه زدن به اقتدار حزب ا... در مبارزه با تروریست ها در سوریه است. آمریکایی ها آنقدر از حزب ا... لبنان ترس دارند که دیروز «جیمز متیس» وزیر دفاع آمریکا در ریاض گفته بود: «نباید اجازه بدهیم انصارا... در یمن به یک حزب ا... جدید تبدیل شود.» این ترس البته مخصوص این دولت آمریکا هم نیست. 2 سال پیش وقتی برجام در کنگره مورد بررسی بود، برخی قانونگذاران آمریکایی از وزرای وقت دفاع و خارجه آمریکا می پرسیدند: چرا به ایران حمله نمی کنید؟ جان کری در یکی از این جلسات قدرت حزب ا... لبنان در آسیب زدن به اسرائیل و منافع آمریکا را یکی از موانع اصلی مقابل حمله نظامی به ایران برشمرده بود. حتی تابستان 94، باراک اوباما در یک نشست محرمانه در کاخ سفید به رهبران یهودی آمریکا گفته بود: «اگر توافق هسته‌ای رد شود و ما به ایران حمله کنیم، حزب‌ا... به تل‌آویو حمله موشکی می کند.» در حقیقت این موازنه قدرت است که آمریکا را از اقدام نظامی علیه ایران برحذر می دارد. به همین دلیل یکی از هدفگذاری های دولت ترامپ نیز ضربه زدن به این عوامل و بازوان پرقدرت ایران در منطقه است. موضوعی که باید با آن مقابله کرد. ب- سپاه پاسداران   یکی دیگر از مولفه های قدرت ایران محسوب می شود. ترامپ در بهمن ماه تلاش کرد سپاه را در لیست گروه های تروریستی قرارداده و تحریم کند تا به این ترتیب به این مولفه قدرت ما نیز آسیب بزند. طرحی که با هشدار نهادهای امنیتی و نظامی آمریکا به رئیس جمهور این کشور درباره عواقب این تصمیم، خیلی زود آرشیو شد تا بازهم آنچه آمریکایی ها را وادار به عقب نشینی کرده است، موازنه قدرت  و اتکا به قدرت درونزای ایران باشد. دیروز گرچه تیلرسون با نامه خود نشان داد که دولت ترامپ در مقابل توافق هسته ای عقب نشینی کرده است  اما 2 نکته را نباید فراموش کرد: اول آن که توافق هسته ای (که نمی خواهم اینجا وارد جزئیات و نقاط قوت و ضعف آن شوم) خود محصول قدرت ایران و ایستادگی مردم ایران است. اکنون نیز اگر دولت پرطمطراق ترامپ مقابلش عقب می نشیند، اول به دلیل نگرانی از انزوای آمریکا در مقابل سایر کشورها درصورت نقض برجام است و دوم به دلیل عقبه قدرتمند ایران که باعث شده نهادها و اندیشکده های آمریکایی مدام به دولت این کشور هشدار بدهند که فکر مقابله علنی با ایران را باید از ذهنش بیرون کند. دوم آن که، این عقب نشینی از سوی آمریکا، تازمانی است که ایران از مولفه های قدرت خالی نباشد و کماکان قدرت افزایی مبتنی بر هوشمندی و کنش و واکنش های منطقی در دستور کار باشد تا موازنه قدرتی که آمریکا از آن نگران است، حفظ و حتی تقویت شود. دراین راستا استمرار و افزایش حمایت از مولفه های قدرت افزای ایران همچون محور مقاومت یکی از مهم ترین عوامل خواهد بود.