لزوم کاهش انتظارات از شورا و شهرداری تهران

در مورد انتخاب شهردار تهران و حواشی به وجود آمده در بیش ازیک سال گذشته وعملکرد شورای شهر که به انتخاب سومین شهردار منجر شد، انتظار جامعه و فعالان سیاسی و رسانه‌ای و پایتخت‌نشینان از مدیریت شهری تهران، لازم است تا به شکل واقعی‌تری تعدیل شود. به نظر می‌رسد گروه‌های سیاسی و رسانه‌ها انتظارات زیادی از شهرداری دارند که غیرواقعی است. در دوره آقایان محمدعلی نجفی و محمدعلی افشانی، برخی از بیرون نشان دادند که با این شورا و شهرداری که همسو با تفکر سیاسی آنها نیست، چندان سرهمکاری ندارند. لذا اصلاح‌طلبان و رسانه‌های اصلاح‌طلب باید سطح انتظارات را از این مدیریت شهری(هر مدیراصلاح‌طلبی که باشد) تعدیل کنند. آقای محمدباقر قالیباف 12سال در تهران شهردار بود که طی این مدت همه ارگان‌ها با وی در بالاترین سطح همکاری داشتند و نتیجه آن شد که هیچ توجه‌ای به مطالبات «پساقالیبافی» مردم نشد. ازجمله این مطالبات، رسیدگی به تخلفات طیف قالیباف بود که همچنان در دست بررسی هستند! اما همین که شورای شهر اصلاح‌طلبی که پس از3دوره شورای اصولگرا شکل گرفت و مدیریت یکدست اصلاح‌طلب برای پایتخت انتخاب شد، هیچ کدام عملا همکاری لازم را با این مدیریت جدید نداشتند. به نظر می‌رسد همین رویه برای شهردار سوم هم ادامه داشته باشد. نکته بعدی درباره انتخاب آقای پیروزحناچی به عنوان سومین شهردار این دوره شوراست که نشان داد که واقعا شهردار را همان 21 عضو حاضر در شورای شهر انتخاب می‌کنند! البته اینکه این افراد تحت تاثیر شخصیت‌ها و یا احزاب سیاسی بیرون از شورا باشند طبیعی است و این حق مسلم این اعضاست، اما رأی 11 به 10 اعضا نشان داد که رأی در شورا نهایی و تعیین شد. اما با توجه به اینکه آقای پیروز حناچی تجربه حضور یک ساله در شهرداری را دارد و از نسل جدید مدیران کشور محسوب می‌شود و برای مردم هم چهره‌ای جدید است، حتما دراین دوجنبه نسبت به آقای ‌آخوندی مزیت دارد. ضمن اینکه اگر آقای آخوندی تاب و توان کار فرسایشی را داشت باید کار خود را در همان وزارت راه و شهرسازی ادامه می‌داد. گرچه انتخاب شهردار سوم در یک سال، در نفس خود عمل قابل قبولی نیست، اما انتخاب آقای حناچی بهتر از گزینه دیگر بود. ایشان هم باید به این نکته توجه کند که روند علمی و بنیادی آقای نجفی را دنبال کرده و ادامه دهند. زیرا بزرگ‌ترین مسأله شهرداری بحث بی‌قانونی‌های درون این مجموعه است که آقای نجفی در این راه گام‌های خوبی برداشتند که اگر شهردار جدید هم بتواند مدیریت مناسبی در کنترل این مفاسد داشته باشد، مورد توجه نخبگان سیاسی و مردم پایتخت قرار خواهد گرفت. بحث بعدی در نحوه انتخاب گزینه‌های شهرداری، نوع تحلیل و نگاه اعضای شورای شهر به افراد است، به شورا این ایراد کاملا وارد است. برخی از نخبگان اصلاح‌طلب از همان ابتدا این نکته را متذکر شده بودند که برای انتخاب شهردار حتما این اطمینان حاصل شود که وی با نهادهای تاثیرگذار در شهر هماهنگ باشد. چنان که آقایان قالیباف و احمدی‌نژاد با آن نهادها و سازمان‌ها هماهنگی داشتند. البته اعضای شورای شهراین نکته را مدنظرداشتند و پیام‌هایی هم به اعضای شورا رسیده بود که با آقای نجفی همکاری خواهند داشت، اما پس از انتخاب وی به عنوان شهردار، ورق برگشت. شاید اگر خود افراد پیشنهادی برای قبول کرسی شهردار تهران به این تحلیل می‌رسیدند که نهادهای تاثیرگذار با آنها همکاری خواهند داشت یا خیر، به نتیجه مطلوب‌تری می‌رسیدند. از سویی آقای افشانی هم زمانی آمدند و پست شهرداری را پذیرفتند که قانون منع به‌کارگیری بازنشستگان در دستور کار مجلس بود. افشانی هم به عنوان یک مدیر باسابقه، از طرح این قانون باخبر بود و بهتر از هر کسی می‌دانست که مشمول این قانون خواهد شد یا خیر. مسئولیت فردی دو شهردار قبلی در رابطه با عهده دار شدن یا نشدن کرسی شهرداری تهران، توجیه کننده عدم تحلیل مناسب و روشن اعضای شورای شهر نسبت به شرایط نیست. در مجموع چون شورا یکدست و از جریان اصلاح‌طلب است، هر شهردار دیگری هم انتخاب شود، اتفاق چندانی نخواهد افتاد. بنابراین هم شورا و شهرداری و هم رسانه‌ها و نخبگان اصلاح‌طلب باید مطالبات مردم پایتخت را به شکل واقع‌بینانه‌ای سامان داده وانتظارات را از این مدیریت یکپارچه بالا نبرند.
* فعال سیاسی اصلاح‌طلب