از ماست که بر ماست

تعداد و تنوع شهروندانی که برای ثبت‌نام در انتخابات ریاست‌جمهوری به وزارت کشور رفتند و ویدئوهایی که از آنها منتشر شد، هنوز محل بحث و اظهار نظر است. برخی دست به مقایسه ایران با سایر کشورها زدند و از رفتار ایرانیان در لوث‌کردن جایگاه ریاست‌جمهوری انتقاد کردند. آنها البته با خود نگفتند در سایر جوامع، با مردم با شیوه‌های غیرسیاسی و بدگمانی برخورد نمی‌شود؛ احتمالا ندیده‌اند در این کشورها، کارهای روزمره جوامع به خود شهروندان واگذار می‌شود و دولت‌ها کفیل مردم نیستند. دولت‌ها در آنجا راهنمای مردم هستند و کشور را مدیریت می‌کنند. پلیس راهنمایی و رانندگی در ایران را در نظر بگیرید؛ این مجموعه تا حد زیادی از بخش «راهنمایی» فاصله گرفته و تخلف‌گیری، فرهنگ شده نه پیشگیری. در موضوع ترافیک، مردم مقصر جلوه داده می‌شوند؛ اما از یک سو خودرو به میزان نامحدود فروخته می‌شود و خودروهای فرسوده نیز همچنان در شهرها جولان می‌دهند. حمل‌ونقل عمومی هم که نیازی به صحبت بیشتر ندارد. بعد همه انتظار کاهش تخلفات و هوای پاک را دارند. در سطح کلان‌شهرها به‌ویژه تهران، جای پارک به یک کیمیا تبدیل شده و همه‌جا تابلوی «حمل با جرثقیل» نصب شده است. پلیس که نمی‌تواند همه خودروهای شهر را با جرثقیل به پارکینگ‌ها هدایت کند؛ بنابراین فقط جریمه می‌کند و این نوعی رفتار غیرواقع است، چراکه گفته شده پارک در این محل، مصادف حمل با جرثقیل است! همه اینها را کنار هم قرار دهیم؛ حالا انتظار داریم ناگهان مردم از فرصت ایجادشده برای بیان دیدگاه‌های خود یا حتی نگاه طنز به یک سِمت رسمی، صرف نظر کنند؟ هرکدام از این نامزدهای عجیب‌وغریب روزهای گذشته، نماینده یک تفکر هستند و نشان می‌دهند مردم از نگاه دولتمردان و کسانی که در قوای مختلف فعالیت می‌کنند، رضایت ندارند. ‌ای‌ کاش از مردم خواسته نمی‌شد به وزارت کشور نروند، زیرا وقتی با وجود تذکرات، همچنان در این ستاد ازدحام مردمی وجود داشت، این یعنی گوش مردم به تذکرات بدهکار نیست و صداوسیما و سازمان‌های عریض و طویل فرهنگی نتوانسته‌اند کار خود را درست انجام دهند، آن‌هم وقتی از یک‌سو نظرات کارشناسان در نقد حضور افراد غیرسیاسی برای ثبت‌نام را پخش می‌کردند؛ اما از سوی دیگر با علاقه وافری، مواضع افراد عجیبی را که برای رئیس‌جمهور‌شدن آمده بودند، پوشش می‌دادند! خلاصه اینکه اگر امور شهروندان به خود شهروندان در سازمان‌های مردم‌نهاد و بخش خصوصی واگذار شده بود و آنها، فرصت‌های دیگری برای ابراز وجود داشتند، آیا ثبت‌نام ریاست‌جمهوری به این شکل مضحک می‌شد؟ اگر احزاب فراگیر و سیستم پارلمانی در امور اجرائی مؤثر وجود داشت، وضعیت دیگری را شاهد نبودیم؟ بهتر است اصلاح جدی و کارآمد قانون، احترام به مردم و تغییر اساسی در تفکر مسئولان نسبت به جامعه، در دستور کار قرار بگیرد. از ماست که بر ماست.