بسته‌های حمایتی هوشمند تاکتیکی  در جنگ اقتصادی 

جعفر گلابی
روزنامه نگار 
هرچند وظیفه اصلی دولت ایجاد زمینه‌های رفاه برای مردم و رشد متوازن اقتصادی و اجتماعی کشوراست و بهترین و موفق‌ترین دولت‌ها به جای ماهی دادن به مردم ماهیگیری را به آنها یاد می‌دهند و ابزار کار را در اختیار طالبان آن قرار می‌دهند، ولی درشرایط خاص هر دولتی وظیفه دارد از افول معیشت اقشار آسیب پذیر جلوگیری کند. اگر هر دولتی چنین وظیفه‌ای دارد در هنگامه‌ای که ما در آن قرار داریم و دولت امریکا همه مساعی خود را درجهت فشار علیه ایران و ایرانیان به‌کار بسته است ضرورت امداد همه جانبه به مردم خصوصاً محرومان جامعه مضاعف می‌شود و گریزی از آن نیست. تورمی که به دلایل مختلف طی چند ماه گذشته بالا رفته است دقیقاً به نسبت ضعف مالی هر خانواده‌ای اثر بیشتری بر آنها می‌گذارد وبا قاطعیت و صراحت می‌توان گفت که اولین قربانی ستم تحریمی امریکا سفره‌های مردمی است که در آمد ناچیزی دارند و گاهی در برابر موج گرانی‌ها دچار فقر خشن هم می‌شوند.حتی اگر ادعای نه چندان مقبول کاخ سفید پذیرفته شود که تحریم‌های جدید شامل مواد غذایی و دارویی نمی‌شود ولی بازهم این فقرای جامعه هستند که از طریق افزایش قیمت‌های جانبی دارو و غذا مایحتاج ضروری زندگی را گران‌تر می‌خرند. افزایش قیمت قطعات خودروهای سبک و سنگین، تنها یکی از لوازم جانبی تولید و توزیع مواد دارویی و غذایی هستند که خود به خود نرخ حمل و نقل را بالا می‌برند و در قیمت تمام شده اثر مستقیم می‌گذارند.اما باید اذعان داشت که امریکاییان حتی در این ادعای خود هم صادق نیستند و شنیده‌ها و خبرهای مختلف حاکی از تحریم بی‌سرو صدای مایحتاج ضروری مردم است وحداقل آنکه فضای روانی ناشی از تحریم‌های ظالمانه و همچنین محدودیت شدید بانک‌های ایرانی برای نقل و انتقالات ارزی در این حوزه هم اثر‌گذار است و کاخ سفید رسماً مسئول افزایش فقر وفشاری است که بیش از پیش متوجه محرومان جامعه ما می‌شود. اما درست همین جاست که دولت بجز کار اصولی و اساسی خود در جهت حفظ تعادل اقتصادی و تلاش در جهت رونق بخشی به تولید داخلی و افزایش رفاه عمومی باید مستقیماً وارد شود و کمک به اقشار آسیب پذیر را بیشتر از گذشته تمهید نماید.
اگر ما وارد یک جنگ تمام عیار اقتصادی شده‌ایم که شده‌ایم هرگز نمی‌توانیم ازوجوه مختلف آن غفلت کنیم. یکی از اهداف اصلی این جنگ مستأصل کردن مردم وبمباران روانی و تبلیغاتی آنها است تا به خشم آیند و شورش گرسنگان آغاز شود. اکنون وزیران اقتصادی دولت بخواهند یا نخواهند، سرداران اصلی مقابله با جنگ اقتصادی امریکا هستند و کوچک‌ترین تصمیم‌ها و مانورها و اراده‌ها و قوت‌ها و ضعف‌های آنان بیش از هر زمان دیگری سرنوشت این جنگ را مشخص خواهد کرد. برهمین اساس است که رئیس جمهوری محترم در بیانی درست ومنطقی خواستار کار 14 ساعته روزانه وزیران دولت شد. آنان علاوه بر پرکاری باید هوشمندانه اثرات مخرب تحریم‌ها را با تصمیم‌های بموقع و کارشناسانه کاهش دهند. بسته‌های حمایتی که قرار است به مردم داده شود می‌تواند هوشمندانه باشد، برطرف‌کننده نیازهای ضروری مردم باشد و سطحی از رضایت مندی را در میان اقشار مختلف به وجود آورد.


​​​​​​​
تجربه نشان داده است که مردم بیشتر طالب کمک‌های نقدی هستند تا خود هزینه کرد این کمک‌ها را مدیریت کنند. ترمیم حقوق کارمندان و کارگران اگر با یک کار دقیق و حساب شده کارشناسی انجام شود اثرات مخرب تورم را کمتر خواهد کرد.اما از آن سو هم باید مراقب نقدینگی باشیم ونگذاریم با افزایش پول در گردش بازهم روند تورمی افزایش پیدا کند. براین اساس روشن می‌شود که کار دولت و مدیران اقتصادی او تا چه حد حساس و تعیین‌کننده است. تعهد، پاکدستی، دقت، هوشمندی، جسارت، سرعت، احساس مسئولیت، پرکاری، کارآمدی و مشورت‌پذیری مردان رئیس جمهوری خواهد توانست در جنگ اقتصادی مؤثر افتد و انگیزه و امید مردم و فعالان اقتصادی را بالا ببرد.وزیران اقتصادی در این جدال نفسگیر نیاز به نظراقتصاددانان کشور دارند، هر وزیری می‌تواند اتاق فکری از دانشمندان تشکیل دهد و برای هر تصمیم مهمی حداکثر خرد اقتصادی کشور را به‌کار بندد.
ایران در جنگ اقتصادی و مقابله با تحریم‌های ظالمانه امریکا راهی جز پیروزی ندارد واین خواسته‌ای است که باید با حداقل فشار به مردم حاصل شود و اگر فشار و سختی هست باید متوجه همه باشد. تنها در این صورت است که مردم یعنی صاحبان اصلی کشور همراه و همدل با دولت خواهند بود واسباب موفقیت را فراهم خواهند کرد.