روزنامه مردم سالاری
1397/09/22
روایتی از شهادت و فقر و تبعیض در سرزمین نفت
فقر در کنار چاههای نفت... نمایی که همیشه برای کسانی که دغدغه دارند جذاب بوده است. گاه سوژه گزارش مطبوعاتی شده، گاهی در کتابهای داستان و گاهی هم در کتابها و مقالات حوزههای جامعهشناسی و توسعه مورد توجه قرار گرفته؛ اما کمتر سوژه فیلم و سینما بوده. با این حال نگاهها غالبا یک خطی و در جهت تقابل بین ثروت نفت و فقر در سایه نفت بوده و اگر قرار باشد نگاهی تازهتر به این مقوله شکل بگیرد، لازم است تفاوتی با نگاههای قبلی داشته باشد. این تفاوت را در مستند «زیر صفر مرزی» به کارگردانی مهدی افشارنیک و تهیه کنندگی وحید جلیلوند دیدم. از همان نام فیلم، نخستین جرقه در ذهن زده میشود که قرار نیست داستانی یک خطی ببینیم. نقطه سفر مرزی یک چیز است و زیر صفر بودن، یک چیز دیگر. مهم، پیوند دادن این دو است که در چه قالبی شکل بگیرد و وقتی میبینیم قالب، مفقودالاثر شدن یکی از فرماندهان عرب زبان دوران جنگ است، موضوع جذابتر میشود.زیر صفر مرزی، فقط داستان زیر صفر رفتن در نقطه صفر مرزی و در سایه چاههای نفت نیست. روایتی از ساکنان نقطه صفر مرزی است که عرب بودنشان را عامل تبعیض میدانند و این تبعیض، تازه هم نیست. شهید علیهاشمی، یکی از فرماندهان عرب زبان ایرانی در دوران جنگ با عراق، یک انسان معمولی است و فیلم، تعمدا بر این موضوع تاکید میکند تا فکر نکنیم با فردی ماورایی طرف هستیم. او هم مثل همه اعراب منطقه دشت آزادگان است. اما همین عرب بودنش عاملی است تا وقتی که مفقودالاثر میشود، شایعاتی دربارهاش شکل بگیرد. مستند «زیر صفر مرزی» روایت جستجوی دو فرزند شهید علیهاشمی برای آگاهی از واقعیات زندگی و شهادت پدر شهیدشان است اما در این نقطه متوقف نمیشود. جنگ را به شرایط امروز پیوند میزند و فقر را در منطقه دشت آزادگان خوزستان، در کنار چاههای نفتی که این روزها به نام میادین نفتی غرب کارون شناخته میشوند، به تصویر میکشد. روستاهایی که از حداقلهای زندگی محرومند، شهرهایی که جوانانش با مدرک لیسانس، میوه فروشی میکنند و جوانانی که میگویند چون عرب هستند به آنها کمتر توجه میشود. آنها در نزدیکی چاههای نفتی زندگی میکنند که روزانه نزدیک به پنجاه میلیون دلار عاید این کشور میکند اما حتی از اشتغال این چاههای نفت، سهمی که میخواستند ندارند. زیر صفر مرزی، اگر چه از شهید علیهاشمی آغاز میشود و روایت مفقودالاثر شدن او را پیگیری میکند، اما روایتی از زندگی یک شهید، به روال مستندهای معمول نیست. شهید علیهاشمی، تنها یک بستر است تا فیلمی درباره فقر و تبعیض، در قالب آن شکل بگیرد. فیلم آنقدر صریح و عریان است که از شنیدن حرفهای راویانش، سبک میشوی. گویا همه جمع شدهاند تا حرف دل مردمی را بزنند که از فقر و تبعیض گلایه دارند و فرقی ندارد این گلایهها در محرومترین نقاط مرزی، آن هم در کنار چاههای نفت شکل بگیرد یا در پایتخت ایران. فیلم مستندی که زندگی یک فرمانده دفاع مقدس را محور قرار میدهد و از تصاویر و روایتهایی دست اول استفاده میکند، اگر در همین قالب بماند، میشود فیلمی مثل همه مستندهای دیگر. اما «زیر صفر مرزی» در این قالب نمیماند و به این نقطه میرسد که هشت سال جنگ کردیم تا امروز، با مشکلاتی که همه میدانیم مواجه باشیم؟
تصاویر بکر، قابهای دیدنی، صحبتهای بی سانسور راویان و نمایش صادقانه فقر و تبعیض، ویژگیهای مهم مستند «زیر صفر مرزی» است که حدود یک ساعت، مخاطب را آنقدر در خود غرق میکند که ناخودآگاه سوالاتی که راویان مستند مطرح میکنند در ذهن مخاطب نیز میچرخد و فکر او را درگیر میکند. به دوست عزیزم مهدی افشارنیک که مستند دومش، قدمی بلند به جلو پس از مستند اولش بود، تبریک میگویم که این چنین هنرمندانه، دغدغههایش را در قالب تصاویر و روایتهایی ناب، و اگرچه به عنوان یک مستند، اما وفادار به خط داستانی روشنی که مخاطب را همچون فیلمی داستانی با خود همراه میکند، صریح و صادقانه ارائه داده است. امید که در جشنواره سینماحقیقت به آنچه سزاوار آن است دست یابد.
سایر اخبار این روزنامه
سلامتی مردم برای کسی مهم هست؟
روایتی از شهادت و فقر و تبعیض در سرزمین نفت
خبر
ایرلند و اتحادیه اروپا باید در مقابل یکجانبهگرایی آمریکا بایستند
رمز دوم کارتهای بانکی یکبار مصرف شد
«یلدا» امسال به یونسکو میرسد؟
مشاجره تند ترامپ با رهبران دموکراتها
«محسنی بندپی» استاندار تهران شد
نمیتوانیم بگوییم شرایط عادی است
شکست نقشه «تابستان داغ»
وعده دوهفتهای اروپا برای SPV