روزنامه آفتاب یزد
1397/09/28
سهام پسانداز پول نیست
رویکرد صحیح در بازار سرمایه به این معنی است که هنگامی که مفهوم ارزش ذاتی را به عنوان روشی برای تعیین ارزش شرکت پذیرفتید، از آن برای پیشی گرفتن از بازار بهره ببریم.یعنی سهامی را بخریم که به زیر ارزش ذاتی فروخته میشود. این موضوع به این معنی است که برای انتخاب سهام رویکرد محتاطانه کمربند و شلوار را اتخاذ کنیم. در این روش سرمایهگذاری، باید سهامی را بخرید که زیر ارزش ذاتی فروخته میشود: یعنی اگر ارزش شرکت N بود، باید حاضر باشید کمتر از مقدار N در آن شرکت سرمایهگذاری کنید و مانند بانکداران، به دنبال حاشیه ایمنی و وثیقه باشید. این روش به ما کمک میکند که اگر در انتخاب سهام اشتباه کنیم و یا اگر رویدادی غیرمنتظره تخمین ما از ارزش شرکت را کاهش دهد، حاشیه امن نقش بالشتک و ضربه گیر را بازی میکند. باید
برای سهاممان دنبال یک کمربند ایمنی و بند شلواری محکم باشیم. استدلال بنیامین گراهام پدر سرمایهگذاری ارزشی از این موضوع این است که اگر سهام شرکتی را کمتر از ارزش ذاتی (ارزشی که خریداری آگاه حاضر است هنگام خرید کل شرکت بپردازد) بخرد، در این صورت حاشیه
ایمنی خواهد داشت. این موضوعات در وام دهی اصول درستی هستند و احتمالا در سرمایهگذاری نیز صدق میکنند. به این نکته باید توجه داشت که قبل از گراهام، دنیای سرمایهگذاری عمدتا از سفته بازان و بازی گردانان سهام تشکیل شده بود. اما کسانی که از اصول او پیروی کردند از بیشتر خسارات سقوط سال 1929 بورس ایالات متحده در امان ماندند، همچنان که سرمایهگذاران ارزشی واقعی از حباب بخش تکنولوژی سال 2000 هم حذر کردند. همان طور که وارن بافت توصیه میکند، اولین قانون سرمایهگذاری این است که
زیان نکنید.
دومین قانون هم این است که قانون اول را به خاطر داشته باشید.خالص ارزش یا ارزش ذاتی بیشتر شرکتها با گذر زمان افزایش مییابد. اگر محک سرمایهگذار ارزش ذاتی باشد، به دو طریق سود میکند. اول این که با گذر زمان ارزش سهام وی افزایش مییابد.
دوم این که اگر با گذر زمان ارزش سهام او از کمتر از ارزش ذاتی به ارزش ذاتی صعود کند، در این صورت باز هم برنده خواهد بود. هنگامی که تمام ارزش سهام
( ارزش ذاتی) را برای خرید آن پرداخت میکنید، احتمال دارد که سود آتی شما به نرخ رشد داخلی شرکت و سودهای تقسیمی آن محدود شود. به عنوان مثال، اگر شاخص سهام S&P500 را به منزله شرکتی غول آسا با 500 بخش فرعی در نظر بگیرید، میبینید که عایدات آن در بلند مدت به طور متوسط 6درصد در سال رشد داشته است.
معمولا 3 درصد این رشد به رشد تولید ناخالص ملی مربوط است و 3 درصد هم به تورم.
بنابراین، ارزش ذاتی شاخص S&P500 اگر به صورت یک شرکت تصور شود، حدود 6 درصد در سال رشد داشته است. به علاوه، این S&P500 سود تقسیمی هم پرداخت کرده است. به طور تاریخی بازده سود تقسیمی این شاخص حدود
3 تا 4 درصد بوده است. از مجموع 6 درصد رشد سالانه و 4 درصد بازده نقدی، میتوانیم نرخ سود سالانه S&P500 را برای بلند مدت حدود
10 درصد محاسبه کنیم. سرمایهگذاری که روی کل شاخص سرمایهگذاری کند، میتواند انتظار داشته باشد در بلند مدت چنین بازده سالانهای
کسب کند.
سرمایهگذاری در سهام با پسانداز پول در یک حساب پسانداز با نرخ سود سالانه 10 درصد تفاوت دارد. بازده سهام سال به سال نوسان میکند، گاهی این نوسانات بسیار زیاد است. بازدهی متوسط 10 درصد( که در بالا به آن اشاره شد)، میانگین سالهای فوق العاده خوب و سالهای فوق العاده بد است. چیزی که لازم داریم مکانیزمی است که به کمک آن هنگام ارزانی سهام وارد بازار و هنگام گرانی از آن خارج شویم. وارد شدن به بازار در پایین چرخه بازار سهام، بازدهی بهتری عاید ما میکند. اصولا باید سهامی را بخریم که به دو سوم ارزش ذاتی اشت یا کمتر از آن فروخته
میشود.
حاشیه ایمنی و کمربند سهام همین است. با استفاده از این حاشیه ایمنی دو هدف را میتوان دنبال کرد. اول این که اگر ارزش ذاتی را درست تخمین زده باشیم، سهام میتواند 50 درصد افزایش قیمت
پیدا کند و هنوز هم در سطح ارزش ذاتیاش باشد.
دوم این که اگر بازار سهام با دشواری مواجه شود، از این که میدانیم مالک سهامی هستیم که در نهایت ارزشش بیش از هزینه آن است، احساس آرامش خواهیم کرد. استفاده از حاشیه ایمنی در مقایسه با خرید کورکورانه سهام یا خرید کل شاخص مزیتهایی دارد. در بلند مدت، حاشیه ایمنی سبب میشود که سود کلی ما بیش از رشد ارزش شرکتها
باشد.
به عنوان مثال، اگر سهام شرکت X را به قیمت N تومان خریداری کنیم در حالی که ارزش ذاتی آن را N+2 تومان تخمین میزنیم، یک سود بالقوه 2+ تومانی در دل سهم مان خواهیم داشت. اگر هنگام مالکیت این سهم، شرکت هم ارزش کسب و کار خود را بهاندازه N+2 تومان افزایش دهد و ارزش ذاتی شرکت 1+ تومان دیگر افزایش یابد، آنگاه سود بالقوه ما بیشتر خواهد شد. اما هنوز هم عمده سود ما در وهله اول به خرید ارزان سهام بر میگردد. اگر سرمایهگذاری همان سهام را N+2 تومان بخرد، سود احتمالی وی تنها 1+ تومان خواهد بود. خرید سهام به کمتر از ارزش ذاتی نه تنها مانند کمربندی سهام را نگه میدارد، بلکه مثل یک جفت بند شلوار رفتار سرمایهگذاران را نیز کنترل
میکند.
سایر اخبار این روزنامه
سایههای اندوه
باران بنزین نه قطع شود و نه سیلاب گردد
سهام پسانداز پول نیست
امالفساد بیکاری
موسم تصمیمات شجاعانه بودجهای
یلدا ؛ بهانهای برای لمس بهتر شکاف طبقاتی
تکرار فاجعه شینآباد این بار در زاهدان
مسئولان ناپخته کم تحملی مردم
افزایش وام مسکن بعید است!
در یک دوره ۸ ساله معادل کل ۸۰ سال گذشته دانشگاه تاسیس کردهایم
واردکنندگان پشت در سامانه نیما گیر کرده اند
باران بنزین نه قطع شود و نه سیلاب گردد
رسانهها در خصوص موضوع خودروسازان و قطعه سازان روشنگری کنند
نباید دنبال ریاست بدویم