فصل بودجه و تن دادن به الزامات


لایحه بودجه در نهایت با اندکی تأخیر تقدیم مجلس شد. تأخیری که به‌علت منظور نمودن ملاحظات رهبر معظم انقلاب در بودجه صورت گرفت. این اولین بار است که چنین ملاحظاتی ابلاغ شده است و همین امر نشان‌دهنده وضعیت ویژه این بودجه است. موضوعی که هیچ‌گاه در زمان تحریم‌های قبلی مشاهده نشد. مهم‌ترین ویژگی لایحه بودجه سال 1398 چیست؟ در یک کلام انقباضی بودن آن است. به‌عبارت دیگر اگر بودجه سال‌جاری 100 فرض شود و 25 درصد هم تورم داشته باشیم، بودجه سال آینده اگر 125 باشد به معنای آن است که به قیمت ثابت به اندازه امسال بوده است. اگر بیشتر از 125 باشد، بودجه را انبساطی می‌نامند و اگر کمتر باشد انقباضی است. بودجه سال 1398 انقباضی است یعنی درآمدهای بودجه عمومی دولت به قیمت ثابت، کمتر از سال‌جاری است. از این‌رو باید هزینه‌هایش را هم کمتر کند. حتی ممکن است همین درآمدها هم محقق نشود. هنگامی که درآمدها کم می‌شود، به تبع آن هزینه‌ها نیز باید کم شود. در این شرایط اعتراضات همه ذینفعان بلند می‌شود و هر کس توقع دارد که کاهش بودجه شامل حال او نشود. ولی فراموش نکنیم که قرار نیست در بودجه انقباضی بودجه همه دستگاه‌ها به یکسان کاسته شود. برحسب ضرورت برخی دستگاه‌ها به همان نسبت سال گذشته بودجه خواهند گرفت. تعداد اندکی هم بیشتر و بقیه که بیشتر دستگاه‌ها هستند با کاهش بودجه مواجه خواهند شد. البته نه به یک اندازه، برخی بیشتر برخی کمتر. با توجه به این وضعیت ممکن است از این هفته تا پایان تصویب بودجه نقدها و اعتراضاتی به بودجه صورت گیرد و این احتمالی غیرطبیعی نیست، ولی در این میان چند نکته را باید مورد توجه قرار داد.
1- اولین و مهم‌ترین اصلی که باید بپذیریم، انقباضی بودن بودجه و پذیرش ضرورت آن است. همه باید بپذیرند که درآمدهای دولت مثل گذشته نیست، پس باید در مخارجش تعدیل ایجاد کند. شاید برخی‌ها بکوشند که برخی ارقام درآمدی را هنگام بررسی لایحه بودجه افزایش دهند. این کار نوعی آب ریختن در شیر است. حجم شیر را اضافه می‌کنیم ولی واقعیت آن تغییری نخواهد کرد بلکه کیفیت آن کمتر می‌شود. عوارض چنین سیاستی در تورم و نابرابری و سایر مشکلات به چشم خواهد آمد. بنابراین باید از عددسازی و ارزیابی بالای درآمدها اجتناب کرد که در این صورت اگر در طول سال همه اعتبارات تخصیص پیدا کند، در ماه‌های پایانی سال با کمبود مواجه شده و دولت مجبور به استقراض از بانک مرکزی می‌شود که این کار خطر جدی برای اقتصاد کشور است. بنابراین اولین اصل، تن دادن و احترام گذاشتن به انقباضی بودن بودجه و پذیرش تبعات و نتایج آن است که کاهش نسبی در بودجه هر دستگاه است.
2- دومین نکته این است که بیشتر مدیران کشور عادت کرده‌اند که بودجه بگیرند و هزینه کنند. بخشی از این کار طبیعی است. در واقع در همه جا همین طور است. ولی آنچه که تفاوت ما را با برخی  مدیریت‌های پیشرفته رقم می‌زند، نحوه خرج کردن بودجه است. آنان با حداکثر بهره‌وری پول را خرج می‌کنند، ولی مدیران ناکارآمد، جز اتلاف منابع کار دیگری نمی‌کنند. مدیریت خوب؛ مدیریتی نیست که پول زیادی بگیرد و کارآیی کمی داشته باشد. مدیران خوب کسانی هستند که هنگام کمبود منابع، خلاقیت نشان می‌دهند و با منابع کمتر کارآیی لازم را بروز می‌دهند. همه باید بپذیریم که در شرایط ویژه هستیم. الزامات این شرایط، کاهش مصرف، حتی در ارقام کوچک است. هنگامی که بحران سال 2008 در آسیای جنوب شرقی آغاز شد، یک هیأت ایرانی به مالزی می‌رود و در جلسه فقط آب گذاشته بودند و هنگامی که دنبال دستمال کاغذی می‌گردد، خانمی که رئیس هیأت مقابل بوده از جیب خود یک بسته کوچک دستمال کاغذی درمی‌آورد و به نماینده ایرانی می‌دهد و می‌گوید که به علت بحران اقتصادی، در همه هزینه‌ها صرفه‌جویی کرده‌ایم. خب چه ایرادی دارد که ادارات ایرانی چنین کنند. هزینه‌های تشریفات، آب، برق، بنزین، گاز، هزینه نگهداری تأسیسات و ساختمان‌ها، هزینه خرید امکانات، همه و همه را می‌توان به حداقل رساند. اکنون بهترین فرصت برای انجام این کار است. جلساتی که در ادارات می‌بینیم و دسته گل‌های چندصد هزار تومانی و انواع و اقسام میوه و شیرینی و... نشان می‌دهد که کسی باور به وضعیت ویژه ندارد. این مسأله نه فقط به لحاظ مالی مهم است، بلکه از زاویه روانی نیز اهمیت دارد و مردم هم آمادگی بیشتری برای همراهی با این وضع می‌کنند.