مزایای استانی شدن انتخابات مجلس

بحث استانی شدن انتخابات مجلس از قبل مطرح بود، به دلیل اینکه احساس می‌شد با وضعیتی که فعلا انتخابات دارد، نمایندگان بیش از حد منطقه‌ای و شهرستانی فکر می‌کنند و بعضا مسائل ملی تحت‌الشعاع قرار می‌گیرد. چون منطقه کوچک است و می‌خواهند کارهایی انجام دهند تا دوباره رأی بیاورند، لذا مسائل ملی گاهی اوقات فراموش می‌شود. از طرفی با اتفاقات متعددی هم که تابه‌حال افتاده این نگرش را کمی تقویت کرده است. نماینده باید طوری باشد که در محیط جغرافیایی بزرگتر بتواند اعتبار پیدا کند. شاید عمده‌ترین ایرادی که در این قضیه گرفته می‌شد، این بود که تا حدودی نگاه منطقه‌ای زیاد بود و در تصمیمات، تخصیص بودجه وتامین اعتبارات مشکلاتی را درست می‌کرد. گذشته از اینکه نمایندگان هم باید توقعات شخصی افراد که به دلایلی درایام انتخابات کمک می‌کردند، را برآورده سازند و این خود مزید بر علت بود که نمایندگان هم بعضا رفتاری از خود نشان می‌دادند تا دینی که نسبت به آنها حس می‌کردند را ادا کنند. درحالی که در شأن یک نماینده نبود به اینگونه مسائل رسیدگی کند و باید بیشتر به فکر قانونگذاری و مسائل ملی باشد. وقتی انتخابات استانی شود، طبیعتا دیگر موضوعیت معمولی افراد از دست می‌رود و این احزاب هستند که باید نقش بهتر و بیشتری ایفا کنند، بنابراین کمک می‌کند افرادی که می‌خواهند وارد نهادی مانند مجلس شوند همکاری بیشتری با احزاب انجام دهند. از طرفی حس پاسخگویی آنها را افزایش می‌دهد که در هدایت و مدیریت کردن آنها نقش بیشتری داشته باشد و منافع دیگری که معمولا به دلایلی مطرح می‌کنند که البته مهم‌ترین آن احتمالا همین نکته و اینکه شاید دیگر از خواسته‌های منطقه‌ای خود فارغ می‌شوند و بیشتر به مسائل ملی و نفس قانونگذاری بپردازند، باشد. البته اینکه این به نفع کدام جناح سیاسی خواهد بود را الان نمی‌توان خیلی دقیق مشخص کرد. در این وضعیت، تشکیلات هر گروه که محکم‌تر و با اعتبارتر باشد، طبیعتا احزاب نفع بیشتری پیدا می‌کنند برای اینکه بتوانند نمایندگانشان وارد مجلس شوند. هرکدام تشکیلات ضعیف‌تر داشته باشند یا تشکیلاتی باشد که در میان مردم اعتبار چندانی نداشته باشد به همان نسبت ممکن است نفع کمتری ببرند. در قدیم گاهی اوقات خود نماینده در منطقه‌اش شناخته شده بود و به صورت معمول اگر حمایت تشکل‌ها هم بود، 50 درصدش مربوط به خودش بود و 50 درصدش را از دیگران می‌گرفت ولی وقتی استانی شود طبیعتا ضعیف‌تر خواهد شد و بیشتر باید اعتبارش را از تشکل‌ها بگیرد که آنها هم هر کدام اعتبار و انسجام بیشتر داشته باشند، نفع بیشتری خواهند برد. در واقع اگر راه‌های دیگری برایش پیش‌بینی نکنند که ایجاد مشکل کند، در مجموع به نظر می‌رسد نفعش بیش از ضررش باشد. عمده ضرری که دارد، آشنایی مردم است. به گونه‌ای که منطقه کوچک است شاید اجمالا آشنایی با نمایندگانشان پیدا خواهند کرد و وقتی که بزرگ است طبیعتا این آشنایی محدود می‌شود و باید به تشکل‌ها و احزاب اعتماد کنند تا از آن طریق بتوانند به شناسایی افراد بپردازند. ولی به نظر می‌رسد که در مجموع منافع بیشتری از ضررهایش داشته باشد. از آنجا که اینگونه مسائل با چالش همراه است و احتمالا در رفت و برگشت‌ها معلوم نیست امکان این وجود داشته باشد که بتوانند مصادیق اجرایی‌اش را تا انتخابات دور بعد مهیا سازند، زمانبر خواهد شد و به انتخابات نزدیک می‌شویم. اکنون حدود یکسال و اندی وقت باقی است ولی ممکن است هم تصویب آن در مجلس تا حدودی زمانبر شود و هم تایید آن در شورای نگهبان؛ بنابراین چندان مشخص نیست که استانی شدن انتخابات به مجلس98 برسد یا نرسد.
* فعال سیاسی اصلاح‌طلب