آقای نوبخت! این موضوع تعیین کننده را رها نکنید

سخنان معاون رئیس‌جمهور و رئیس سازمان برنامه و بودجه پیرامون درک درد محرومان جامعه در انبوه خبرها و اظهار نظرهای مختلف آنچنان که باید دیده نشد. آقای نوبخت به درستی می‌گوید: «چطور مي‌توانم درتهران و در طبقه دهم ساختماني بنشينم و کوه را نگاه کنم و براي اين مردم کپرنشين مناطق محروم کشور برنامه‌ريزي کنم؟ برخي اوقات مسئولان هيچ حسي نسبت به مردم محروم ندارند و خود را از جنس مردم نمي‌دانند و در نتيجه در قبال پيشرفت مردم آن مناطق خود را مسئول نمي‌دانند. لذا به طوري جدي اعلام خواهيم کرد که عذر چنين مديراني را خواهيم خواست.» نکته بسیار مهمی که معاون محترم رئیس‌جمهور به آن اشاره کرده‌اند از جهات گوناگون قابل توجه و بررسی است. واقعا آیا توجه به محرومان جامعه و رسیدگی به احوال آنها با ظرفیت و امکانات کشور متناسب است؟ آیا مدیران مختلف که ماموریت اصلی آنها خدمت به مردم و خصوصا اقشار آسیب‌پذیر جامعه است تمام توان خود را در این رابطه به‌کار می‌بندند؟ بجز الزامات قانونی و نظارت‌ها چگونه می‌شود از این ناحیه اطمینان یافت و افکار عمومی را قانع کرد که مسئولان مختلف درد مردم را درک می‌کنند و افزون بر انجام تکالیف خود باور و احساس نوع‌دوستانه خویش را هم به‌کار می‌بندند؟ واقعیت آن است که انسان موجودی فراموشکار است و اگر طبع بلندی نداشته باشد و خصایص انسانی را در خود تقویت نکرده و موقعیت‌های مختلف را از نزدیک لمس نکرده باشد، در درک احوال دیگران عاجز می‌شود و هرگز با خود خلوت نمی‌کند و به تامل نمی‌نشیند که همنوعان و هموطنانش چگونه با نداری و گرسنگی و فقر و تنگدستی روزگار سپری می‌کنند؟ برهمین اساس حتی در نظام‌های سرمایه‌داری علاوه بر دانش و مدیریت افراد تلاش می‌شود نوع‌دوستان و مردم‌داران را در مدیریت‌های مختلف بگمارند و آنجا که تعیین مسئولان توسط مردم انجام می‌شود، بازهم رأی دهندگان افراد ساده و دنیا دیده و مردمی‌تر را ترجیح می‌دهند. انقلاب ما بر اساس مردم محوری شکل گرفت و یکی از انگیزه‌های اصلی که اکثریت افراد جامعه را از رژیم گذشته متنفر کرد، همین خوی جدایی مدیران جامعه از متن مردم بود. افراد اتو کشیده‌ای متولی کارها بودند که عارشان می‌شد یک روستایی دردمند را در دفترکار خود بپذیرند و پای حرف‌هایش بنشینند. متاسفانه پس از دوری از سال‌های اولیه انقلاب رفته‌رفته دوباره جدایی برخی از مدیران با بدنه اجتماع که از آن به خوی طاغوتی یاد می‌شود حادث شد و عده‌ای که فرصت‌طلبانه به پست‌های مهم رسیدند یا از ابتدا با مردم بیگانه بودند یا چرب و شیرین دنیا فراموشکارشان ساخت ویادشان رفت که بر اثر فداکاری و مبارزه مردم بر سرکار آمده‌اند و به محرومان جامعه دینی مضاعف دارند! در فضای صمیمانه انقلاب اغلب مدیران واقعا از متن مردم برخاستند، لذا خجالت می‌کشیدند که دفتر کارشان آنچنانی باشد و خودروهای مدل بالا سوار شوند. چرا آن فضا را ازبین بردیم و حالا دفتر کار عده‌ای از مسئولان در برج‌های مجلل واقع شده است واز همانجا می‌خواهند برای اهالی بشاگرد و نهبندان و ایلام و ایرانشهر و... تصمیم بگیرند! کاش آقای معاون رئیس‌جمهور برتصمیم خود جدیت کند و اعضای کابینه را روی این موضوع بسیارمهم و اثر بخش حساس نماید. در شرایط سخت اقتصادی موجود مردم ممکن است کمبودها را تحمل کنند ولی چگونه می‌توانند زندگی‌های پرتجمل برخی از مدیران و مسئولان و آقازاده‌ها را مشاهده نمایند و دم بر نیاورند؟ شعارهای مقاومت و ایستادگی وقتی به باور مردم می‌نشیند که مسئولان در هر سطحی مثل معمول مردم زندگی کنند و فرزندانشان در همین مدارس و دانشگاه‌های خودمان تحصیل کنند. اگر خطری متوجه کشور هست، اگر ممکن است که تبلیغات بیگانگان موثر واقع شود، از جدایی مردم و مسئولان سرچشمه خواهد گرفت. جدایی که با شعار وتظاهر قابل پوشش نیست و تنها از طریق ساده زیستی و درک متقابل جامعه و مدیران حاصل می‌شود. معاون محترم رئیس‌جمهور به موضوعی عمیق و تاثیرگذار و تعیین کننده پی برده‌اند که اگر جدا و همه جانبه پیگیرش شوند نتایج درخشانی کسب خواهیم کرد و اگر در میانه راه رها شود قطعا از این ناحیه ضربه خواهیم خورد.
* تحلیلگر مسائل اقتصادی