آقای کلانتری استعفا دهید!

عیسی کلانتری به عنوان رئیس سازمان محیط زیست «نمی‌تواند از عملکرد محیط زیست دفاع کند و در عین حال نمی‌تواند به مردم دروغ بگوید که وضعیت محیط زیست بهتر شده و به نظرش قبل و بعد انقلاب اصول اولیه حفظ محیط زیست را رعایت نکرده‌ایم». شاید قیاس اکنون و چهل سال قبل چندان درست نباشد که دریاچه‌ها پرآب، رودخانه‌ها خروشان و تالاب‌ها سرزنده بودند. 252 تالاب دائمی، فصلی، شور، لب شیرین، لب شور، مجاور آب و محصور در خشکی داشتیم که تنها یکی از آنها در ارومیه با 37میلیارد مترمکعب آب بود. اکنون چطور این وصف را با حالا آنهم در زمینه محیط زیست مقایسه کنید؟ از اینکه آقای کلانتری صداقت به خرج داده، استقبال می‌کنم. فقط نمی‌فهمم به چه کسی اخطار می‌کند؟ اگر بنده انتقاد می‌کنم، یک استاد دانشگاه هستم و از نظر علمی بررسی می‌کنم و می‌گویم شرایط بد است. آقای کلانتری یک سازمان هفت هزار نفری را در اختیار دارد و همین دو سال پیش بیان کرد 70درصد وقتش را روی آب می‌گذارد. بیایید بیلان دهید. بیلان سازمان را در زمینه‌های تالاب، هوا، ریزگرد، رودخانه‌ها، چشمه‌های آب، سفره آب‌های زیرزمینی بدهید. پیشنهاد می‌دهم برای اینکه از راحتی وجدان خلاص شوید، استعفا دهید. شما آدم رُکی هستید، استعفا دهید و بگذارید جای شما را کسانی بگیرند که می‌توانند آمار دروغ بدهند. می‌توانند جلوی مردم بایستند و بگویند ما موفق بودیم. مشاوران رئیس محیط زیست از شکارچیان شناخته شده در مملکت هستند و پیشنهاد می‌دهند که کَل‌های پیر آب زیاد می‌خورند، بنابراین شکارشان کنید. آقای دکتر کلانتری! آنقدر روی اینها حساب نکن. اینها یک شکارچی هستند و با آدمی که از نظر علمی حیات وحش را مطالعه کرده فرق می‌کند با آنکه حیات وحش را فقط از طول لوله تفنگ دیده است. در شرایطی که 110 هزار چهارپای قابل شکار داریم، چطور جواز شکار صادر می‌کنیم؟ یک میلیون تفنگ؛ هر تفنگ، صد تا فشنگ را به طرف 110 هزار چهارپای قابل شکار -غیر از گراز- نشانه گرفته‌ایم. اینها همه آینده و گذشته حیات وحش ایران را رها کرده‌اند، آخر هفته‌ها در تهران جواز روزانه چهار بال پرنده را صادر می‌کنند. اینها فقط هوای شکارچی‌ها را دارند. یا مثلا صددرصد موافق با محصولات تراریخته‌اند. درحالی که 28 کشور اتحادیه اروپا اجازه نداده‌اند محصولات تراریخته وارد کشورشان شود. این درحالی است که دانشگاه‌های آکسفورد، کمبریج، سوربن، کلن و وین اجازه نداده‌اند ولی یک دانشجوی فوق لیسانس در دانشگاه یزد گفته هیچ خطری ندارد! دانشگاه یزدی که تعداد جایزه‌هایش با آکسفوردی که 62 تا نوبل دارد، قابل مقایسه نیست. «کار نیکان را قیاس از خود مگیر، گرچه باشد در نوشتن شیر و شیر/ آن یکی شیر است اندر بادیه، آن دگر شیر است اندر بادیه/ آن یکی شیر است کآدم می‌خورد، وان دگر شیر است کآدم می‌خورد».
* استاد دانشگاه