سیاست دولت چیست؟

 
یکی از سخت‌ترین سوالات، همین پیش‌بینی حوزه‌های اقتصادی است که این حوزه به امانی رها شده که معلوم نیست به امان خداست یا ائمه یا سیاستگذاران، ولی کلیاتش در این است که یک نوع رهاشدگی در حوزه اقتصادی را شاهدیم. علت اصلی و کلیدی این بود که دولت انتظار داشت با برجام به نتیجه غایی برسد و با ورود سرمایه خارجی بتواند اقتصاد را متحول کند و چون این دید حاکم بود و تحقق نیافت و در سایه آن دولت برنامه اقتصادی تفصیلی هم نداشت، این پراکندگی در حفظ ارزش پول ملی و نرخ ارز و امثالهم شکل گرفت. دو رویکرد می‌توان دراین ارتباط متصور شد. دیدگاه کارشناسان اقتصادی نسبت به حوزه اقتصاد این است که یک گروه معتقد است تورم تازه در پلکان‌های اولیه قرار دارد و قطعا باید تا انتهای پله رفت و در نتیجه تورم ازهم گسیخته خواهد شد و بسیار بیش از وضعیت کنونی بالا خواهد رفت. اما گروه دیگری اعتقاد دارند که تورم در همین نقطه متوقف خواهد شد. این دو نگاه را باید از دو دریچه مورد تحلیل قرار داد؛ دسته اول، معتقدند چون نه تنها برنامه اقتصادی منسجمی توسط دولت بلکه اصلا برنامه اقتصادی ارائه نشده و رهاشدگی حوزه‌های مختلف اقتصاد را شاهد هستند. بنابراین با توجه به وضعیت نقدینگی فعلی که حدود (1800 هزار) میلیارد تومان است و پیش‌بینی می‌شود تا پایان سال به (20هزارهزار) میلیارد تومان برسد، در نتیجه با توجه به اینکه رقم سود بانکی هم از سوی بانک مرکزی 20درصد اعلام شده و بانک‌ها بیش از این مجاز به پرداخت نیستند. در یک حساب دو دو تا چهارتا، اگر 20درصد 20هزار میلیارد را در نظر بگیریم بیش از 400 هزار میلیارد تومان هم به میزان نقدینگی اضافه خواهد شد و در نتیجه افزایش نقدینگی خودش با توجه به اینکه در جایی به نام تولید با خدمات با ارزش‌افزوده بالا نمی‌نشیند، اثر خود را روی تورم خواهد گذاشت و تورم افزایش پیدا خواهد کرد. ارقام فعلی نقدینگی هم هنوز خود را در اقتصاد تخلیه کامل نکرده است. از آنجا که تورم با یک تاخیر زمانی تخلیه خواهد شد همه اقتصاددان‌ها متفق‌القول هستند که با توجه به میزان نقدینگی، هنوز تورم خودش را کامل تخلیه نکرده بنابراین یک مقدار هم اضافه خواهد شد. دسته اول که معتقدند در این مقطع تورم ایستا خواهد شد و حالت افزایشی خود را از دست خواهد داد.
  ادامه صفحه 13