ضرورت پاسخگویی مسئولان در قبال تصمیماتشان

آنچه که موجب شده است تا بسیاری از مسائل ملی در لایه‌های گوناگون آن وارد عرصه عمومی شود، دلایل متعددی را همراه دارد. در مرحله نخست باید به این نکته توجه داشته باشیم که جهان امروز جهانی پرشتاب به سوی گوی بلورینی است که در آن نقل و انتقال آزاد اطلاعات با شتابی پر سرعت به پیش می‌رود. لذا آرام آرام بسیاری از دولت‌ها و مسئولان موجود در میان ساختارهای حکومتی گوناگون باید پاسخگوی تصمیم‌گیری‌ها و پیامدهای تصمیمات خود باشند. لذا پذیرش مسئولیت تصمیم‌گیری و اقدام به آنچه که تصمیم گرفته شده بسیار سخت‌تر از گذشته می‌شود. در قدیم الایام تصمیمات گرفته می‌شد، برای اجرا ابلاغ و روند اتخاذ تصمیم‌ها چه از منظر تصمیم‌سازی و چه از منظر تصمیم‌گیری در لایه‌های پنهان قرار داشت. اما امروزه با گسترش شبکه‌های گوناگون ارتباطی و عدم توانایی در دروازه‌بانی خبرها و آشکار شدن نقش رسانه‌ها، شبکه‌های اجتماعی و شبکه‌های فرااجتماعی که در آینده بسیار قوی‌تر و غنی‌تر این ارتباط را شکل خواهند بخشید شاهد فضایی هستیم که در آن تصمیم گیرندگان در قالب مسئولان بر آن می‌شوند که در روند تصمیم‌گیری به گونه‌ای عمل کنند که مدارج تصمیم‌گیری از منظر مسئولیت‌پذیری بسیار شفاف‌تر از گذشته خود را نشان دهد. به گونه‌ای که هرکس به اندازه‌ای که در یک تصمیم‌گیری حضور دارد و اثرگذار است پاسخگوی افکار عمومی جامعه در این شبکه پیچیده نقل و انتقال آزاد اطلاعات باشد. دوم آنکه باید بدین نکته توجه داشته باشیم که جامعه ایران جامعه‌ای در حال گذار است. شکاف میان ملت-دولت در آغاز انقلاب به‌واسطه هیجان عاطفی که نسبت به انقلاب در لایه‌های گوناگون مردم وجود داشت تا حدود زیادی ترمیم شد، اما اکنون این شکاف ملت-دولت خود را در خیابان‌ها به نمایش گذاشته و در نارضایتی‌های گوناگون لایه‌های مختلف مردم به شیوه‌های گوناگون خود را تجلی می‌بخشد. از طرف دیگر شاهد رشد روزافزون ایجاد فضایی هستیم که در این فضا تیم‌های تصمیم گیرنده در حوزه‌های گوناگون دولتی و حکومتی قرار می‌گیرند و تعارض میان عناصر تصمیم گیرنده در شبکه دولت با عناصر تصمیم گیرنده در شبکه فرادولتی چندی است که اصطکاک خود را آرام آرام به نمایش گذاشته به گونه‌ای که لبه‌های این اصطکاک به طور کامل هم اکنون خود را در جلوی دیدگان مردم قرار داده است. شکاف ملت- دولت اکنون شاهد شکافی عمده‌تر و بسیاری قوی‌تر است که باید تحت عنوان شکاف دولت- حکومت از آن نام برد. همین شکاف است که موجب می‌شود رؤسای جمهور گوناگونی بر سر کاربیایند و با نحله تفکرهای متفاوت در نهایت به عنوان افرادی دور از معیارهای پذیرفته شده حکومتی معرفی و از معیار اصلی با ادبیات ناشی از این شکاف دور شده باشد. باید گفت در چنین وضعیتی و با توجه به مؤلفه نخست هم اکنون دیدگاه‌های گوناگونی راجع به موضوعات مختلف به صحن عمومی جامعه می‌آید تا هریک از این نخبگان در ساحت‌های گوناگون حکومت و دولت، خود را به عنوان تصمیم گیرندگان منطبق با اراده و خواست ملت نشان داده و دیگری را در زمینه پیامدهای منفی تصمیم گرفته شده در مقابل افکار عمومی قرار دهد. از این جهت با توجه به تجربه‌های به‌دست آمده در پرونده‌هایی مانند برجام شاهد ایجاد فضایی معنادار در ارتباط با آگاهی رساندن به مردم برای گرفتن تصمیماتی هستیم که در لایه‌های گوناگون به جای ایجاد فضایی تخصصی و کارشناسی برای تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری به سطح عمومی جامعه منتقل می‌شود و بدین ترتیب هر کسی با معیارهای خاص خود بدین وضعیت می‌نگرد. از این رو شاهد آمدن موضوعات مهم تصمیم‌گیری به حوزه عمومی افکار مردم هستیم. از طرف دیگر باید توجه داشت که جامعه جهانی نیز در حال تغییر و تحول است به گونه‌ای که همه دولت‌ها قبول کرده‌اند که باید آرام آرام به جامعه‌ای بیندیشند که در عین حالی که در آن ملی گرایی وجود دارد و مرزهای کشورها کاملا مشخص است، اما درهم تنیدگی عناصر زمان و مکان در چارچوب مقوله‌ای مثل جهانی شدن موجب شده که تاثیر و تاثر متقابل آنها بر یکدیگر زیاد شود و آرام آرام شاهد شکل‌گیری قوانین بین‌المللی هستیم که با پذیرش آنها نوعی سازمان جهانی قدرت در حال شکل‌گیری است. این سازمان جهانی قدرت به‌رغم محدودسازی دخالت در امور داخلی کشورها در دوره‌های قبلی تمایل به ایجاد نوعی فضای حقوقی معنادار و قابل اجرا در جهت کنترل وضعیت‌های درونی کشورهایی دارد که بالطبع ادعاهای منطقه‌ای و بین‌المللی دارند. از جمله می‌توانیم به قوانینی چون FATFو پالرمو عنایت داشته باشیم. در این زمینه است که عوامل تشدید کننده بیرونی نیز در نظارت بر تصمیم‌گیری‌های درونی با توجه به پیش‌بینی‌هایی که ممکن است در آینده برای مسئولان هر کشور در هر جامعه‌ای تبعات بین‌المللی به دنبال داشته باشد این فضا را شفاف‌تر کند و بالطبع از یک جهت به نفع مردم است؛ چراکه می‌توانند نظارت عمومی خود را بر رفتار تصمیم‌گیرندگان و اقدام‌های آنها گسترده‌تر کنند.
*  آینده‌پژوه سیاسی و اجتماعی