غرب آسیا در چهل سالگی جمهوری اسلامی ایران

وحید سلوکی*- منطقه غرب آسیا به دلیل منابع عظیم و ثروت کافی، موقعیت ژئوپلتیک و شاه‌راه ارتباطی سه قاره جهانی و مشتمل بودن بر آبراه‌ها و تنگه‌های استراتژیک، که نبض اقتصاد جهانی و به ویژه غربی برای اهداف هژمونی جهانی در آن جریان دارد، آن را به کلید اصلی برای اداره جهان تبدیل کرده است.
ویژگی فرهنگی این منطقه با توجه به حضور جمهوری اسلامی ایران در معادلات و الگوسازی‌ها بر حساسیت و اهمیت آن افزوده است.
از نگاه غرب، رخدادهای چهار دهه گذشته و فروپاشی اتحاد شوروی و به ویژه نقطه عطف ۱۱ سپتامبر و رویکردهای یکجانبه‌گرایی مطلق آمریکا تا کنون، با لحاظ کردن مجموعه‌ای از پرونده‌های بغرنج و پیچیده در منطقه، آنان را واداشته است تا به منظور ایجاد نظم نوین منطقه‌ای، فعال‌تر از گذشته وارد میدان شده و موقعیت خود را استحکام بخشند.
در واقع می‌توان گفت که امنیت‌سازی پایدار رژیم صهیونیستی، مدیریت منازعات منفعت‌ساز برای آمریکا و غرب و مهار بازیگران غیرهمسو و حفظ یک نظم و پارادایم آمریکایی همواره سرفصل راهبردهای آمریکایی را تشکیل داده است.


استراتژی اشغال و اجبار از سوی آمریکا با حمله به افغانستان و سپس عراق برای تغییر در ژئوپلتیک منطقه غرب آسیا پایه‌گذاری و اجرا شد و این درحالی بود که روسیه در حال بازیابی قدرت و چین در شتاب تکمیل مولفه‌های قدرت اقتصادی و نظامی قرار گرفته و در نهایت بدترین کارنامه در غرب آسیا برای آمریکا و رژیم صهیونیستی رقم خورد.
آمریکا در عراق شکست کامل خورد و مجبور به ترک آن شد و در افغانستان بدون تحقق اهداف اولیه، به حفظ حضور بسنده کرد و به تبع آن بحران اقتصادی و بدهی‌های چندهزار میلیاردی به دلیل جنگ‌افروزی در غرب آسیا در آمریکا آغاز شد.
از سوی دیگر رژیم صهیونیستی در جنگ با حزب‌الله در سال ۲۰۰۶ اولین شکست خود را تجربه و ثبت منطقه‌ای کرد.
جمهوری اسلامی ایران در کنار افزایش حوزه‌های نفوذ در منطقه، به توانمندی‌های دفاعی و هسته‌ای صلح‌آمیز خود با شتاب دست یافت، به نحوی که به دلیل کسب اهرم قدرت و نفوذ منطقه‌ای در غرب آسیا، در قبال هرگونه تهدید نظامی از محاسبات مخالفان منطقه‌ای و نیز بین‌المللی خارج شده است.
در ادامه باید گفت که ایجاد تروریسم تکفیری در سوریه و سپس عراق و نیز جنگ‌های نیابتی به دلیل همین قدرت بازدارندگی بوده است.
در نگاه کلان، قدرت منطقه‌ای ایران در غرب آسیا طی چهل سال گذشته، نظم و گفتمان جدیدی را شکل و دنبال می‌کند و از طرف دیگر نظم آمریکایی و اهداف آنها را به چالش کشیده است و همین مسئله یک چالش جدی برای غرب و متحدان منطقه‌اش محسوب می‌شود.
لذا با توجه به آنچه آمد باید گفت جمهوری اسلامی باید همواره ضریب امنیت‌سازی را افزایش دهد. بر همین اساس بومی‌سازی قدرت منطقه‌ای، ائتلاف‌سازی مشروع قدرت با کشورهای منطقه‌ای به ویژه در مبارزه با تروریسم تکفیری و راهبردهای قدرت نرم می‌تواند مولفه‌های ضروری برای ادامه راه ایران باشد.
جمهوری اسلامی ایران باید همواره گام‌ها و تدابیر خود را به صورت هوشمندانه و متناسب با تحولات منطقه‌ای سازمان داده و از تهدیدات روشن و پیش رو، فرصت‌سازی کند.
موفقیت ایران در غرب آسیا از فراوانی بالایی برخوردار است که در مجموع می‌توان براساس یک محوریت جامع به نفوذ در کشورهای همسایه از جمله عراق، افغانستان و سوریه و...، با تکیه بر قدرت نرم و دیپلماسی و با قابلیت اداره بازی و تعریف قواعد بازی، ائتلاف‌سازی با بازیگران دولتی و غیردولتی در صحنه منطقه‌ای و بین‌المللی و مبارزه با تروریسم تکفیری در منطقه اشاره کرد.
در پایان باید خاطرنشان کرد که ایران با گذشت چهل سال از انقلاب اسلامی به یک قدرت موثر منطقه‌ای تبدیل شده است که هیچ چالش و بحرانی بدون حضور ایران حل شدنی نخواهد بود و آرامش منطقه در گرو حضور جمهوری اسلامی خواهد بود.
* کارشناس مسائل بین‌الملل
سایر اخبار این روزنامه