از چه زمان و در چه جنگی وارد شده‌ایم؟ - بهروز پورسینا

پس از تصویب قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در ۱۲ فروردین ۱۳۵۸ این نظام نو پا، در معرض انواع هجمه‌های جنگی و غیر جنگی بوده است. به هجمه‌های غیر جنگی در این مختصر نمی‌پردازیم و مروری به جنگ‌های تحمیلی به جمهوری اسلامی ایران از سال ۱۳۵۸ خواهیم داشت.
فاز اول در تبیین زمان و نوع جنگ از فروردین ۱۳۵۸: اولین جنگی که بر پیکر این نظام نو پا تحمیل شد، جنگ عوامل وابسته به جریان‌های مارکسیستی و کمونیستی در شهر گنبد، در فروردین ۱۳۵۸ بود که با بر جای ماندن تلفات و زخمی‌های متعدد، یک توافق ترک مخاصمه در ۱۳ فروردین ماه  ۱۳۵۸ و بصورت موقت، این حرکت خیانت آمیز گروه‌های تجزیه طلب متوقف شد. در بهمن ۱۳۵۸ بار دیگر این توافق از سوی جدایی طلبان مارکسیستی که عمدتا از سایر مناطق کشور در منطقه گنبد تجمع کرده بودند و ریشه بومی منطقه در آن در عمل بسیار ناچیز بود، درگیری‌ها و هزینه‌های انسانی و مادی سنگین دیگری را به کشور وارد کرد که در نهایت و در همان سال از ریشه، این جریان خائن به این ملک و ملت، مضمحل شدند.
از سوی دیگر، روز دوازدهم فروردین ۱۳۵۸ سخنگوی دولت موقت اعلام می‌کند که توطئه جدید دیگری که از خارج مرزهای کشور هدایت می‌شود در راه است. بعد از وقایع گنبد نوبت خوزستان است. استاندار خوزستان نیز در مصاحبه‌ای به تایید سخنان سخنگوی دولت می‌پردازد و اظهار کرد: «عده‌ای از ضد انقلابیون، پول در اختیار ایادی خود گذاشته‌اند تا با تقسیم آن بین کارگران خوزستان آنان را وادار به تحصن و اعتصاب نمایند». این حرکت‌های جدایی طلبانه در خوزستان بود که از همان فروردین ۱۳۵۸ هزینه دیگری را در برپایی درگیر‌ها وارد کرد تا در نهایت، با دادن شهید و زخمی از بهترین جوانان ایران، با این خیانت جدایی طلبان برخوردهای لازم صورت گرفت.
گسترده‌ترین شکل تحمیل جنگ به این مرز و بوم از سوی عوامل جدایی طلب با ترکیب تفکرات کمونیستی - قومیتی که تا حدودی در میان بخش‌هایی از گروه‌های مردمی با شعارهای نژاد پرستانه و جدایی طلبانه متاسفانه رسوخ کرده بودند، هولناکترین جنگ‌های داخلی مبتنی بر تجزیه طلبی و جدایی از پیکر مام میهن را در سه مقطع بر پیکر زخم خورده جوان این نظام نوپای مردمی در منطقه کردستان، وارد کردند. مقطع سال ۱۳۵۸ و سپس مقطع سال‌های ۱۳۵۹ تا ۱۳۶۰ و در ادامه، مقطع سال‌های ۱۳۶۲ تا ۱۳۶۴. داستان این سه مقطع از تاریخمان، بسیار غم انگیز است اما گریزی از آن نیست چرا که یکی از بدترین دوره‌ها نه تنها در تاریخ جمهوری اسلامی ایران بلکه در تاریخ چند سده گذشته کشور ایران چه از نقطه نظر هزینه‌های انسانی و چه از نقطه نظر وارد آمدن انواع خسارت‌های عظیم بر پیکر کشور بر 


شمرده می‌شود.
جنگ دیگر مربوط به اعلام جنگ رسمی سازمان مجاهدین خلق (منافقین) از خرداد ماه ۱۳۶۰ تاکنون است  که دیگر نیازی به شرح این ماجرای خونین و تراژیک نیست و آگاهی‌های عمومی نسبت با آن تقریبا بالا است.
در کنار این همه، تحمیل جنگ ۸ ساله توسط کشورهای مرتجع منطقه به سرکردگی صدام و حزب بعث عراق بر جمهوری اسلامی ایران می‌باشد که شرح آن اولا، مثنوی هفتاد من کاغذ شود و درثانی، بخش‌های مهمی از این دوره ۸ ساله را تقریبا تمامی مردم یا وجدان کرده اند و یا آگاهی کافی از
 آن دارند.
فاز دوم در تبیین زمان و نوع جنگ از زمان اعمال تحریم‌های نفتی داماتو از سال ۱۹۹۶ میلادی تاکنون: با آنکه از همان سال ۱۳۵۸ ایران مورد تحریم‌های یکجانبه البته غیر فراگیر آمریکا قرار داشته است اما اولین تحریمی که در آن، آمریکا دیگر کشورها را تهدید به تحریم، در صورت عدم همراهی آمریکا کرد تحریم سرمایه گذاری در صنایع نفت و گاز ایران در قانون داماتو بود. این سرفصل تحریم‌ها، موجد پیدایش جنگ نوینی بر علیه جمهوری اسلامی ایران با عنوان جنگ تحریم شد که می‌بایست آن را از جنگ اقتصادی، جدا و آن را شکل جدیدی از جنگ در تاریخ جنگ‌های دنیا تلقی کرد که در ادامه، مورد تبیین بیشتری قرار می‌گیرد.
فاز سوم در تبیین زمان و نوع جنگ، از یازده سپتامبر ۲۰۰۱ تاکنون: وقایع یازده سپتامبر در آمریکا، بهانه جدیدی را به دست دولت وقت آمریکا یعنی جورج بوش داد تا با اعلام ایران به عنوان محور شرارت، نوع جدیدی از جنگ بر علیه مردم و نظام جمهوری اسلامی ایران پایه گذاری کند؛ جنگ سایبری. صحنه درگیری این جنگ تنها در حملات سایبری به تاسیسات حساس و از جمله آن تاسیسات هسته ای نمی‌شود. پهنه این جنگ، انواع آن و خصوصیاتش آنچنان عظیم، پر مخاطره و پیچیده است که از تغییر در نوع تفکر لایه‌های مختلف در جامعه گرفته تا ده‌ها بخش دیگر و از جمله آن توسعه و تعمیق سرفصل‌های تحریم، حوزه‌های قابل تعریف در جنگ سایبری است که از روز ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ تاکنون بر علیه  مردم و نظام اسلامی ایران به راه
 افتاده است. 
ادامه در صفحه 12