انتخابات مجلس یازدهم؛ بایدها و نبایدهای اصلاح‌طلبان

یک سال تا اسفند 98 و یازدهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی باقی مانده است. جریان اصلاحات در یک سال پیش رو باید ضمن طراحی استراتژی انتخاباتی خود، تاکتیک‌های رسیدن به اهداف را نیز مورد ارزیابی قرار دهد. اگر قرار است در انتخابات مجلس یازدهم شرکت گسترده داشته باشیم، شیوه، روش یا همانا تاکتیک چه خواهد بود؟ برخی از افراد و گروه‌ها درجریان اصلاحات معتقدند که باید به صورت حداکثری و با تمام توان شرکت کرد؛ البته به شرط آنکه چهره‌های اصلی و مهم این جریان، تایید صلاحیت شوند. عده‌ای هم معتقدند از حداقل‌ها و با کمترین ظرفیت هم می‌توان حضور یافت و برخی سخن از ائتلاف با میانه‌رو‌ها را بر زبان می‌رانند. اما باید دید که نگاه اصلاح‌طلبان معطوف به چیست؟ اگر هدف یا استراتژی این باشد که قرار است در آینده برای مردم کاری انجام شود و هدف خدمت و پرداختن به مطالبات جامعه باشد، لیستی که ارائه می‌شود باید کارآمد و قوی باشد. ضعفی که اکنون در مجلس، دولت و نهادهای تصمیم‌گیر دیده می‌شود، ناشی ازحضور نیروهای ناکارآمد و غیرمتخصص در حوزه‌های تصمیم‌گیر است. کسانی که می‌گویند اصلاح‌طلبان به هر ترتیب و تحت هر شرایطی باید در انتخابات شرکت کنند، نگاه این عده فقط معطوف به این است که چند اصلاح‌طلب در مجلس حضور یابند و کرسی داشته باشند، همین! واقعیت این است که چنین نگاهی معطوف به اصلاح‌طلبان است و نه جریان اصلاحات. برخی افراد منتسب به جریان اصلاحات، اکنون در فراکسیون امید حضور دارند و مدعی مفید بودن و پیگیر بودن مطالبات مردم و جریان اصلاحات هستند و انتظار دارند که برای مجلس یازدهم هم در لیست اصلی جریان اصلاحات قرار بگیرند. عملا اینگونه نیست و کارنامه سه سال گذشته فراکسیون امید، با ادعای آنها همخوانی درحد انتظار ندارد. از فراکسیون امید دراین مدت طرحی، برنامه‌ای، مصوبه‌ای، قانونی برای برون رفت از مشکلات متعدد کشور، مشاهده نشده است. بر همین مبنا اعضای فراکسیون امید نباید انتظار همراهی کل جریان اصلاحات را داشته باشند، البته انتظار شخصی می‌توانند داشته باشند! یعنی نگاهشان معطوف به حضور مجددشان در مجلس است. افرادی هم هستند که تلاش دارند خودشان وارد پارلمان شوند و می‌خواهند دیگران را ابزار این هدف خود قرار دهند. این عده بر این باورند که شورای عالی سیاستگذاری اصلاح‌طلبان، شورای‌هماهنگی جبهه اصلاحات، احزاب وگروه‌ها همه پشتیبان آنها باشند تا راهی مجلس شوند که نهایت کارشان دو نطق آتشین در صحن علنی باشد! اما از کارایی و کارآمدی و تاثیرگذاری خبری نخواهد بود. اگر نگاه اصلاح‌طلبان آسیب شناسانه باشد و ضعف و قوت‌ها به طور دقیق بررسی شوند، به این نکته خواهند رسید که راهی جز شایسته‌سالاری و میدان دادن به شایستگان برای موفقیت و مقبولیت مردمی وجود ندارد. کسانی که شرایط احراز نمایندگی مردم را به نحو احسن در خود و کارنامه و سابقه خود دارند باید وارد میدان شوند. اگر سال آینده هم مانند سال 94 از ترس به قدرت رسیدن دلواپسان و تندروها در مجلس، مردم را تشویق به رأی دادن به لیست اصلاح‌طلبان کنند، این روش دیگر جواب نخواهد داد. در سال 98 باید چهره‌های مقبول، کارآمد و شایسته معرفی شود تا مردم اطمینان کنند و براساس همین اطمینان، اعتماد رأی دهندگان جلب شود و آنها را به پای صندوق‌ها فراخوانند. قطعا لیست ضعیف مورد حمایت قرار نخواهد گرفت حتی اگر چنین لیستی رأی هم بیاورد، در مجلس مایه آبروریزی است و اگر به دلیل ضعف و ناکارآمدی لیست و افراد معرفی شده پای صندوق حاضر نشوند، باز هم مایه آبروریزی خواهد بود. بنابراین باید تاکتیک انتخاباتی اصلاح‌طلبان بستن یک لیست قوی و شایسته سالار است که بقا و اعتبار جریان اصلاحات را تضمین کند و نه افراد و یا یک حزب مشخص. در غیر اینصورت تتمه اعتبار و اعتمادی که مردم به اصلاح‌طلبان دارند نیز از بین خواهد رفت.
* فعال سیاسی اصلاح‌طلب